سی و یکمین جشنواره بین المللی فیلم کوتاه تهران با مدیریت این مجموعه در دولت جدید شاهد تغییرات جزیی است که برخی از آنها را باید به فال نیک گرفت و از آن حمایت کرد مانند کاهش هزینه های بی مورد من جمله حذف افتتاحیه . درعین حال موارد قابل بررسی و پی گیری نیز وجود دارد ، به ویژه در این میدان که رعایت و بسط عدالت باید حرف اول را بزند . هیچ گروه سنی به اندازه نوجوانان و جوانان از بی عدالتی و حق کشی دچار رنجش و سرخوردگی نمی شوند ، آنهم جوانانی که اصلی ترین نیروی محرکه انقلاب ، تثبیت و تداوم آن بوده اند . بی تردید دراین پروسه «عدالت» عنصر مهم کشش ها ، ریزش ها و رویش ها بوده است . حتی درنزد جوانان آنسوی مرزها ، عدالت محوری انقلاب ، انرژی برانگیختن جوانان حتی غیرمسلمان ، به این سو بوده است .
چه خوب است که این روزها در محیط جشنواره به جای مباحث کلیشه ای و تکراری گذشته ، شرایطی فراهم شود تا به آسیب شناسی جدی تر مقوله های پیرامون انجمن و جشنواره پرداخته شود ، (خوشبختانه مدیرعامل انجمن هم از صعه ی صدر لازم برخوردار است) مباحثی که سرنوشت فیلمسازان جوان و آینده انجمن را رقم خواهد زد : رعایت عدالت در تقسیم بودجه تهران و چند کلان شهر با دیگر مناطق ، رعایت عدالت در برآورد پروژه های افراد به اصطلاح شاخص با بچه های کم بضاعت و شهرستانی ، دلایل کوچ فیلمسازان جوان شهرستانی ، غیرفعال بودن اغلب دفاتر با وجود علاقه مندان بسیار به سینما ، کشف دلایل نا امیدی بسیاری از جوانان شهرستانی از انجمن و متقابلا التماس به چهره های سینمایی برای حل مشکلاتشان و ...
متاسفانه درمیان این همه هیاهو ، مباحث ، سیاست بازی ها و جناح گرایی ها ، کمتر حرف و حدیثی از اصلی ترین مقوله مورد هدف انقلاب ، یعنی «عدالت» مطرح و پی گیری می شود . رویکردی که تحقیقا دشمنان بدنبال پیاده کردن انواع تمهیدات و ترفندها است تا عدالت محوری و عدل گستری دراین دیار به فراموشی سپرده شود . درحالی که امام راحل از «حکومت عدل الهی» به عنوان «آرمان قرآن کریم» نام برده اند و در چند جای وصیتنامه سیاسی – الهی خود ، جملگی متولیان اداره امور کشور را به بسط و تحقق عدالت اجتماعی توصیه فرموده اند . اما بیش و پیش از این توصیه در هیچ مورد و مقوله ای، طیف اجتماعی و هیچ گروه سنی به اندازه جوانان، مطمح نظر معمار انقلاب نبوده است .
توجه به جوانان از دو منظر صورت گرفته است : هشدار ، نصیحت پدرانه ، راهنمایی ، ارزش گذاری و توجه دادن به نقش مهم آنان در آینده کشور و تحولات دنیا ، تا آنجا که آنان را «سرمایه ها و ذخیره های عظیم الهی و گل های معطر و نوشکفته جهان اسلام» و «مایه امید مسلمین» خوانده اند . ولی امام کبیر برای ایفای نقش تاریخی جوانان ، همانند مشارکت دربراندازی رژیم گذشته ، پرکردن سنگرهای دفاع از کشور در جنگ تحمیلی و ... قایل به پشتیبانی و حمایت دستگاه های حکومتی از جوانان بودند . امام می فرمایند :
« من به همه مسئولين و دست اندركاران سفارش مي كنم كه به هر شكل ممكن وسايل ارتقای اخلاقي و اعتقادي و علمي و هنري جوانان را فراهم سازيد و آنان را تا مرز رسيدن به بهترين ارزش ها و نوآوري ها همراهي كنيد و روح استقلال و خودكفايي را در آنان زنده نگه داريد».
انجمن سینمای جوان و جشنواره اش در عرصه سینما ، شالوده و بنیان شناسایی استعداد ها ، آموزش و تربیت آنان به منظور تامین نیروی کارآمد برای فردای سینمای ایران نوین شناخته می شود . هیچ کدام از نهادهای سینمایی کشور به اندازه این میدان حساسیت ندارد . اینجا محل آزمون و خطای فیلمسازان جوان است اما محل اشتباه مدیران نیست . برخلاف مسیر آموزشی ، آماتوری و مبتدی گری علاقه مندان فیلم و عکاسی ، مسیر تجربه اندوزی مدیران نیست . اینجا توانمندترین ، پربارترین ، معتقدترین ، معتهدترین و آشناترین فرد به روحیه و خصوصیات جوانی و نوجوانی را می طلبد . جوشش و خروش سینماگر انقلاب از اینجا سرچشمه می گیرد ، برای همین اگر اینجا عدالت نقض شود دیگر چه چیزی باقی می ماند؟ جوان سینماگر ایران اینجا باید طعم عدالت را بچشد تا اثرش اهداف انقلاب را نمایندگی کند . عکاس جوان ایرانی اینجا باید مفهوم عدالت اسلامی ، استقلال و وطن پرستی در او رسوب کند تا عکس هایش دنیا را بلرزاند .
