حضور کارگردان های زن در سینمای ایران در حوزه تولید آثار سینمای دفاع مقدس را نمی توان نادیده گرفت؛ منیر قیدی، انسیه شاه حسینی، نرگس آبیار و... از جمله فیلمسازانی بوده اند که طی این سال ها آثار شاخص و ماندگاری را در حوزه سینمای دفاع مقدس تولید کرده اند که اغلب آثارشان با استقبال خوبی از سوی مخاطبان مواجه شده است. از سوی دیگر برخی از بانوان فیلمساز هم سال ها است سعی بر آن دارند تا در این حوزه مبادرت به ساخت فیلم کنند اما تاکنون فرصتی برای فعالیت آن ها در این عرصه فراهم نشده است.
از آنجا که زنان در عرصه دفاع مقدس، نقش های متعدد و متنوعی ایفا کره اند و برخی از آن ها به عنوان امدادگران در بیمارستان های صحرایی حضور داشتند و برخی دیگر نیز در پشت جبهه ها فعالیت می کردند، همچنین تعداد کثیری از مادران و همسران شهدا، جانبازان، جاوید الاثرها و... هریک به تنهایی داستان هایی شگفت انگیز و تأثیرگذار دارند قطعاً بانوان فیلمساز بهتر می توانند در قالبی دراماتیک، آثاری غنی و ارزشمند در رابطه با حضور زن در دفاع مقدس بسازند و آثاری زنانه از دفاع مقدس خلق کنند که سال ها در سینمای کشور ماندگار شود.
اما متأسفانه از آنجا که طی ۲ دهه اخیر سینمای دفاع مقدس در کشور ما با مشکلات و معضلات زیادی در عرصه تولید و اکران روبرو بوده است نه تنها مجالی چندان برای حضور فیلمسازان زن در این حوزه داده نشده بلکه جلوی کار و فعالیت بسیاری از سینماگران مرد فعال در این حوزه هم گرفته شده است. سینمای دفاع مقدس در کشور ما از سویی شاهد تولید آثاری بوده که فاقد انتقال اندیشه و پیام مفید بوده اند و از سوی دیگر بسیاری از پیشکسوتان این عرصه خانه نشین شده و سیستم مدیریت فرهنگی کشور نیز علیرغم شعارهای خود هیچ حمایتی از آن ها نداشته است.
اینک به بهانه اکران فیلم «دریاچه ماهی» نخستین ساخته سینمایی مریم دوستی که در ژانر دفاع مقدس ساخته شده در نشستی با حضور مریم دوستی (کارگردان)، جبار آذین (منتقد و مدرس سینما) و سیدرضا منتظری (منتقد سینما) گفتگویی مفصل درباره این اثر سینمایی داشتیم و ضمن مطرح کردن معضلات عدم توجه به سینمای جنگ و دفاع مقدس، انحصارطلبی در این سینما و... به مباحثی در رابطه با ساختار و محتوای این اثر سینمایی هم ورود پیدا کردیم.
*************************
*منتظری: مایلم در ابتدای جلسه از این سوأل شروع کنم که چرا شما برای ساخت اولین اثر سینمایی تان فیلمی در ژانر دفاع مقدس را انتخاب کردید که اصولاً سینمای سختی است و از سوی دیگر حساسیت های زیادی نیز روی آن وجود دارد؟ همینطور طی روزهای اخیر و از زمان اکران فیلمتان اعتراض های زیادی نسبت به وضعیت اکران اثرتان داشتید که مایلم در این باره هم توضیح دهید.
