به گزارش سینماپرس، برنامه سینمایی «هفت» شب گذشته (جمعه ۲۳ مهرماه) با موضوع بررسی مولفههای فرمی سینمای دینی روی آنتن زنده شبکه سه سیما رفت.
تهدیدها و فرصتهای اکران در نیمه دوم سال ۹۵
بهروز افخمی، مجری و سردبیر «هفت» در ابتدای این برنامه درخصوص وضعیت اکران در نیمه دوم سال گفت: با آغاز نیمه دوم سال ۹۵ برای سینماها، چیزی که کمی نگران کننده ست این است که بدون درنظر گرفتن ایام تعطیلات محرم و افت طبیعی فروش فیلمها در این ماه، فروش فیلمها با آغاز فصل پائیز و پیش از شروع ماه محرم نیز با افت زیادی همراه بوده و بدون در نظرگرفتن فیلم «فروشنده» باقی فیلمها فروش بسیار کمی داشتهاند.
وی افزود: یک راه حل این است که شورای نمایش به فیلمهای بیشتری فرصت نمایش بدهد و بطور همزمان چندین فیلم روی پرده بروند.
افخمی با بیان آنکه هم اکنون بیش از ۵۰ فیلم دارای پروانه نمایش، در صف اکران قرار دارند، خاطرنشان کرد: این فیلمها باید تا پیش از شروع اسفند به نمایش درآیند. باتوجه به اینکه در نیمه نخست سال بیش از ۳۰ فیلم فرصت نمایش پیدا نکردند، اکران این میزان فیلم در نیمه دوم سال تقریباً محال است.
مجری «هفت» افزود: تعدادی از این فیلمها قرارداد اکران خود را با پخش کننده بستهاند. اما تعداد دیگری که هنوز وضعیت اکران عمومی آنها بلاتکلیف است، باید بدانند اگر امسال فرصت اکران نیابند، بعید است سال ۹۶ چنین توفیقی نصیب آنها شود و باید مستقیماً وارد شبکه نمایش خانگی شوند!
وی ادامه داد: تهیه کنندگانی که از وضعیت و تعداد سالنهای اکران فیلم خود گله دارند، با آگاهی از این شرایط باید با قانع شدن از داشتن حتی یک سالن نیز شروع به اکران کنند و بدانند اگر مردم از فیلمی استقبال کنند حتماً سالنداران دیگر نیز به سراغ فیلم آنها خواهد آمد.
ناگفتههای ارجمند از بازیگری در سینما
«هفت» در ادامه و در گفتگو با داریوش ارجمند به مرور کارنامه بازیگری این هنرمند پیشکسوت سینما و تلویزیون پرداخت.
ارجمند با اشاره به سری سوم برنامه «هفت» گفت: «هفت» از معدود برنامههایی است که تا این موقع شب بیدار میمانم تا آن را ببینم و بسیار دوست دارم نظریات مسعود فراستی را بشنوم.
وی با بیان آنکه من ۴ سال در مشهد شاگرد علی شریعتی بودم، افزود: من به همراه همسرم شاگرد اول کلاسهای این استاد بودیم. مادرم و شریعتی از نخستین کسانی بودند که به طور حرفهای من را برای بازیگری ترغیب کردند.
فریدون جیرانی دستیار من در کارگردانی بود
این بازیگر پیشکسوت ادامه داد: با وجودی که تعصب بسیاری به تئاتر داشتم، با ورود سینما به ایران جذابیتهای این حوزه ما را به خود جذب کرد. اولین فیلم خود را با خرید یک دوربین ۸ میلیمتری با وام، به نام «هیس» ساختم و جریان سینمای آزاد مشهد را راه اندختیم. فریدون جیرانی آنجا بود و دستیار من در کارگردانی بود. سینمای آزاد، پدر سینمای امروز است و بچههای خوبی از این گروه بیرون آمدند. نظیر مهدی صباغزاده ولی بهترینشان فریدون جیرانی است! من وقتی از پاریس برگشتم، جیرانی مرا حیرت زده کرد. هرچند دو فیلم اول جیرانی بد بود و او دیر اوج گرفت.
وی ادامه داد: صحنه تئاتر مثل پل صراط میماند برای یک بازیگر! تا زمانی که از این پل عبور نکند نمیتواند به سینما برسد.
شهرهای مذهبی همیشه در هنر پیشرو بودهاند
ارجمند درخصوص آنکه چرا مشهد با این پشتوانه سینمایی تاکنون وارد حوزه جدی تولید فیلم سینمایی نشده است، گفت: مرکزیت تهران همه استعدادها را بلعید! من وقتی تهران آمدم، اداره ارشاد تهران سالن برای تمرین تئاتر ما نداشت. اما ما در مشهد سالن بزرگی برای این کار داشتیم. عجیب است که شهرهای مذهبی همیشه در هنر پیشرو بودهاند! مثلا بااستعدادترین افراد را در قم میدیدید!
