به گزارش سینماپرس، تسنیم نوشت: شورای عالی تهیهکنندگان سینمای ایران یکی از قدیمیترین صنفی سینماست. همینطور، از تأثیرگذارترین ها، اما مدتی است نگاههای صنفی در این تشکل جای خود را به نگاههای شخصی و رویکردهای جریانی داده و واکنش های این نهاد صنفی تنها برای حمایت و محکومیت جریانات خاصی در سینما محدود میشود و صنف از نگاه کلی و حمایتی سینما دور شده است.
موضوع نه از بیانیه شورای عالی تهیهکنندگان برای حمایت از فیلم «مادر قلب اتمی» بلکه از گرایشات فکری این صنف برای حمایت از تنها یک جریان خاص در سینما که همفکر و مرتبط با اعضای این شوراست آغاز میشود. وقتی شورای عالی تهیهکنندگان برای حمایت از اکران فیلم «لانتوری» بیانیه شدیدالحنی به حوزه هنری مینویسد، این زخم کهنه سر باز میزند. حوزه هنری حاضر به اکران فیلم «لانتوری» در سینماهای خود نیست و منجر به بیانیه زیر میشود: «از مصادیق مصادرهی سلیقهای و گروهی، تحریم فیلمهای اجتماعی سینمای شریف ایران است که اغلب تحسین جهانی را برانگیخته است. سوال بزرگ افکار عمومی از معدود مدیران حوزهی هنری پس از قریب به سی و هشت سال از انقلاب اسلامی این است که اگر سالنهای آن نهاد انقلابی جایی برای فیلمهای ارزشمندی چون «لانتوری» ندارد، پس اصولا حوزهی هنری برای چه به فعالیت ادامه میدهد؟ آیا بهتر نیست که مدیران آن حوزه مروری دوباره بر دلایل تاسیس آن نهاد محترم کنند؟
از نظر شورای عالی تهیهکنندگان سینمای ایران، هر فیلمی که مراحل قانونی را در تولید و نمایش طی میکند، استحقاق نمایش را در تمامی سالن های سینمایی خصوصاً آنها که به نحوی متعلق به بخش عمومی و طبعاً، مردم ایران است، دارد.»
این کشمکشها ادامه پیدا می کند و چند ماه بعد مناظرهای بین محمد حمزهزاده رییس سازمان سینمایی حوزه هنری و مهرداد فرید، دبیر شورای عالی تهیهکنندگان سینما در برنامه «شهر فرنگ» برگزار میشود.
رئیس سازمان سینمایی حوزه هنری در این مناظره می گوید: «کسانی که این روزها از حوزه هنری انتقاد میکنند، خودشان با مسئولان حوزه و در جریان افتتاح سالنهای حوزه حضور داشتند و عکس یادگاری گرفتند. حوزه هنری چهار هزار صندلی در این هشت ماه اخیر به سینماهای کشور اضافه کرده است و تا آخر 96 این تعداد به هشت هزا میرسد».
او همچنین، در مورد فیلمهایی که برای پخش از سینماهای حوزه هنری به مشکل بر خوردهاند، می افزاید: «با سازندگان آن چند فیلمی که بودند جلسه گذاشتیم و با برخی دیگر هم صحبت کردیم. سازندگان فیلمهای اخیر هم به جلسات میآیند و صحبت کردیم. گاهی صحبتها نتیجه میدهد و یا زمانی هست که به نتیجه نمیرسیم.»
اما مهرداد فرید معتقد است این گفتمان در سینما شکل نگرفته است و ادامه میدهد: «شما باید به فیلمساز تفهیم کنید که چه فیلمهایی را حوزه هنری اکران نمیکند. برخی از فیلمسازان مشکلشان این است که نمیتوانند شما را ببیند و با شما صحبت کنند و بپرسند ایراد فیلم من چیست. حوزه هنری اگر قصد اکران نکردن فیلمهایی را دارد باید براساس دستورالعملی این کار را انجام دهد تا فیلمساز بداند اگر چه فیلمی بسازد نمیتواند از امکان اکران در سالنهای حوزه بهره بگیرد».
حمزهزاده همچنین در پایان صحبتهایش گفت: «نکتهای که در مورد فیلمها وجود دارد این است که سینماگران تصور میکنند اگر سراغ تصویر کردن خطوط قرمز در فیلمشان بروند، بیشتر جلب توجه میکنند. ما نمیتوانیم فیلمی که آرمانهای انقلاب و جنگ و باورهای مردم را زیر سوال میبرد و مردم را ناامید میکند و روزگار را تیره و تار نشان میدهد، نمایش دهیم. سینماهای حوزه سینمای خانواده است»
اختلاف بین حوزه هنری در قامت یکی از بزرگترین و تاثیرگذارترین سینمادار کشور و جریان فکری حاکم بر شورای عالی تهیهکنندگان فعلی در حق انتخاب اکران محدود میشود و باید بر سر این حق انتخاب سخن به میان آورد. یک سینمادار خصوصی با نگرش اقتصادی حق انتخاب خود را با فلسفه وجودی و تداوم حیات فکریاش تنظیم میکند و فیلمی که فروش دارد را به هر ترتیبی که شده در زمان اکران مناسب و تعداد سینمای بیشتر و بهتر انتخاب میکند، با همین نگرش است که فیلم «نهنگ عنبر» سه برابر سایر فیلم های روی پرده، سالن در اختیار دارد.