دوستی: من آدم مظلومی نیستم اما فیلمم بسیار مظلوم واقع شد؛ فکر می کنم چون من همیشه مأخوذ به حیا بودم و جار و جنجال رسانه ای به پا نمی کنم با من اینطور رفتار می شود. من همیشه سعی کرده ام تا ظرفیت های انسانی ام را در تمامی مراحل کاری و زندگی ام حفظ کنم و سعی می کنم راحت و بی ریا در کار و زندگی ام جلو بروم. همه این ها دست در دست هم داده تا فیلم من از همان ایام جشنواره فیلم فجر مورد انتقاد و هجمه های بی رحمانه منتقدانی قرار گیرد که هیچ گونه وارث دین و شریعت شان نیستند. متأسفانه زمانی که من به عنوان یک کارگردان کار اولی تلاش کردم در ژانر سینمای دفاع مقدس مبادرت به تولید فیلم بکنم خیلی ها ترس برشان داشت و سعی کردند به طرق مختلف جلوی راه مرا سد کنند. من از همان ابتدا مانند ضرب المثل معروف «چوب دو سر طلا» شده بودم و این اتفاق همچنان هم ادامه دارد به نحوی که اصولگراهایی که دوست داشتند فیلم های تند و تیز ببینند مرا به خاطر اینکه نگاه تند و تیز و انتقادی نداشتم مورد هجمه قرار دادند و از سوی دیگر اصلاح طلب هایی هم که دوست ندارند اصلاً فیلم های دفاع مقدسی ساخته شود مرا مورد نکوهش خود قرار دادند که چرا اصلاً در این ژانر فیلم ساخته ام. «دریاچه ماهی» از هر دو جناح به شدت مورد تهاجم قرار گرفت. من تیترهایی بسیار ناراحت کننده در رسانه ها خواندم که سرشار از تعابیر ناشیانه از سوی منتقدانی بود که جهت دار می خواستند من و فیلمم را بکوبند؛ البته بنده معتقدم تعابیر و تفاسیر جهت دهنده این دسته از به اصطلاح منتقدان نمی تواند هیچ آسیب جدی به فیلم من بزند چون فیلم من در سینمای ایران خواهد ماند و کارکرد خودش را خواهد داشت. اما این کم لطفی ها و توهین ها و بی توجهی هایی که به من و فیلمم شد هرگز از یاد نخواهد رفت. بنده معتقدم کسانی که فیلم مرا مورد انتقادات عجیب خود قرار دادند تنها جایگاه خودشان را زیر سوأل برده اند. تمام اعتقاد من این است که اگر مردم فیلم مرا نبینند نهایتاً فروش فیلم کم خواهد شد اما از ذات اصلی من و فیلمم چیزی کم نمی شود.
در این میان رسانه ها هم با من بی مهری های زیادی کردند؛ من فیلمسازی نبودم که یک شبه عاشق سینما شده باشم و یکباره ظهور کرده باشم؛ من سال های سال است در حوزه فرهنگ و هنر کشور مشغول به کار هستم و از دوران نوجوانی کارم را از تئاتر عروسکی به عنوان کارگردان و چهره پرداز آغاز کردم و سپس وارد کار در حوزه سینما شدم و طی ۱۸ سال اخیر حدود ۲۰ فیلم کوتاه و بیش از ۱۲ مستند ساختم و ویدیو آرت هایی را تولید کردم که در بسیاری از افتتاحیه ها و اختتامیه های جشنواره های معتبر دنیا نمایش داده شده اند. من نگاهم نگاهی بین المللی است و فوق لیسانس کارگردانی خود را از بهترین دانشگاه های دنیا گرفته ام و در حال حاضر هم هر جای دنیا که وورک شاپی در رابطه با سینما و فیلمسازی برگزار شود شرکت می کنم. به عنوان نمونه مدتی است از من برای حضور در یک وورک شاپ بین المللی در ونیز ایتالیا دعوت شده و من حتماً برای شرکت در این وورک شاپ به ایتالیا خواهم رفت. از سوی دیگر فکر کنم، من اولین فیلمساز زن سینمای ایران هستم که عضو یونیسف شدم و در ایتالیا و ایران از سازمان یونیسف لوح تقدیر دریافت کردم و خوشبختانه فیلم های کوتاهی که تاکنون ساخته ام در ده ها جشنواره معتبر بین المللی حضوری جدی داشته و جوایز بسیار معتبری را هم کسب کرده اند.