از مافیا تا بایکوت در سینمای ایران/ همه سینما جمع شدند تا «اعتراض» را بازی نکنم!
بازیگر نقش «مالک اشتر»، درخصوص مافیای بازیگری در سینمای ایران اظهار کرد: اولین کلاس بازیگری تهران، کلاس من بود. اما همان ابتدای دوره با شاگردانم طی میکنم که بنده کسی را به جایی معرفی نمیکنم! بلعکسش نیز نبوده، یعنی کسی را از بازی در جایی ممنوع کنم! ابداً. هرکسی به هر جایی بخواهد برسد باید خود تلاش کند.
ارجمند درخصوص بایکوت خود در سینما افزود: من آدم توکلی هستم! اصلا برایم مهم نیست. تمام این سینما جمع شدند تا من در «اعتراض» بازی نکنم. من معتقد بودم بر سر هر خوان بنشستم، خدا رزاق بود. معتقدم سینما مثل سایه است. اگر به دنباش بروی، از تو فرار میکند اما اگر راه خودت را بروی، دنبالت میآیند.
کسانی که به دنبال حذف من بودند امروز کجایند؟
وی ادامه داد: کسانی که به دنبال حذف من بودند، امروز کجا هستند؟ بیایند با هم به میان مردم برویم، ببینم چه کسی در قلب مردم جای دارد! من افتخارم این است که نوکر مردمم و به بیان حضرت علی (ع) از روی شانه خود مردم را نگاه نمیکنم! تا زمانی که سینمای این کشور انقدر کوچک است این تنگ نظریها وجود دارد.
آرزویم بازی در نقش حضرت ابالفضل (ع) بود
این بازیگر ادامه داد: آروزیم بود نقش حضرت ابالفضل (ع) را بازی کنم، چون اعتقاد دارم کسی نیست به اندازه من این مرد عزیز را بشناسد. من با این آقا بزرگ شدم. اما از من گذشت و دیگر نمیتوانم بازی کنم. خیلیها از من میپرسند که در زمان نقش مالک را چگونه بازی کردی که میگویم واقعا به خاطر نمیآورم در آن زمان چه کار میکردم. آن زمان فکر میکردم در دکور جنگ صفین حضرت علی (ع) مرا میبینم.
ارجمند با اشاره به نپذیرفتن بازی در سریال «مختارنامه» گفت: من شخصیت مختار را کلا قبول ندارم و به همین دلیل، بازی در این سریال را قبول نکردم. مختار شخصیت سالمی در مذهب تشیع نبوده است.
وی با اشاره به اهمیت نقشهای یک بازیگر ادامه داد: من اعتقاد دارم هنرپیشه با انتخاب نقش جایگاه خود را در جامعه تعیین میکند. برای همین هیچگاه حاضر نشدم نقش منفی بیخاصیتی را بازی کنم. اگر نقش منفی بازی کردم در جهت خدمت به جامعه بوده است. من در منفیترین نقشی که تاکنون بهرام بیضایی نوشته بود بازی کردم.
برای فیلم ساختن به سینما آمدم، نه بازیگری!
ارجمند درخصوص کارگردانی در سینما نیز بیان کرد: یک روز سناریویی به وزارت ارشاد پیش آقای جواد فریدزاده بردم. بعد از بازی در فیلم «ناخدا خورشید» دیگر قصد نداشتم فیلم بازی کنم. اما او به من گفت تو برای جمهوری اسلامی فقط باید بازی کنی! نباید بروی فیلمساز شوی یا خوانندگی کنی! اما من واقعا برای ساختن فیلم آمدم نه بازی کردن! و امیدوارم تا پایان عمرم بالاخره فیلم بسازم.
این بازیگر ادامه داد: پسرم در مدرسه سینمایی لندن در انگلیس درس میخواند. او میگفت سر کلاسهای ما یک ساعت راجع به «ناخدا خورشید»، ناصر تقوایی و بازی من در این فیلم حرف زدند.
وی درباره سرنوشت فیلم «پیرمرد و دریا» تقوایی نیز گفت: دیگر شرایط برای ساخت این فیلم برای او سخت شد. او «ناخدا خورشید» را زمانی ساخت که بعد از آن سخت گیریها، فنر فشردهای شده بود و میساخت اثبات کند که میتواند بسازد. تقوایی در سینمای ایران یک استثنا است. او باید ادیب، حقوقدان و... میشد!
جنجال بر سر فرم و محتوا در «هفت»
برنامه «هفت» در ادامه در میزگردی با حضور مسعود فراستی، محمدتقی فهیم و حسین سلطان محمدی به بررسی مولفههای فرمی سینمای دینی پرداخت.
