به گزارش سینماپرس، سریال زندگینامه ملاصدرا با عنوان "روشنتر از خاموشی" به کارگردانی حسن فتحی که پخش آن را مدت ها پیش از شبکه "آی فیلم" شاهد بودیم از جمله کارهای ارزشمندی است که ساخت چنین آثاری در راستای شناخت بیشتر چهرهها و مفاخر اسلامی– ایرانی ضرورت دارد. علیرغم هزینههای سنگین و استفاده از بهترین عوامل از جمله بازیگران و… در ساخت این سریال ارزشمند، شاهد موفقیت و استقبال از این سریال آنچنان که در آثاری مثل یوسف پیامبر و مختارنامه شاهد بودیم، نبودیم. در این یادداشت سعی بر بررسی عواملی داریم که موجب عدم توفیق این مجموعه ارزشمند شده است.
افتخاری برای این مرز و آئین
"محمد ابن ابراهیم قوام ملاصدرالدین شیرازی" که دوران زندگی او مصادف با عصر صفویان بوده است، یعنی دوران اوج شکوفایی حوزههای علمیه و علوم دینی، از نوادر و مفاخر ایران و تشیع است. او که شاگرد و تربیت شده علمای بزرگی چون شیخ بهایی، میرداماد استرآبادی و میرفندرسکی بوده است سهم ویژهای در تاریخ و تمدن اسلامی–ایرانی دارد. نام ملاصدرا در روزگار ما بیشتر به عنوان نام خیابانها و ساختمانها به گوش میخورد و کمتر از تاریخچه زندگی و افکار و آثارش مطلع هستیم. ساخت آثاری همچون سریال روشنتر از خاموشی از اقدامات لازم و ارزشمندی است که در راستای شناخت بزرگان این مرز و آئین میتواند مفید باشد. در ادامه ابتدا به نقاط مثبت این سریال میپردازیم.
نکات مثبت سریال روشنتر از خاموشی
از نقاط مثبت فنی این سریال میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
بهکارگیری بهترین هنرپیشهها
تصویرگری صحنههای جنگ در خشکی و دریا
پرداخت مفصل و با جزئیات به اتفاقات سیاسی زمان و وقایع زندگی ملاصدرا
استفاده از منابع معتبر
و …
سریال روشنتر از خاموشی از طرفی وقایع مهم زندگی ملاصدرا را از ۱۸ سالگی تا میانسالی به تصویر میکشد و در خلال آن شاهد بیان مهمترین نظریات و جملات حکمی او از زبان خودش در فیلم هستیم. از طرفی نیز به وقایع سیاسی زمان پرداخت جدی دارد که در جذابیت و تعلیق فیلم و همچنین درک بهتر شرایط زندگی صدرالمتألهین نقش بسزایی دارد. در این میان جریان شناسی قشرهای فکری و نحلههای اجتماعی را نیز شاهد هستیم. این پرداخت نسبتاً جامع و متنوع هم به جذابیت و زیبایی فیلم منجر شده و هم فهم بهتری از زندگی ملاصدرالدین شیرازی را برای مخاطب رقم میزند.
چرا این سریال مورد استقبال مخاطبان قرار نگرفت؟
اما به نقاط منفی این فیلم که در عدم استقبال چشمگیر مخاطبان تأثیر داشته است بپردازیم. یکی از ویژگیهای سریال روشنتر از خاموشی استفاده از صدای دوبله شده برای شخصیتهای فیلم است. حال آن که در این فیلم از بهترین هنرپیشهها استفاده شده است. چه ضرورتی بود که صدای هنرپیشهها دوبله شود؟ این کار به تصنعی شدن و کم شدن ارتباط حسی و عمیق میان بیننده و بازیگران منجر شده است.
مشکل دیگر و شاید مهمترین اشکال فیلم ریتم بسیار کند آن است. کُندی روند داستان و بیان دیالوگها گاهی به قدری ملال آور میشود که حوصله مخاطب را به سر میبرد و قدرت تعلیق فیلم را از بین میبرد و مخاطب خواب را بر دیدن ادامه فیلم ترجیح میدهد. به ویژه که زمان پخش فیلم در ساعات پایانی شب باشد. این کُندی و بیحالی در بیان دیالوگها بهویژه در بازی “حسین یاری” در نقش ملاصدرا برجستهتر است که جذابیت قهرمان فیلم را به طرز چشمگیری کاهش داده است. این دست موضوعات به طور طبیعی میزانی از خشک بودن را با خود دارند. حال اگر بیاییم و اثر هنریمان را نیز با ریتمی کند و خسته کننده همراه کنیم موجبات دور کردن مخاطب را از اثر خود فراهم آوردهایم. جذابیت نقش اصلی بهویژه برای جوانان مسأله کوچکی نیست. فراموش نکنیم موفقیت بسیاری از فیلمها فقط به دلیل موفقیت نقش اول آن است.
اصلی ترین جمله ملاصدرا و حاصل تمام عمر او
یکی دیگر از نقایص سریال روشنتر از خاموشی عدم پرداختن به اصلیترین جمله ملاصدرا است که در اواخر عمر خود بیان نمود. جملهای که میتوان آن را مهمترین یافته او و حاصل تمام عمر فکری و علمی او دانست. حاصل یک عمر تلاش بیوقفه برای نیل به حقیقت. مهمترین جمله صدرالمتألهین که اصلیترین میراث او برای آیندگان است و حتی میتوان اهمیت این جمله او را از کتاب اسفار اربعه نیز بالاتر برشمرد در این سریال گنجانده نشده است. حکیم و فیلسوفی که عمری را برای پرداختن به فلسفه و معارف عقلی و کشف راه رسیدن به حقیقت صرف نمود و حاصل این عمر پربار این شد که منبع حقیقت قرآن است و عترت. ای کاش عمرم را صرف منبع حقیقت مینمودم. عمری در سایه بودم و نور را رها کرده بودم.
” بسیار به مطالعه کتب حکما پرداختم. تا آنجا که گمان کردم کسی هستم. اما همین که چشم بصیرتم باز شد خود را از علوم واقعی خالی دیدم. در اواخر عمر به فکر فرو رفتم که به سراغ تدبر در قرآن و روایات اهل بیت بروم. در تمام عمر به جای نور در سایه ایستاده بودم. از غصه جانم آتش گرفت و شروع به تدبر در قرآن کردم. در خانه وحی را کوبیدم و درها باز شد و پردهها کنار رفت. ”
این مهمترین میراث این حکیم متأله است که برای ما آیندگان عبرتی است بس سترگ. گاهی تأثیر و ارزش یک جمله میتواند از دهها کتاب و رساله بیشتر باشد. ای کاش در انتهای سریال روشنتر از خاموشی شاهد پرداخت به این مسأله میبودیم و پایانبندی این سریال به جای صحنههای کودکانه و شعار زده غلت خوردن در سبزهزار، یک پایان بندی متفکرانه، انگیزه بخش، آیندهنگر و عبرت آموز میبود.
در انتها ذکر این نکته خالی از لطف نیست که نقد برای بهتر شدن و پیشرفت است، برای ارتقای آثار آتی. هر آن کس که دلسوز کسی یا مجموعهای است آنها را نقد میکند و آنان را متوجه اشتباهات خود میکند. بنابراین این نوشته کوتاه نیز سعی در قدم نهادن در این مسیر را دارد. به امید ارتقای روز افزون هنر و فرهنگ این مرز و آئین.
* محمد بحرینی
نظرات