*منتظری: به همه چیز اشاره کردید به جز سوأل اصلی؛ اینکه چطور برای تولید اول اثر سینمایی تان فیلمی در ژانر دفاع مقدس را انتخاب کردید؟ آیا سفارش از سمت تهیه کننده بود و یا اینکه خودتان دغدغه ای برای تولید فیلم در این حوزه داشتید؟
دوستی: بگذارید از اول یک نکته را تأکید کنم؛ من قطعاً همه آن چیزی که واقعیت دارد را به شما نخواهم گفت چون قطعاً فیلم من با بازگویی واقعیت ها انگ های بسیار زیاد دیگری هم خواهد خورد. اما می توانم تأکید کنم که من به شدت علاقمند به ژانر دفاع مقدس بوده ام و معتقدم دفاع مقدس قطعه مهمی از تاریخ معاصر کشورمان است و ما نمی توانیم و نباید که این قطعه بسیار مهم را نادیده بگیریم. آنچه می خواهم تأکید کنم این است که این فیلم دغدغه های مرا در خود جای داده است. من بیش از ۳ سال دوندگی کردم تا توانستم «دریاچه ماهی» را به نتیجه برسانم و متأسفانه طی این ۳ سال هیچ نهاد، ارگان و سازمانی جز بنیاد سینمایی فارابی از فیلم من حمایت نکرد چرا که متأسفانه ارگان ها و نهادهای دولتی معتقد هستند از فیلم دفاع مقدسی استقبالی نمی شود و به همین دلیل هم رغبتی برای سرمایه گذاری در این حوزه از خود نشان نمی دهند و یا کارگردان های تعریف شده خودشان را دارند.
*منتظری: البته من برخلاف نظر شما فکر می کنم؛ به هر حال درست است که آمار تولید فیلم های سینمای دفاع مقدس چندان بالا نیست اما در هر حال ما همه ساله شاهد تولید فیلم هایی در این حوزه هستیم که اتفاقاً بعضی از آن ها هم با استقبال خوب مخاطبان روبرو می شوند و هم منتقدان سینما از آن استقبال به عمل می آورند.
دوستی: تفاوتی که من با دیگران دارم این است که من برای اولین بار در ژانر سینمای دفاع مقدس حرف های تازه ای را بیان کرده ام. متأسفانه من همیشه این نکته را در همه جا عنوان کرده ام که نو بودن و حرف نو زدن در مملکت ما تاوان دارد. قصه نو گفتن و دارای اندیشه نو بودن همیشه تاوان دارد و من در حال حاضر تاوان نو بودن خودم را می دهم. ضمن اینکه کارگردانهای دفاع مقدسی اکثرا مورد حمایت تیم های تبلیغاتی و ارگانهای مربوطه هستند و فیلم من جزو اقلیت حمایت نشده است، بدون حمایت تولید تا اکران هیچ فیلم دفاع مقدسی و انقلابی نخواهد فروخت. البته من به عنوان کارگردان این اثر بیش از سایرین از نقاط ضعف و قوت فیلمم واقف هستم و مهمترین اتفاق فیلم من این است که تکراری نیست. من قصه بی تکراری را شروع کردم و به پایان رساندم. میزانسن ها و دکوپاژ برای من بسیار مهم بوده و همه تلاش خود را به کار بسته ام تا مانند خیلی از فیلمسازان دیگر از روی فیلم های خارجی کپی برداری نعل به نعل نکنم. اصولاً من آدم فیکی نیستم و به همین دلیل دکوپاژ و دیدگاه و میزانسن فیلمم هم فیک نیست! از سوی دیگر من مانند بسیاری افراد اهل جنجال های رسانه ای و هیاهو به پا کردن هم نیستم و هیچ گاه تلاش نمی کنم تا فیلم هایم با جار و جنجال و هیاهو و هوچی بازی دیده شود و این ذات و شعور شخصیتی خودم هم در فیلمم آمده و به همین دلیل فیلمم فیک نشده است. بنده تأکید می کنم که «دریاچه ماهی» مختص به خودم است، تجربه من مختص به خودم است، اورجینال است و قطعاً من امروزه بسیار پخته تر و آبدیده تر از گذشته شده ام و خودم را برای ساخت فیلم های بعدی ام آماده می کنم. شاید آن فیلم هایی که شما به آن ها اشاره می کنید جزو همان دسته آثار فیک باشند و به همین دلیل هم با استقبال زیاد به خصوص از سمت منتقدان روبرو شده اند!
