دولت یازدهم جمهوری اسلامی ایران که عنوان «تدبیر و امید» را با خود همراه دارد در طول حدود سی ماه گذشته، به رغم تلاشهای فراوان در جهت بهبود و پیشرفت وضعیت اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و... کشور، همواره با برخی دیدگاههای انتقادی از سوی صاحبنظران در حوزه های مختلف روبرو بوده است که اغلب آنها از فعالان مطرح، متعهد و انقلابی در حوزه های تخصصی بوده و در ادوار مختلف، بدون چشمداشت و تنها با نگاهی کاملاً دلسوزانه و با هدف بهینه سازی و اصلاح امور، انتقادات خود را بیان داشته اند.
با این وجود، در برخی موارد به دلایل گوناگون از جمله تراکم کار، افزایش حساسیت افراد، برداشت های ناصواب سیاسی و جناحی و شاید هم عدم ظرفیت کافی و نگاه خودخواهانه برخی افراد مسئول، دیده و شنیده شده است بعضی از مدیران سطوح مختلف در دستگاههای دولتی، در برابر انتقادات وارده، از خود واکنش هایی بروز می دهند که علاوه بر تعجب برانگیز بودن آنها در جامعه مردم سالار ایران اسلامی، شائبه انتقادناپذیری و نگاه مستبدانه برخی مسئولان دولت اعتدال را نزد اذهان عمومی ایجاد می نماید.
این در حالیست که به رغم وجود سوء تفاهمات تند و صریح میان برخی مقامات دولتی و برخی افراد برجسته و همفکر دولت یازدهم، همچون هاشمی رفسنجانی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام با منتقدان داخلی و بکارگیری برخی تحلیل های غیر منصفانه و الفاظ غیرمرسوم در قبال آنان، دکتر حسن روحانی رئیس جمهوری اسلامی ایران و شخص اول اجرایی کشور که در روزهای نخست استقرار خود در رأس دولت یازدهم نقد منتقدان را بر نمی تابید، اخیراً با تغییر نگرش خود طی سخنرانی در اختتامیه نمایشگاه مطبوعات امسال، از طرح نگاههای انتقادی در رسانه ها استقبال نموده و آنها را در جهت توسعه و پیشرفت کشور موثر دانسته است.
حال اینکه چگونه با اظهارات اخیر و سعه صدر مورد اشاره، برخی مدیران میانی و به طور خاص مسئولان سینمایی کشور به جای پاسخگویی (که در مفهوم «مسئولیت» و «مدیریت اسلامی» نهادینه شده است)، گهگاه ارتقای فعالیتها و انجام برنامه های سازمانی را در واکنش های «قرون وسطایی» و «سلبی» خود و یا برخی افراد وابسته به خود در برابر سینماگران منتقد جستجو می کنند، پرسشی است که بهانه نگارش این نوشتار است.
این روزها کمتر کسی از اهالی سینماست که با فعالیت شبکه رسانه ای «سینماپرس» در انعکاس اخبار و رویدادهای سینمایی و تلویزیونی کشور آشنا نباشد. بی شک در این مسیر بر حسب وظیفه و رسالت مطبوعاتی، انتقاداتی هم نسبت به متولیان و برنامه ریزان حوزه سینما منتشر می شود؛ حال گاه از سوی کارشناسان و نویسندگان رسانه و گاه از طریق گفتگو با فعالان و صاحبنظران عرصه سینما. اما آنچه که مهم است خروجی عملکرد «سینماپرس» است که ظرف همین مدت نه چندان طولانی، توانسته است با وجود انواع فشارها، فضاسازی ها و حتی تخریب های ناجوانمردانه و ناعادلانه، برای خانواده بزرگ سینما به محلی امن برای طرح انواع نقطه نظرات مثبت و منفی مبدل گردد تا به عنوان حلقه اتصال میان مخاطبان ودولت، یاری بخش حل مسائل و مشکلات سینمای کشور باشد.
با این توصیف، متأسفانه اخیراً شنیده شده است برخی مسئولان و کارکنان موثر سازمان سینمایی و موسسات و مراکز تابعه، در اقدامی ابهام برانگیز و در قبال طرح برخی نقطه نظرات انتقادی از سوی برخی سینماگران به ویژه کارگردانان و تهیه کننددگان جوان و تازه کار که برای تولید فیلمشان نیاز به حمایت همه جانبه دولت دارند، ایشان را مورد تذکر و تلویحاً تهدید قرار داده و آنان را از گفتگو ی مجدد با اینگونه رسانه ها به ویژه «سینماپرس» منع می نمایند!
اگرچه در جامعه اسلامی و البته در حال توسعه ایران، پذیرش اینگونه رفتارهای تاریخ گذشته و اقتدارگرایانه برای هر انسان آزاداندیشی دشوار است، اما با تکیه بر اسامی تعدادی از همین سینماگران (که نزد «سینماپرس» محفوظ است) و با توجه به مصاحبه ها و جایگاه شناخته شده این افراد، باید متأسفانه اذعان داشت که این اتفاق کم سابقه به کرات در دولت «تدبیر و امید» رخ داده و به شهادت مصاحبه شوندگان سینماپرس، از طریق افرادی در بنیاد سینمایی فارابی و معاونت نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی برای چندمین بار صورت گرفته است؛ که با این وجود، بررسی این موضوع بسیار خطرناک و شرم آور، توسط مراجع نظارتی حاضر در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و حتی نهاد ریاست جمهوری الزامی است.
جالب اینجاست که این نوع رفتار ناپسند و مستبدانه در حالی بدون کوچکترین واهمه ای گزارش می شود که رئیس جمهور کشور به اتفاق وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی و سایر مدیران فرهنگی دولت یازدهم، در زمان برگزاری نمایشگاه مطبوعات امسال، با اطلاع کامل از نوع نگاه و سیاستهای «سینماپرس»،غرفه این رسانه را برای حضور و گفتگو با مدیرانش بر می گزینند و بسیاری از مراکز و محافل سینمایی کشور در صدد تعامل صحیح و به دور از رویه های مرسوم با این شبکه خبری هستند.
اگرچه این نوع برخوردها، فرجام پیروی مدیران فعلی سینمایی کشور از روش مستبدانه و بسته مدیران دهه ۶۰ بوده و با نوجه به اینکه رئیس سازمان سینمایی رسماً در گفتگوی چند ماه خویش، هنرمندان را از گفتگو با رسانه ها برحذر داشته و نقل به مضمون بیان می دارد طرح انتقادات از طریق رسانه ها علاوه بر اینکه مشکلی را حل نمی کند، شاید کار را هم بدتر کند!! خیلی نباید انتظار دیگری از این دسته از افراد داشت؛ اما آیا رواست برخی افرادی که شاید به اشتباه و در یک پرش ناگهانی!؟ و شاید هم ملوک الطوایفی!؟ در مقام یک مدیر ارشد فرهنگی و سینمایی قرار گرفته اند به همراه برخی زیر دستان خود، اینگونه اعتبار و حیثیت دولت جناب روحانی را به بازی بگیرند تا از این طریق پله ای برای به اصطلاح ترقی سازمانی خود بسازند؟!
نظرات