به گزارش خبرنگار سینماپرس علاوه بر هزینه های گزافی که بابت حضور تعداد کثیری از نمایندگان سینما و رسانه های ایرانی در این جشنواره می شود متأسفانه هیچ خروجی مثبتی از هیچ یک از افراد شرکت کننده به چشم نمی خورد و تاکنون سازمان سینمایی توضیح قانع کننده ای برای حضور کثیر افراد در جشنواره هایی نظیر: برلین، کن، ونیز، مراسم اسکار و... نداده است.
نکته قابل تأمل اینجا است که علاوه بر حضور چندین شخص به عنوان نمایندگان حوزه هنری، سازمان صدا و سیما و... در این جشنواره تعدادی از نمایندگان رسانه های همسو با دولت تدبیر و امید که طی ۴ سال اخیر رسانه های خود را به مثابه روابط عمومی سازمان سینمایی درآورده اند و همواره در حال دفاع از عملکرد ضعیف مدیران سازمان سینمایی دولت یازدهم هستند به این جشنواره اعزام شده اند؛ گویا حجت الله ایوبی در پایان عمر دوره ریاست خود در سازمان سینمایی میل به آن دارد تا علاوه بر پاداش های هنگفتی که به این خبرنگاران طی این سال ها داده کام آن ها را شیرین تر کند و با چند روزی اروپاگردی بیش از گذشته آن ها را به سمت خود جذب نماید!
حضور یک عکاس که طی این سال ها همیشه و همه جا در پی حجت الله ایوبی بوده نیز خود به تنهایی جای سوأل دارد؛ این عکاس چرا و بر اساس کدام منطق و عدالتی با بودجه بیت المال به این جشنواره اعزام شده است؟
اگر دلیل حضور این عده کثیر در این جشنواره ضد نظام منافع اقتصادی برای سینمای ایران و شرکت در بازار فیلم اعلام می شود باز به کدامین منطق خبرنگاران، بازیگران، عکاسان و... به این جشنواره اعزام می شوند و آیا صرف حضور یک یا دو نماینده از سینمای ایران کافی نیست؟ سوأل مطرح از رئیس سازمان سینمایی این است که دستاورد سینمای ایران از این سفرها چه بوده است؟
گفتنی است؛ آنکه لویکه نماینده جشنواره برلین از سال ۲۰۰۲ عضو هیات انتخاب بخش مسابقه و نیز بخش انجمن بین المللی فیلم جوان جشنواره شد. او همه ساله قبل از برگزاری جشنواره به ایران می آید و آثار آماده شده توسط فیلمسازان را مورد ارزیابی قرار داده و برای جشنواره انتخاب می کند. انتخاب گزینشی وی پس از فتنه ۸۸ به نظر میرسد پررنگتر دنبال می شود. او در سال های گذشته نیز به ایران می آمد و آثاری که مد نظر این جشنواره سیاسی بود را انتخاب می کرد. سال ها این روند ادامه داشته و نماینده برلین به راحتی و به دور از هر نوع ممانعتی به ایران آمده و فیلم های که اکثر آن ها به نوعی دهن کجی به نظام و هیات انتخاب فجر بود را انتخاب برای حضور در جشنواره برلین با خود می برد.
امسال با اقدامی تحسین برانگیز جلوی این رویه که در سالهای متمادی توسط لویکه دنبال می شد، گرفته شد. اقدامی که باید سالهای پیش صورت می گرفت اما بالاخره جلوی این «نفوذ فرهنگی» گرفته شد.
جشنواره برلین معمولا توجه اش به اوضاع سیاسی روز جهان است و بیشتر اهداف اتحادیه اروپا را در رسیدن به مقاصدش دنبال می کند. این جشنواره معمولاً پافشاری بر فیلمهای جنجالی و استقبال از فیلمسازان اپوزسیون را در دستور کار قرارداده و به عنوان یکی از سیاسیترین جشنوارههای سینمای جهان مطرح است.
اگر مروری به فعالیت این جشنواره بعد از ۸۸ داشته باشیم خواهیم دید سیاسی ترین جشنواره سینمایی چگونه اهدافش را در سینمای ایران دنبال می کند. در بحبوحه اتفاقات سال ۸۸، تعدادی چهره سینمایی به اتهام ساخت فیلم علیه نظام دستگیر شدند. با فاصله کمی از وقایع ۸۸ رئیس جشنواره برلین طی نامهای از یکی از آنها که به دلیل فعالیت های علیه نظام ممنوعالخروج بود، به عنوان میهمان ویژه در جشنواره برلین دعوت کرد. در همان سال فیلم «شکارچی» به کارگردانی «رفیع پیتز»، به عنوان نماینده ایران در بخش مسابقه جشنواره برلین انتخاب و به نمایش درآمد اما فیلم نتوانست جایزه ای به خود اختصاص دهد.
جشنواره برلین نگاه سیاسی خود را در سینمای ایران دنبال می کند و سناریوی خود را در سینمای ایران در سالهای متمادی پیش برده است. یکی از کارهای نمادین این جشنواره دعوت از «جعفر پناهی» برای حضور در هیأت داوران جشنواره بود او که نتوانست در جشنواره حاضر شود مسئولان برای تکمیل فعالیت خود و توجه به ادامه فعالیت پناهی در ایران، یک صندلی خالی نمادین به نشانه حضور جعفر پناهی در هیئت داوران برلین در سال ۸۹ قراردادند!
نمایش فیلم های «عصبانی نیستم!» که در حمایت از فتنه ۸۸ ساخته شد و در ایران اجازه نمایش نیافت و انتخاب فیلم «تاکسی» به عنوان یکی از ۱۳ فیلم راه یافته به بخش مسابقه این جشنواره در سال ۲۰۱۵، و اهدای جایزه بهترین فیلم، به فیلم پناهی سیاسی ترین جایزه این جشنواره به شمار می آید. در طول این سالها برلین نشان داده است که به دنبال آثاری از کارگردانان اپوزیسیون و فیلم هایی است که به نوعی علیه نظام به شمار می آیند و انتقادات تندی به نظام دارند.
نماینده این کشور همه ساله با حضور در ایران فیلم هایی که به نوعی پتانسیل خوبی برای انتقاد علیه نظام جمهوری اسلامی دارند را مورد توجه قرارداده و آن ها را در صدر انتخاب هایش قرار می دهد.
در نهایت ذکر این نکته ضروری است که سازمان سینمایی دولت یازدهم در پایان عمر خود تنها به هدر دادن بودجه های بیت المال مبادرت کرده و در حال باج دادن به تمامی افرادی است که طی این مدت از آن حمایت کرده اند. این سازمان همچنین با حمایت مادی و معنوی از جشنواره های من در آوردی که یک شبه سبز شده اند نیز سعی در تصویرسازی دلفریبی از خود داشته؛ به عنوان مثال جشنواره فیلم «عصر» که قرار است برای اولین بار در اوایل اسفندماه سال جاری با حضور تعداد کثیری از بازیگران سینما در شهر آنکارای ترکیه برگزار شود یکی از آن ها است!
ارسال نظر