شنبه ۸ آذر ۱۳۹۳ - ۱۰:۵۰

نگاهی به یک انیمیشن دو بعدی آمریکایی

«من و هنری»؛ جک و دکمه سحرآمیز!

من و هنری*

بهاره خدابخش/ انیمیشن جدید «من و هنری» نشان دهنده آرزوهای خردسالی است که به نحوی در ذهن او به حقیقت می پیوندد و نوع نگرش داستان به این موضوع خاص مسئله ای است قابل توجه که بهانه ای می شود برای تأمل بیشتر در آن. اهمیت و باور به خود در تک تک لحظات این فیلم موج می زند که همین امر موجب جذابیت آن شده است.

انیمیشن من و هنری در سال ۲۰۱۴ تولید شده و همراه با رقبایش در انتظار نتیجه اسکار امسال است. اما برت اسپوزیتو کارگردان این فیلم آمریکایی که سعی کرده است نام تیم مشهور یانکی را بار دیگر زنده کند،بعید به نظر می رسد بتواند در این مسابقه جهانی ،حرفی برای گفتن در مقابل حریفانش داشته باشد. در پایان سال از میان آثار اکران شده در جهان در زمینه انیمیشن معمولا نام چند انیمیشن دو بعدی بیشتر به چشم نمی خورد. در این میان انیمیشن های ژاپنی و گاها اروپایی از کیفیت بالاتری برخوردارند. در سال های گذشته نیز قرار گرفتن انیمیشن های دو بعدی سنتی در میان نامزدهای نهایی رویکرد فیلمسازان انیمیشن را به این روش تولید تغییر داده است. اما هر روشی با زیبایی شناسی خود ارزیابی و سنجیده می شود و در این بین تنها رویکرد تولیدی برای کاهش هزینه ها و تسریع در ساخت می تواند از آفت های روش دو بعدی نیز به حساب بیاید. انیمیشن من و هنری با آنکه تولید دو بعدی را مد نظر قرار داده است به نظر می رسد بیش از آنکه بخواهد پایبند زیبایی شناسی این روش سنتی و هنری باشد به فکر کاهش هزینه ساخت بوده است. همین امر موجب خواهد شد تا در رقابت ها، دیگر آثار دو بعدی از حیث کیفیت از آن جلوتر باشند.
 

داستان فیلم

منِ این انیمیشن پسری است به نام جک که به چیزی بی نهایت عشق می ورزد و آن ورزش بیسبال است. او با پدر و مادر خود زندگی می کند و در آغاز فیلم می بینیم که خانواده نیز به این علاقه اهمیت می دهند. اما بهتر است بگوییم فیلم در همان دقایق ابتدایی با یک غافلگیری داستان را آغاز می کند؛ جک که در حال بیسبال بازی کردن با پدرش است ناگهان به زمین می خورد و در بیمارستان وقتی با سر تراشیده ی او مواجه می شویم به چیزی جز سرطان فکر نمی کنیم. با تمام استرس های خانواده شیمی درمانی شروع شده و جک وارد اتاق عمل می شود.در اینجاست که تنۀ اصلی داستان اجرا شده و هنگامی که جک بی هوش می شود خود را در رویاهایی می بیند که همیشه آرزوی آنها را داشته است و اتاق عمل تبدیل می شود به دنیای بزرگ پسری که با فهمیدن بیماری اش،خود را برای همیشه ناتوان و شکننده فرض می کند، اما چیزی دور از انتظار به سراغش می آید و در انتها ماندن در این خواب شیرین را به بازگشت به دنیای واقعی خود ترجیح می دهد.

