انجمن سینمای جوان این روزها در تکاپوی برگزاری سی و یکمین جشنواره بین المللی فیلم کوتاه تهران است؛ در لابلای اخبار متعدد این رویداد مهم فرهنگی و هنری، ظرف روزهای گذشته خبری از سوی روابط عمومی این مجموعه در اختیار برخی رسانه ها قرار گرفت که حاکی از اعلام گزارش تولیدات انجمن سینمای جوانان ایران در شش ماهه اول سال ۹۳ بود.
در خبر منتشره، میزان تولیدات انجمن طی ۶ ماه گذشته درتهران ۱۹ اثر و در ۱۰ دفتر این انجمن در برخی شهرستانها همچون قم، قزوین، اهواز، بوشهر و... ۲۱ اثر و در مجموع ۴۰ اثر عنوان شده است.
در نگاه اول با وجود بیش از ۶۰ نمایندگی انجمن سینمای جوان در سراسر کشور و با توجه به تبلیغات و اطلاع رسانی مدیرعامل و سایر مدیران این مرکز سینمایی در طول حدود یکسال از زمان انتصاب ایشان، نگارنده را بر آن داشت تا با رجوع به منابع موثق از جمله سایت رسمی انجمن از میزان کاهش یا افزایش تولیدات فیلم کوتاه نسبت به سال گذشته در همین زمان مطلع گردد.
آمار حاکیست انجمن سینمای جوانان ایران تا پایان مرداد ماه سال ۹۲ و به عبارتی پنج ماه اول سال در مدیریت سینمایی قبل، جدا از تولیدات انبوه توسط فیلمسازان آماتور در اقصی نقاط کشور، نسبت به عقد قرارداد و تولید ۱۱۲ اثر داستانی، تجربی و انیمیشن در تهران و ۱۷ دفتر انجمن در شهرستانها مبادرت نموده است که از این تعداد، ۹۸ اثر متعلق به فیلمسازان شهرستانی است که با بودجه مستقل و نیز حمایت دفتر مرکزی در بخش حرفه ای و نیمه حرفه ای فیلم کوتاه ساخته اند.
کاهش شدید میزان تولیدات از لحاظ کمی کاملآ مشهود است؛ اینکه مانند گزارش اخیر جناب ایل بیگی در نشست مطبوعاتی جشنواره فیلم کوتاه تهران، هر گونه کاهش آماری آثار کوتاه را با واژه «تلاش برای کیفیت بیشتر» نیز توجیه نماییم، رویه ای تکراری است که نافی«کمیت» نیست، پس چرا تعداد تولیدات از ۱۱۲ به ۴۰ اثر تنزل می یابد؟ آیا می توان نتیجه گرفت که سینمای جوان بعد از گذشت یکسال و با توجه به بودجه های خوب تخصیصی وزارت ارشاد که سازمان سینمایی از آن قطعأ بی بهره نیست، در اولویت مالی سازمان نیست و بودجه کافی برای حمایت جامع از فرایند تولید و ایجاد انگیزه های لازم برای اعضای انجمن در سراسر کشور را ندارد؟ که با این شرایط، از همین روزها باید نگران جوایز ارزی برگزیدگان خارجی جشنواره بین المللی فیلم کوتاه بود که با وجود عدم بودجه کافی برای تولید فیلمسازان مشتاق و چه بسا محروم شهرستانی در دفاتر، چگونه قرار است با توجه به تورم های موجود و هزینه سنگین تأمین دلار و یورو در قیاس با جوایز ریالی برگزیدگان وطنی، ارزهای مورد نیاز تهیه و واگذار گردد!