*منتظری: نکته جالبی را اشاره کردید؛ اینکه شاید گاهی اوقات نوآوری و خلاقیت در تولید یک اثر سینمایی بتواند به ضرر فیلم و فیلمساز تمام شود و مردم و حتی منتقدان سینما که شاید یک گام جلوتر از مخاطبان عام سینما باشند نتوانند با یک اثر ارتباط خوبی برقرار کنند؛ آقای آذین به عقیده شما تا چه میزان می توان در تولید یک اثر سینمایی خلاقیت و نوآوری داشت تا هم فیلم بتواند مولفه های جذب مخاطب را داشته باشد و هم مدیران فرهنگی و سینمایی و منتقدان و اهالی رسانه هم از آن خلاقیت و نوآوری استقبال کنند؟
آذین: شاید لازم باشد برای پاسخ به سوأل درست و به جای جنابعالی کمی عقب تر از این فیلم بروم و پاسخ شما را بر اساس مثال هایی از دیرباز بدهم؛ متأسفانه واقعیت سینمای ما دور از واقعیت فرهنگ جامعه ما نیست از آنجایی که حدود ۲ دهه است فرهنگ و هنر کشور ما و به ویژه سینما توسط کسانی اداره شده که کمترین سنخیت فرهنگی و هنری را با آن داشته اند بر مشکلات فرهنگ و هنر و سینما افزوده شده است. این روال که با نداشتن برنامه و سیاست های مشخص سینمایی توأم بوده سبب شده سینما به سمتی حرکت کند که مسئولان تازه به جای ارائه برنامه و مشخص کردن هدف روشنی برای عملکرد سینمای کشور درگیر مسائل روزمره شوند. بسیاری از این ها مشغول جمع و جور کردن ریخته های پیشین مدیران سینمایی هستند و می گویند ما حرکت تازه ای در سینما نمی کنیم چون نه فرصتش را داریم و نه کننده هستیم! آنچه در سینمای ما در بخش دولتی و مدیریتی و حتی بخش های خصوصی جریان دارد به لحاظ زمانی تاریخ مصرفش گذشته و آنچه در حال حاضرحاکم است نتیجه نگاهی است که در دهه ۶۰ بر سینمای ایران مستولی شد.
متأسفانه مدیران سینمایی و فرهنگی ما همچنان دهه شصتی فکر می کنند! این جریان نیازمند تغییر و تحول است. این جریان مقابل همه جریان های نوگرا می ایستد؛ چه اینکه این نوگرایی در اندیشه باشد و یا در مضمون باشد، در شکل و قالب و فرم آثار سینمایی باشد و یا حتی در ذهن فیلمساز، همه این جریانات نو با مخالفت آن ها روبرو می شود. این وضعیت شرایطی را پدید آورده که فیلم ساختن در جامعه ما کار مشکلی شده. غفلت برخی مدیران باعث حضور باندهای سینمایی شده و این باندها اداره امور سینمای کشور را بر عهده دارند. در دوران پیشین سینما تا حدود زیادی برنامه دشت و دوره طلایی سینمای ایران مشخص است تکلیف سینماگر با خودش و سینما مشخص بود اما الآن کسی تکلیف خودش را نمی داند. یکی از حرکت های سینمایی ارائه دفترچه سینمایی در طول سال بود که سیاست های سینما در آن تدوین و ارائه می شد که امروزه این هم وجود ندارد و باعث سرگردانی و بلاتکلیفی فیلمسازان شده است. امروزه شرایط در سینمای کشور ما به گونه ای است که اگر فیلمساز وارد جریان ها و باندها نشود ادامه کارش دشوار است. از سوی دیگر ساختن این نوع فیلم های نوگرا یک طرف و ساختن فیلم دفاع مقدسی خود یک طرف دیگر است چرا که ساخت فیلم در این حوزه خود بسیار مشکل تر از تولید در حوزه های دیگر است و اصلاً برخی افراد سد و مانعی برای فعالیت در عرصه تولید آثار دفاع مقدسی ایجاد می کنند.
