مهرداد اسکویی، کارگردان و مستندساز در گفت و گو با خبرنگار سینماپرس در رابطه با جایگاه فیلمنامه در سینمای مستند اظهار داشت: در سینمای مستند با دو بخش از فیلمها مواجه هستیم، یکی از این بخشها فیلمهای مشاهدهگر هستند که در این بخش فیلمساز با ایده، نوع نگاه و نگرش کلی خود به موضوع، درگیر تحقیق شده و فیلمنامه همزمان با فیلمبرداری شکل میگیرد و در مرحله مونتاژ بر روی فیلمنامه به صورت جامعتر کار میشود.
وی ادامه داد: نوع دیگر فیلمهای مستند همانند مستند پرتره و یا در شیوه توضیحی، فیلمنامه قبل از فیلمبرداری و درزمان تحقیقات میتواند شکل بگیرد و فیلمساز در مورد موضوعاتی خاص نریشن نوشته و همچنین بخش صدا و تصویر را در فیلمنامه می نویسد و اما در شیوه تعاملی، مشاهدهگر، شیوه اول شخص و شیوههایی که فیلمساز بخشی از واقعیت را نمیداند و همزمان با فیلمبرداری پیش میرود فیلمنامه در زمان فیلمبرداری و بعد از آن در زمان مونتاژ هویت اصلی خود را پیدا میکند.
کارگردان مستند «آخرین روزهای زمستان» در رابطه با کیفیت توجه مستندسازان به فیلمنامه مستند در ایران، بیان کرد: فیلمسازانی که من تا کنون با آنها برخورد داشتهام، افرادی بودهاند که کار روی ورق و کاغذ را خیلی جدی میگیرند و خودم نیز از جمله افرادی هستم که این مسئله برایم خیلی مهم است. بسیاری از فیلمسازانی که فیلمهای مهم و تاثیرگذار میسازند چه درشیوههایی مثل مستندهای مشاهدهگر و تعاملی و چه در مستندهای چون تاریخی وپرتره طراحی ساختار و روایت که در فیلمنامه شکل میگیرد برایشان از اهمیت بالایی برخوردار است.
اسکویی با بیان اینکه فیلمنامه تاثیر بسیار مطلوبی در افزایش کیفیت فیلم مستند دارد، بیان کرد: وقتی فیلمساز با یک هدف، یک ایده مرکزی و با یک طراحی مشخص با موضوع مورد نظر خود درگیر میشود امکان به دست آوردن آنچه مد نظر دارد تا در فیلم خود بگنجاند بیشتر از این است که هیچ طراحی برای ساختار و روایت نداشته باشد و معمولا فیلمسازان موفق فیلمسازانی هستند که برای طراحی روایت، شخصیت و ساختارشان و به طور کلی طراحی فیلم مستند خود جدی کار میکنند.
وی افزود: برای من که بیشتر در شیوههای مستند مشاهدهگر و تعاملی کار میکنم نیزاستفاده از فیلمنامه بسیار مهم است، حتی اگرفیلمنامه گام به گام در زمان فیلمبرداری شکل بگیرد.
وی با بیان اینکه فیلمنامه داستانی فیلمنامهای متخیل و فیلمنامه مستند نیز براساس رودررویی با واقعیت شکل میگیرد، در رابطه با تاثیرپذیری این دو نوع از فیلمنامه با یکدیگر بیان کرد: من به عنوان یک مستندساز همیشه میگویم که من یک قصهگو هستم، قصه گویی که با یک اتفاق واقعی سروکار دارم بنابراین شخصیت و قصه باید در فیلم وجود داشته باشد بنابراین یک مستندساز باید بداند چگونه در فیلم خود شخصیت پردازی کند. تنها تفاوت مستندسازان در همین واقعی و غیرواقعی بودن شخصیتها و حوادث است.
وی خاطر نشان کرد: ۸۰ درصد از فیلمهای مستندی که ناموفق هستند به دلیل ضعف در روایت و شخصیت پردازیشان است که ناموفق شدهاند برای همین تماشاگر نمی تواند با آنها ارتباط برقرار کند و در مقابل نیز فیلمهای مستند موفق فیلمهایی هستند که براساس این دو عنصر پیشرفتهاند.
انتهای پیام/
ارسال نظر