حسین سلطان محمدی در ابتدا گفت: فرم در زبان سینما از اهمیت بسیاری برخوردار است اما در عین حال محتوا و مضمون نیز به لحاظ من در سینمای دینی یا حماسی از اهمیت بسیاری برخوردار است. کشمکش جامعه امروز ما فراتر از سینماست و دعوا، دعوای محتواست. اینکه چه چیز را در قالب محدود تصویر میخواهیم منتقل کنیم؟!
در ادامه محمدتقی فهیم، منتقد سینما نیز افزود: دعوای فرم و محتوا، دعوای من و مسعود فراستی نیست. دعوای تاریخ سینماست و به عقیده من آسیبی که فرمالیسم به هنر زده است، کمتر از محتواگراها نیست. اما واقعیت این است که این دعوا پس از انقلاب آسیب بیشتری به ما زد. در دورهای مدیریت سینمایی ما محتوازدگی بسیاری داشتند و در عین حال تعریف دقیقی هم از سینمای دینی یا اخلاقی نداشتند.
وی خاطرنشان کرد: وقتی میان فرم و محتوا اولویت قرار میدهید و فرم یا محتوا را مستقل ارزیابی میکنید، چه بخواهید چه نخواهید در دسته فرمالیسم یا محتوازدگی قرار میگیرید و این انحراف است. محتوا و فرم در نسبت با هم تعریف میشوند.
فراستی: تجربه ما از یک اثر هنری، تجربهای از فرم است
در ادامه مسعود فراستی بیان کرد: هنر حرف نیست. هنر جواب به یک پرسش نیست. هنر گزاره نیست. هنر شیوه گزاردن است. هنر دانش نیز نیست. اگر هنر قرار است دانشی باشد، دانش شیوه دانستن است! وقتی شعر حافظ را میخوانیم چیزی که به ما منتقل میکند، خود شعر حافظ است. شعر درباره بیرون یا تفصیلی بر جهان نیست. یک پیشنهاد جاندار درباره جهان است.
وی ادامه داد: اساسا تجربهای که ما از یک اثر هنری میکنیم، تجربهای از یک فرم است. وقتی موسیقی گوش میدهیم، یک فرم هماهنگ پیچیده را تجربه میکنیم. هر کدام از مدیومهای هنری با فرم خود چیزی را منتقل میکنند. آن چیز، چیزی بیرون از خودشان نیست، خودشان است. اساسا اگر از فرم حرکت نکنیم تا به چه چیز برسیم، پس از چه چیز حرف میزنیم؟ آیا بیرون از فرم، چیزی وجود دارد که قبل از فرم بوده است؟ این چنین نیست.
فرم بدون معنا، فرم بازی و فرمالیستی ست
این منتقد سینما با بیان آنکه «مواجه ما با هنر اثر هنری، با فرم و از فرم است» افزود: من کارت پستال و نمای زیبا را فرم نمیدانم. فرم آن تراکم، منظومگی و پیچدگی ست. پس فرم معنادار منظور ماست. فرم بدون معنا، فرم بازی و همان فرمالیستی است.
فراستی با بیان آنکه من بین تاثیرگذاری و زیبایی، قطعا تاثیرگذاری را انتخاب میکنم افزود: اما آن چیزی که من و شما را تحت تاثیر قرار میدهد، فرم معنادار است. آن محتوایی که مدنظر شماست اگر با میانجی فرم نباشد، اصلا محتوا نیست!
وی افزود: در نظریه افلاطونی حتی ایده، فرم است! در جهان کثرت که جسمیت حاکم است، هیچ چیزی بدون صورت به معنا نمیرسد! عالم همهاش صورت است و ما در صوریم. معنا از این صورت خارج میشود. اگر بخواهیم برای فرم یا محتوا اصالت ببخشیم، قطعا اصالت با فرم است.
افخمی: فرم مختص برای بیان حرفهای خود را خلق نکردیم!
افخمی نیز خاطرنشان کرد: علت آنکه ما همواره به فیلمهای با محتوای مطلوب اما فرم ضعیف قانع شدهایم وگاه آنها را ترجیح دادهایم، این است که ما هیچگاه در سینمای ایران فرم مختص برای بیان حرفهای خود را پیدا نکردیم. دقیقا بخاطر همین نحوه برخورد امثال آقای فهیم این فرصت داده نشد!
در ادامه محمدتقی فهیم اظهار کرد: اما ما با اولویت فرم مخالفیم، برای اینکه اختلاف ایجاد میکند، و جوانان را به این سمت میبرد که فرم تنها مهم است و درگیر ابزار و تکنیک شوند و به اعتقادات و مبانی خود کمتر افزودهاند.