*منتظری: یعنی شما معتقد هستید مدیران سینمایی و یا افرادی که شما آن ها را باندهای مافیایی قلمداد می کنید می خواهند سینمای دفاع مقدس را از بین ببرند؟
آذین: بله؛ همینطور است. امروز این افراد منفعتی برای تولید آثار سینمایی در حوزه دفاع مقدس ندارند و به همین دلیل موانع زیادی برای این دسته از فیلم ها و فیلمسازان ایجاد می کنند. در میان فیلمسازان افراد شجاع و جسوری هستند که گونه هایی از سینما را انتخاب می کنند که علاوه بر نمایش زندگی شخصیت های فیلم شان برای مخاطب حرف هایی را ارائه دهند که از نگاه بعضی مدیران و سینماگران دوران مصرفش گذشته و از نگاه دیگران برایشان منبع درآمد محسوب نمی شود. چون این نگاه منفعت طلبانه در سینمای کشور ما وجود دارد مقابل هر حرکت نویی در سینما می ایستند و جبهه گیری می کنند و همین است که یک باره نسل جوان فیلمساز ما پس از سال ها و دور شدن بخشی از سینماگران از عرصه سینمای انقلاب و دفاع مقدس وارد این عرصه می شوند که به نوعی ادامه دهنده و تکامل دهنده حرکت زنده یاد رسول ملاقلی پور ها است.
ما نباید فراموش کنیم که خانم دوستی فیلمی جسورانه در رابطه با دفاع مقدس ساخته و اینک با انواع هجمه ها روبرو است. مریم دوستی در حالی مبادرت به ساخت چنین فیلمی کرده که ما در سینمای ایران شاهد حضور کسانی هستیم که معتقدند ساختن این آثار در انحصار جبهه و جناح خاصی است و از سوی دیگر کسانی را می بینیم که معتقدند تاریخ مصرف تولید این گونه آثار گذشته است از طرف دیگر هم کسانی که در باندهای سینمایی نقش موثر دارند توصیه می کنند که باید فیلم های بازاری و تجارتی در سینمای ما رونق بگیرد؛ در واقع همه این افراد هم مقابل ما و سینمای دفاع مقدس ایستاده اند و می خواهند دیگر حتی نام و نشانی از این سینما باقی نماند.
چنانچه بپذیریم «دریاچه ماهی» و کارگردان آن حرف تازه ای را مطرح می کنند باید ببینیم این حرف تازه کجای سینمای ما است و چه کسانی مانع جا افتادن این نوع نگاه های عمیق در سینمای کشورمان هستند؟ خانم دوستی نوعی می توانست فیلم های خانوادگی و تجارتی بسازد، فیلم های نازل کمدی-اجتماعی بسازد. باید اینک از او بپرسیم چرا در این جهت حرکت نکرده است و سعی دارد برای مردم فیلم دفاع مقدسی و ارزشمند بسازد؟ این به معنای این نیست که این فیلم درخشان و عالی است اما حرف های درخشانی در فیلم وجود دارد که باعث می شود این فیلم بدرخشد. مضمون و محتوای این فیلم عالی است؛ بنده معتقدم کسانی که مانع نور هستند در مقابل خانم دوستی و فیلم شریفش صف می کشند. ما باید امروز از خانم دوستی سوأل کنیم شما چطور جسارت کردی این فیلم را بسازی که برخی جاهلان و نادان ها در مقابلش صف کشیده اند؟
البته حرف های من به آن معنا نیست که این فیلم بی اشکال است؛ «دریاچه ماهی» علیرغم مضامین خوب و محتوای فروزانش از لحاظ ساختار اشکالاتی بر آن وارد است اما تأکید دارم به عنوان نخستین حرکت یک فیلمساز زن در سینمای حرفه ای بسیار سرتر از فیلم هایی است که مدعی تولید فیلم خوب در ژانرهای مختلف هستند. این امتیازها باعث شده من به عنوان منتقد در مقابل کسانی که در تاریکی هستند از «دریاچه ماهی» دفاع کنم
*منتظری: با این تفاسیر شما از فیلم نمی دانم دلیل خانم دوستی برای بازگو نکردن حقایق و پنهان کاری در رابطه با دلیل تولید این فیلم چیست؟