 

در ستایش بیسبال

انیمیشن من و هنری نمونۀ کامل یک اثر ستایشگر است در واقع تمام سخن فیلم در قالب ورزش بیسبال گفته می شود. بیسبال یکی از پرطرفدارترین ورزش ها در آمریکاست و انتظار می رود این انیمیشن نظر مخاطبان آمریکایی را به خود جلب کند. فیلم با نریشن یک اسطورۀ بیسبالی آغاز می شود که همان هنری است و کلام خود را با این جمله شروع می کند: من فکر می کنم بزرگترین درس های زندگی تو زمین بیسبال یاد گرفته میشه... . در واقع ورزش گروهی بیسبال را همراه با عشق، امید و قهرمان پروری همراه می کند و قاعدۀ زندگی را با قاعدۀ بازی بیسبال می سنجد. آنچه که نجات بخش جک بیمار می شود اعتقاد و باور او در سایه عشق ورزیدن به این بازی است. می توان گفت تمام اتفاقات تاثیرگذار داستان در زمین بیسبال رقم می خورد و تصمیمات جک در هنگام ضربه به توپ و یا گرفتن آن تم اصلی فیلم محسوب می شود. زیرا در این شرایط من وجودی او باور و ایمان خود را نشان می دهد.

 

جک و دکمه سحرآمیز!

آنچه که نکته ای تکراری و در عین حال بسیار حائز اهمیت است، نمود اسطوره سازی در این اثر مانند تمام آثار آمریکایی دیگر است. هنری بازیکن بیسبال تیم یانکی نیویورک فردی است که در زمان نقش آفرینی خود،افتخارات بسیاری را برای این تیم به دست آورده است او در چندین بازی پایانی خود به شدت بیمار بوده است اما علی رغم ناراحتی اش بهترین بازی را از خود نشان داده و او را تبدیل به یک اسطوره در عالم ورزش کرده است که این جریانات در عالم واقعیت هم به وقوع پیوسته است. اما بحث جای دیگری است همانطور که از نام فیلم مشخص است هنری در تمام مراحل سفر خیالی جک همراه اوست و او را راهنمایی می کند؛ازهمان ابتدا با نریشنی از میان آسمان ها به زمین آمده وارد زندگی جک شده و نقشی فرشته گونه در اتفاقات فیلم ایجاد می کند. روی یقه ی کت هنری دکمه ای با آرم تیم یانکی قرار دارد که هنری با لمس کردن همین دکمه جک را وارد دنیای آرزوهایش یعنی بازی کردن در ورزشگاه یانکی ها می کند.در واقع هنری با لمس کردن این نشانه معجزه کرده و در طول فیلم شاهد آنیم که تمام تمایلات جک را با همین کار عملی می کند.

 

تکنیک تلفیقی

در بعضی از صحنه ها شاهد استفاده از تکنیک سه بعدی در  طراحی اجسام و بک گراندها هستیم که امروزه در بیشتر انیمیشن های دوبعدی تلفیقی برای سهولت در روند تولید  استفاده می شود، که معمولا به دلیل ناهمگونی در پرداخت جنسیت ها در یک دست سازی فضای فیلم ناکام می ماند، مانند ماشین قرمز رنگ هنری، که ناهماهنگی جنس و رنگ آن نسبت به زمینه، حس یکنواختی تصاویر فیلم را برهم می زند و فضای ذهنی مخاطب را مغشوش می کند.

 

احیای اسطوره های ملی

جک با ایمان و اعتماد به نفس خود به خواسته اش می رسد اما در عالم هوشیاری، چیزی که بارقه ای از امید را در دل او زنده کند همان دکمه یانکی هاست که توسط سرپرست تیم بر روی لباسش نصب می شود. نمود این نشانه و نماد در کل فیلم چنان پررنگ است که پایان داستان هم تکلیف امید آرزوی خیالی را مشخص می کند و به آن جامه عمل می پوشاند. در واقع می توان اینطور برداشت کرد که پرداختن به اسطوره های ملی و روایت آنها در سینما گاهی چنان جدی می شود که می تواند سیاست های کلی یک کشور را به جهانیان نمایش دهد.

 

نظرات

  • ۱۳۹۳/۰۹/۰۸ - ۱۳:۱۷
    0 0
    ممنون از معرفی و نقد خوبتون.

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.