این منتقد افزود: امروز بسیاری از نهادهای دولتی به فیلمسازان سفارش فیلمهای مذهبی میدهند و نهادها بعد از ساخت این فیلمها هیچ وقت هم آنها را به اکران در نمیآورند. در گذشته به فرزاد موتمن که فیلمساز بسیار خوبی است، سفارش میدهند فیلمی در مورد امام زمان بسازد. این اتفاق به این دلیل رخ میدهد که برخیها میبینند فیلمسازان ارزشی و مذهبی از لحاظ فرمشناسی بسیار ناآگاه هستند و نمیتوانند جذابیتهای بصری را در فیلمهای دینی به کار ببرند.
وی در پاسخ به سوال اینکه فیلمسازان مسلمان تاکنون فیلمهای خوب زیادی تولید نکردهاند، علت ضعف آنها در فرم است یا محتوا؟ بیان کرد: علت هم در ضعف در فرم است و هم در ضعف محتوا. آقای مجید مجیدی به عنوان کارگردان «بچههای آسمان» یک فیلمساز موفق در فرم و محتواست.
فهیم: مخالف محتوای «ابد و یک روز» و «فروشنده» هستم اما فرمشان بسیار خوب است
فهیم ادامه داد: من درباره فیلم «ابد و یک روز» یا «جدایی نادر از سیمین» یا درباره همین فیلم امروز اصغر فرهادی یعنی «فروشنده» هم معتقدم فرم خوبی دارند، اما با محتوای آنها مخالفم. اما فراستی «ابد و یک روز» را به عنوان یک فیلم «ضدملی» خواند. چرا؟ این فیلم فرمش بد بود یا محتوا؟ خود فراستی بارها در «هفت» گفته است که مخالف فیلم ضدملی است، این حرف فرم است یا محتوا؟
فراستی پاسخ داد: فرم این فیلم مشکل دارد. نکته اساسی این است که ما در هنر، در قلمرو حس و دل هستیم. در قلمرو سر و عقل نیستم. در قلمرو حس بودن، یعنی در قلمرو فرم هستیم.
فراستی: برای من هیچ موضوع و تم ممنوعهای در هنر وجود ندارد
وی با بیان آنکه برای من هیچ موضوع و تم ممنوعهای در هنر وجود ندارد، خاطرنشان کرد: برای من همه چیز «چگونه» است؛ فیلم چه نسبتی با مضمون برقرار میکند و چگونه بیان میکند؟ لذا حرف زدن از خیانت یا فحشا اصلا برای من مثل تو خط قرمز نیست، بلکه من در نسبتی که این فیلم با این مضمون برقرار میکند، مشکل دارم. نسبت یعنی هنر. آیا سمپاتی برقرار میکند یا آنتی پاتی؟ «ابد و یک روز» از این لحاظ فیلم بدی بود!
فراستی افزود: مخالف فیلم «ضد منافع ملی» چون اساسا اثر ضدملی فرمش نمیگیرد! تنها تکنیک میشود. قطعا من نیز فیلمهایی که منافع ملی را زیر پا بگذارند خواهم زد.
این منتقد با بیان آنکه محتوا وجود ندارد، ادامه داد: این موضوع است که وجود دارد. فرم موضوع را به اندازهای که میگیرد، به محتوا تبدیل میکند. «بچههای آسمان» نه موضوع، نه تم و نه محتوای آن دینی است. موسیقی، حرکت دوربین و صحنه سازی به گونهای است که فیلم را دینی میکند و به من حس دینی میدهد. والا دیالوگ «خدا» و نماز و... فیلم را دینی نمیکند. این موضوع یا «چه» نیست که فیلم را دینی میکند، این حال فیلم و «چگونه» است که فیلم را دینی میکند.
فهیم بیان کرد: اما فیلم «بچههای آسمان» اساسا تماش براساس پارادیم اجتماعی ماست و تم فیلم یعنی عدالت طلبی همان «چه» یا محتوا است.
فراستی پاسخ داد: فیلم «محمد رسول الله» از همان فیلمساز که فیلم خوب «بچههای آسمان» را ساخت و هردو قبولش داریم، از نظر من فیلم بدی است. از چه نظر بد است؟ چون اساسا فرم بدی دارد. به کل فیلم دینی نیست و اساسا فیلم را مسیحی کرده است.
در نهایت افخمی بیان کرد: منظور من از فرم نظم معقول است. معقول یعنی اینکه بیرون از ما وجود دارد. یعنی ۸ به اضافه ۴ همیشه ۱۲ میشود. حتی اگر همه مردم دنیا نخواهند. یعنی عقل و صورتهای عقلی همه جای دنیا وجود دارند. ما وقتی سخن از فرم میزنیم، حرف از تکنیک نمیزنیم، بلکه حرف از نظم زیباشناسانه عقلی میزنیم که انکارپذیر نیستند. منظور ما این است که فرم ایرانی- اسلامی برای بیان حرفهای خود نداریم.
نظرات