دوستی: اینکه من گفتم همه واقعیت ها را به شما نخواهم گفت مسأله خاصی نیست. من فقط می خواستم انگ بیشتری به فیلمم نخورد! واقعیت این است که پدر من رزمنده بوده و من خاطرات ایشان را کار کردم. من از خانواده ای فرهنگی و نظامی شکل گرفته ام؛ شالوده من مشخص است که چیست! تربیت و محیط خانواده اثر زیادی در شکل پذیری یک فرد دارد و من در خانواده ای خاص و ویژه بزرگ شدم و در شرایطی خاص هستم. اما همیشه به افرادی که می دانستند پدر من رزمنده و نظامی بوده و از من راجع به ایشان سوأل می کردند گفته ام از من راجع به من سوأل کنید نه پدرم! درست است که تأثیر داشتن یک پدر رزمنده روی فرزندش مشخص و مبرهن است اما من از ۱۳ سالگی کار و فعالیت هنری ام را شروع کردم و اگر امروز فیلمی به اسم «دریاچه ماهی» ساخته شده تماماً حاصل فعالیت ها و زحمات و تلاش های شخصی خودم است. من خوشبختم از اینکه همیشه در تمام طول زندگی ام مورد حمایت خانواده ام بوده و هستم. در زمانی که من فعالیت هنری ام را شروع کردم بسیاری از دختران اجازه نداشتند حتی تا سرکوچه منزل شان بروند اما چون من خانواده ای روشنفکر داشتم توانستم وارد عرصه هنر شوم، کار کنم و حمایت آن ها را پشت سر خود داشته باشم.
بنده معتقدم به عنوان یک بانوی فیلمساز نوگرا قدم مهمی برای سینمای دفاع مقدس برداشته ام؛ بسیاری از فیلمسازان بزرگ ما که در سطح جهان حضور دارند فیلم های اول شان حتی قابلیت پخش در گروه سینمایی هنر و تجربه را هم نداشته اند؛ فیلم هایی ضعیف بودند که در صندوقچه ها پنهان شده اند تا دیده نشوند. من بر این اعتقاد هستم وقتی قدم اولم را بزرگ برمی دارم یعنی حرفی برای گفتن دارم و زمانی که یک فیلمساز حرف بزرگی برای گفتن دارد در قدم اول خیلی ها سعی می کنند او را پس بزنند؛ برای خیلی ها جسارت این فیلمساز قابل ستایش نیست این جسارت قابل تقدیر نیست! آن ها ناراحتند از اینکه چرا جوانی از نسل من به سمت سینمای دفاع مقدس آمده است.
*منتظری: شما تأکید دارید که تمام ماحصل این فیلم تلاش و زحمات شخصی تان است، یعنی مدیران سینمایی و فرهنگی هیچ حمایتی از شما نکرده اند؟
دوستی: انگیزه های فردی ام را در ابتدا برای ساخت فیلمم نشانه رفتم و در مورد حمایت جز بنیاد سینمایی فارابی و آقای ایل بیگی و چند روز پس از اکران گوشه چشم باریکی از حوزه هنری، هیچ حمایت ارگانی از سمت و سوی ارگان های انقلابی و دفاع مقدس و... از من و فیلم من نشده است. متأسفانه شرایط حمایت ها هم در سینمای ما متمایز است به نحوی که یک فیلمساز تا نور چشم نباشد مورد حمایت مدیران قرار نمیگیرد. از سوی دیگر ژانر دفاع مقدس از لحاظ سیاست های کشور ژانری حساس است و به هر کسی اجازه کار و فعالیت در این حوزه را نمی دهند. البته در مورد من این یک مورد وجود نداشت و کسی جلوی فیلمسازی ام را نگرفت. معتقدم سیاست آن ها این بود که مانع از فیلمسازی من نشوند و بگذارند من فیلمم را بسازم اما مانع از رشد و ترقی من بشوند و نگذارند که من بالا بروم. من انسان محافظه کاری نیستم و حرف هایم را رک و صریح می زنم. معتقدم وقت آن رسیده که بنشینیم و حرف های مان را در یک جمع بزرگ با هم بزنیم. من می توانستم فیلمی کمدی-اجتماعی بسازم، می توانستم هر فیلمی بسازم که هیچ نشانی از دفاع مقدس در آن وجود نداشته باشد اما این کار را نکردم. من آگاهانه به سمت تولید فیلم در ژانر دفاع مقدس رفته ام. من به خوبی می دانم همین که اسم فیلم دفاع مقدسی می آید مخاطب ناخودآگاهانه در ذهنش یک خط قرمز روی آن فیلم می کشد و وقتی به سینما می رود ترجیح می دهد فیلم های دیگری در ژانر کمدی، اجتماعی و... ببیند.