سوال دوم؛ آیا اینکه گفته می شود بر اساس سیاست مدیران قبلی، اختصاص بودجه های مستقل به دفاتر که در جای خود عامل بسیار محرکی برای دستیابی آنها به هویت مستقل و اعطای انرژی و انگیزه به فیلمسازان غیر تهرانی به حساب می آمد، از زمان آغاز بکار مدیران تدبیر و امید در این مجموعه حساس، سیر نزولی پیدا کرده و اغلب بودجه ها در ستاد مرکزی و دفتر استان تهران متمرکز شده است صحت دارد؟ و اگر آری، با چه منطقی این تصمیم اتخاذ گردیده که خروجی آن تولید تنها ۲۱ اثر در طول شش ماه در بیش از ۶۰ دفتر نمایندگی شده است!؟
بر کسی پوشیده نیست که انجمن سینمای جوان همواره به عنوان آموزش و پرورش سینمای ایران مورد توجه بوده و بر اساس اهداف اولیه شکل گیری و اساسنامه موجود، شناسایی و تشویق و ترغیب نوجوانان و جوانان علاقمند به عکاسی و فیلمسازی در سراسر کشور، مهمترین مأموریت این تشکل سینمایی بوده است، لذا برنامه ریزی برای بکارگیری استعدادها و هدایت آنها در مسیر صحیح فیلمسازی تا سرمنزل مقصود ضرورتی است که با توجه به آمار فعلی، از عملکرد مدیران این انجمن در دوره جدید چنین برداشتی حاصل نمی شود.
فارغ از برگزاری تنها دو دوره جشنواره منطقه ای در استان مرکزی و خراسان رضوی که به حتم می توانست از سوی مسئولان انجمن، پرشورتر و با اهمیت تر نسبت به دوره های قبل، با حضور مدیران ارشد سازمان سینمایی برگزار و (بجای پیگیری یکی از مأموریت های موسسه سینماشهر در بازگشایی واحداث یک سینما در محل برپایی جشنواره) گامهای جدی تری برای شناسایی استعدادهای استانهای شرکت کننده برداشته شود؛ آیا هیچ اندیشیده ایم موجی از جوانان و نوجوانان این سرزمین، رویکرد عدالت محور دست اندرکاران انجمن سینمای جوان کشور را بیش از هر چیزی جستجو می کنند تا شاید با حمایت سخت افزاری و نرم افزاری آنان اعم از تجهیزات و بودجه کافی و وافی، امکان ظهور و بروز در عرصه سینما بیابند؟
یا این تواصیف، آیا حضور برخی فیلمسازان محترم و فعال کشور و البته شناخته شده و کم و بیش میانسال در فهرست اخیر انجمن سینمای جوان حاکی از عدول از این هدف ارزشمند نیست؟ فراموش نکنیم که انجمن سینمای جوان، نسل پویا و علاقمند به هنر هفتم را شناسایی می کند و هر یک را برای ورود به عرصه حرفه ای آماده می سازد؛ نه اینکه تا سالیان متمادی بودجه انجمن را صرف حمایت از این عزیزان نماید که تنها سبد تولیدات فیلم کوتاه انجمن را برای عرضه های بین المللی و برخی جشنواره های خارجی پر می نماید.
مقطع سنی نوجوانان که همیشه مشخص بوده و آنچه که متناسب با موقعیتها و شرایط مختلف متغیر است رده سنی جوانی در کشور است که به شکرانه خداوند متعال برای این موضوع نیز دستگاههای مربوطه به یک عدد مشخص دست یافته اند؛ سن بین ۱۵ تا ۲۹ سال؛ حال سوال اینجاست با چه استدلالی فیلمسازانی در جمع اندک حمایت شدگان انجمن قرار گرفته اند که فارغ از توانمندیهای شخصی این بزرگواران، بی شک دوران جوانی را سپری کرده اند و در مقطع میانسالی قرار گرفته اند؟ این در حالیست که فرض را بر آن میگیریم که این دسته از فیلمسازان آثار ساخته شده قبلی خود را طی قراردادی به انجمن نفروخته باشند و واقعأ در طول این شش ماه دست به تولید یک فیلم کوتاه زده اند. آیا وقت آن نرسیده که انجمن رویه سوخته سالهای دور را تکرار ننماید و بودجه های حمایتی خویش را صرف نسل جدیدتری کند که سرشار از ایده های نوین هستند و همچون روزهای ابتدایی همین فیلمسازان میانسال، چشم امیدشان به مراکزی چون انجمن سینمای جوان است؟
امید است مدیرعامل محترم انجمن سینمای جوان که اهل تعامل و گفتگوست همراه با ارائه انواع آمارها از فعالیتهای دستگاه متبوعه خویش، در قبال اینگونه ابهامات نیز پاسخگو باشند تا مسیری هموارتر برای انجمن و مخاطبانش فراهم گردد.
نظرات