آیا عدالت اسلامی حکم می کند که (حداقل دراینجا) همه چیز به تهران ختم شود ؟ پس استعداد جوانان مرز نشین ، همان ها که کمر رژیم گذشته را شکستند و جنگ را فرماندهی کردند ، چه جوری شناخته خواهد شد؟ چه خوب است تا برای شفاف سازی ، جوانان بدانند که بودجه دفتر شهر مرزی مثلا تایباد و ... چقدر است یا در آنجا چند فیلم و با چه مبالغی حمایت شده است و در تهران چه اتفاقی افتاده است ؟ آیا هنوز باید شاهد مهاجرت استعدادهای سینمایی شهرستانی به تهران باشیم ؟
هنرمند جوان ایران اسلامی اینجا باید غرور و معنای «توانستن» را بیاموزد و در برابر دیگران احساس کوچکی و تحقیر نکند . آیا این استعدادها و ذخایر سینمای کشور وقتی شاهدند به همتایان خارجی آنها جایزه دلاری و یورویی پرداخت می شود ، احساسشان جریحه دار نمی شود ؟ آیا تفاوت آشکار در تعیین محل اقامت مهمانان داخلی و خارجی یکی در مجهزترین هتل پایتخت در بالاش شهر و دیگری در هتلی در مرکز شهر با کمترین امکانت می تواند بستر تعامل میان فیلمساز جوان ایرانی را با سینماگر خارجی فراهم سازد و اعتماد به نفسش را دوچندان سازد؟
امام راحل فرموده اند : «مبادا ... جوانان ما را كه تازه از اسارت و استعمار رهيده اند تحقير و سرزنش نمايند و خداي ناكرده از پيشرفت و استعداد خارجي ها بت بتراشند و روحيه پيروي و تقليد و گداصفتي را در ضمير جوانان تزريق نمايند» .
واقعا ما به کجا می رویم ؟ در تمام این سی و چند دوره ما چند فیلمساز خارجی فعال برای اهداف جشنواره هایمان کشف و تربیت کرده ایم و متقابلا چند فیلمساز پرورش یافته با امکاناتمان را روانه سکوهای غریبه و شبکه های خارجی کرده ایم ؟ فکر نمی کنید که بخشی از این اتفاقات به نحوه مدیریت اشتباه مان بر می گردد ؟ بدین ترتیب که با تبعیض گرایی و عدم اعمال مدیریتی عدالت محورانه ، نتوانسته ایم از ظرفیت بالای استعدادهای این کشور استفاده درست کنیم ؟ مگر می شود به کلان شهر نشین دارای همه جوره امکانات و تریبون ، امکانات بدهیم و توقع داشته باشیم جوانان خلاق و مستعد بلوچستان ، کردستان ، خراسان و خوزستان بروز و ظهور یابند ؟ این توقع بیجایی است که بیشترین سهم تولیدات در مرکز انجام شود و بیشترین دفاتر شهرستانها تق و لق حتی یک فیلم تولیدی نداشته باشند و آنوقت نخبه ی غیر تهرانی کشف شود ؟ آیا وقتی همه چیز به تهران ختم می شود ، می شود این دستورامام راحل را که : «شما نسل جوان موظف هستید غربزده ها را از خواب بیدار کنید و فجایع حکومت ها ی ضد انسانی آنها و اعمال آنها را بر ملا نمایید» محقق ساخت ، چرا که همه می دانیم هیچ وسیله ای به اندازه سینما قدرت افشای غرب و غربزده ها را ندارد ، دراین صورت نسل جوان فیلمساز وفادار به امام با کدام حمایت عدالت محورانه باید به وظیفه اش عمل کند ؟
و بالاخره اینکه وقتی امام می فرمایند : «ما در شرايط جنگ و محاصره توانسته ايم آن همه هنرآفريني و اختراعات و پيشرفت ها داشته باشيم» و جانشین برحق ایشان بارها از پیشرفت های حاصله توسط جوانان در عرصه های مختلف و متنوع اعلام رضایت فرموده اند ، نباید از خودمان بپرسیم چرا در عرصه سینما هنوز نتوانسته ایم یک فیلم جهانی بازتاب دهنده ی این افتخارات و غرورها داشته باشیم ؟ واقعا چرا ؟ شاید اینجا عدالت فراموش شده است ؟
لطفا کمی به این فرموده امام تامل کنید : «آیا نمی دانید که کارهای عمرانی آن زمان اختصاص داشت تقریبا به شهرها ، آنهم به محلات مرفه ، و فقرا و مردمان محروم از آن امور بهره ناچیز داشته یا نداشتند» .
درپایان نیز تاکید دارم که این روزها ، محیط پر شور و حال جشنواره فیلم کوتاه تهران ، فرصتی برای طرح و بررسی انطباق عملکرد مدیران سینمایی با دیدگاه ها و آرمان های امام راحل در زمینه توجه به جوانان هنرمند و مطالبات آنان است ، این فرصت را از دست ندهیم .
ارسال نظر