اما من به کار خود عقیده دارم و از اینکه پا در این مسیر سخت گذاشته پشیمان نیستم. من اثری شاعرانه در رابطه با ۸ سال دفاع مقدس ساخته ام. ما هنوز پس از گذشت سال ها از جنگ شاهد اتفاقاتی ناب در این باره هستیم. مگر همین چند روز قبل نبود که توسط رسانه ها مطلع شدیم مادر شهید جنگجو پس از آمدن پیکر فرزند شهیدش که سال ها چشم انتظار او بود فوت کرد؟ آیا این بالاترین درام نیست؟ آیا قصه ای زیباتر از این در موقعیت اجتماعی ما وجود دارد؟ ما باید این نوع اتفاقات را در فرهنگ جامعه مان جا بیندازیم و مردم را نسبت به این نوع مسائل آگاه کنیم. مدیران باید کاری کنند تا مردم این ژانر را دوست داشته باشند و با این فیلم ها ارتباط برقرار کنند نه فیلم هایی که مردم به سالن سینما می روند و یک مشت فحش رکیک از آن می شنوند و بیرون می آیند.
فیلم من نه بیلبوردهای شهری دارد و نه مورد حمایت انجمن سینمای دفاع مقدس قرار گرفته است. این آقایانی که در شوراهای سیاست گذاری سینمای دفاع مقدس هستند اگر فقط یک نمونه فیلم نشان بدهند که اول و آخر فیلمشان از فیلم من موثر تر باشد من سرم را می دهم و دیگر در این ژانر فیلم نمی سازم. چرا ما باید چوب بی سلیقگی مدیران مان را بخوریم؟ چون چند نفری از این فیلم خوششان نمی آید مردم هم نباید خوششان بیاید؟ مردم باید هوشیار باشند و از این نوع فیلم ها حمایت و دفاع کنند. این ژانر ملی است و نه دفاع مقدس! مگر شهدای ما چه کسانی بودند؟ آدم های عجیبی بودند؟ آن ها کسانی بودند که جان دادند برای میهن شان؟ چرا اسم این ژانر دفاع مقدس است؟ این ژانر باید عنوانش در ساختار سینمایی ژانر ملی شود.
من با فیلمم جیب مردم را نشانه نگرفته ام، نشانه گیری هدف من قلب مردمم بوده است و خوشحالم که اتفاقاً نشانه گیری درستی داشته ام چرا که بازخوردهای مردم در مواجهه با فیلم من بسیار عالی است. در زمانه ای که بسیاری از به اصطلاح فیلمسازان جیب مخاطبان را نشانه رفته اند من قلب پاک آن ها را نشانه رفته ام. من به همه همکارانم که در این ژانر فیلم می سازندآفرین می گویم. این ژانری ملی است و باید در سینمای ایران وجود داشته باشد و نباید بگذاریم این سینما مانند سینمای کودک شود که به طور کل از یادها رفته است و تنها سالی یک بار جشنواره ای تصنعی برای آن برپا می شود که هیچ عایدی مثبتی برای رشد و اعتلای این سینمای مهم در پی ندارد؛ ما باید آگاه باشیم که در حال حاضر خطرناک ترین شرایط را سینمای دفاع مقدس و سینمای کودک دارد و رسانه ها باید رسالت شان را روی این مسأله بگذارند که از این ۲ ژانر حمایت کنند و به مدیران گوشزد کنند که این ۲ ژانر را سرپا نگه دارند.
ادامه دارد...
ارسال نظر