حال در جریان کاپیتالیستی اکران، مفهوم انتخاب نباید زیر سوال برود همانطور که یک سینمادار هزار ترفند را برای حفظ و اکران یک فیلم پرفروش بهکار میبرد حوزه هنری هم حق دارد فیلم هایی را که با آرمان های فکریاش در تضاد است اکران نکند، برای انتخاب اکران، فلسفه فکری یک سینمادار خصوصی نگاهی منفعتگرایانه را برایش توجیه میکند و فلسفه فکری حوزه هنری هم به عنوان یک سینمادار باید در انتخاب فیلم هایش برای اکران نمود پیدا کند. ظاهرا سازمان سینمایی حوزه هنری معتقد است و به صراحت و به کرات اعلام کرده است که برند سینماهایش «خانواده» است و هر فیلمی که به ساحت خانواده لطمه بزند جایی در این سینماها ندارد.
اما، شورای عالی تهیهکنندگان صرفا برای حمایت یا تحریم یک جریان فکری اقدام به صدور بیانیه و رایزنی میکند. اخیرا هم برای اکران فیلم «مادر قلب اتمی» حوزه هنری را آماج حملات خود قرار داد و در بیانهاش نوشت: «بر اساس اظهارات تهیه کننده و کارگردان فیلم سینمایی «مادر قلب اتمی» و شواهد موجود، بار دیگر حوزهی هنری دست به تحریم یکی دیگر از فیلمهای سینمایی ایران زده است. فیلم سینمایی «مادر قلب اتمی» که بر اساس موازین قانونی، ذیل پرچم جمهوری اسلامی ساخته شده و دارای برگههای معتبر پروانه ساخت و پروانه نمایش از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است، به صورت نا متعارف دچار سانسور غیر رسمی و سلیقهای حوزهی هنری شده و عملا از سالنهای بیشمار این نهاد که میبایست در زمینه قانون گرایی سرمشق سایر نهادها باشد، محروم شده است.
در این باره شورای عالی تهیه کنندگان سینمای ایران، که در برگیرنده تمام اصناف تهیه کنندگی سینماست، در لبیک به فرمان مقام معظم رهبری که آحاد ملت را در قبال ناهنجاریهای فرهنگی مکلف به «آتش به اختیار» فرمودهاند، اعتراض شدید خود را به این نهاد اعلام میدارد و در مقابل چنین رویهای از شورای صنفی نمایش مصرانه خواهان است تا دست کم به طور نمادین تعدادی از سالنهای نمایش حوزه ی هنری را تا زمان اصلاح رفتار آن نهاد، کلا از سینمای ایران محروم کند تا لااقل مدیران حوزه ی هنری طعم تلخ محرومیت را برای زمانی کوتاه بچشند.
همچنین این شورا از علاقمندان و تماشاگران سینمای ایران میخواهد تا در جبران تحریم این فیلم، در سالنهای دیگر به استقبال آن بروند تا ثابت شود سانسور نامتعارف و سلیقه ای خللی در جریان آزاد سینمای شریف ایران ایجاد نمیکند.»
این بیانیه از کلید واژه مقام معظم رهبری استفاده کرده و بیان دغدغههای رهبری از طرف شورای عالی تهیهکنندگان اقدامی قابل توجه است اما واقعا باید این کلید واژه برای حمایت از فیلمی مانند «مادر قلب اتمی» که خود مصداق ولنگاری فرهنگی است استفاده شود؟ با دیدن این فیلم مخاطب خود خواهد فهمید که غرض شورای عالی تهیهکنندگان از «آتش به اختیار» چه بودهاست و همان منش جریانات فکری متضاد با فرهنگ دینی و انقلابی را پی میگیرد.
در نهایت با تعقیب رفتارهای شورای عالی تهیهکنندگان میتوان فهمید که این شورا مشکلات صنفی و حمایتی خود را تنها معطوف به اغراض شخصی و منافع عده ای قرار داده و در پی آن مشکلات دیرینه خود با حوزه هنری را پیگیری میکند وگرنه چرا زمانی که فیلم «ویلاییها» با تمام تقدیراتی که در جشنواره فیلم فجر داشت و با وجود تمام حمایت هایی که جامعه منتقدان از آن کردند دچار مشکلات در اکران شد سکوت کردند؟ البته این سکوت در موارد متعددی قابل تعمیم است و میتوان برای تک تک سکوتهایی که کرده تحلیل داشت. احساس می شود شورای عالی تهیه کنندگان ملعبه دست عده ایی یا جریاناتی شده است.
ارسال نظر