دوشنبه ۱۶ بهمن ۱۳۹۶ - ۱۳:۲۱

سانسورهایی هوشمندانه در «بانو قدس ایران»/ هدف ساخت این مستند چه بوده است؟!

فیلم مستند بانو قدس ایران

سینماپرس: مهدی خرامان/ مستند «بانو قدس ایران» چیزی به شخصیتِ همسر بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران اضافه نمی کند، اما به خوبی برای بعضی ها القاب و پیشوند های بزرگ تر از حدشان اضافه می کند.

واژهِ «انتخاب» در طول «قضاوت» تعریف می شود، شاید به همین دلیل نیویورک تایمز شعار خود را این گونه معین کرده است: «All the news thats fit to print» «تمام خبر های قابل چاپ» و به معنای دیگر آیا تمامی خبر ها قابل چاپ هستند؟ زیرا  واژه «انتخاب» متضاد است با «بی طرفی» و زمانی که یک سو انتخاب شود، سرانجام به قضاوت می رسد، اما می‌گویند تاریخ قضاوت می‌کند، توصیفی بر پایه «عقیده آزاد»، گاهی حقیقتی کتمان و گاهی نهانی آشکار، گاهی راقم دیده می‌بندد و تاریخ را آنچنان که خود خواسته «صورت» می‌بخشد و گاهی حقیقتی از ژرف معنا بازگو می‌کند، اما باید پرسید تاریخ را چه کسانی می‌نویسند؟ 

اثر مصطفی رزاقی کریمی تنها متکی بر نریشن است، متنی بدون خلاقیت، که نریتور تنها از روی کتاب «بانوی انقلاب ایران» با لحن های مختلف رو خوانی می کند ومخاطب مجبور است به تماشا تصاویر بی ربط و گنگ بنشیند، در ابتدا باید فرض را بر آن بگذاریم که آنچه در این مستند تصویر شده تمام حقیقت است، ولی چنانچه با این فرض با تناقضی مواجه شویم آنجاست که باید به کل محتوای آن شک کرد!

به نظر می رسد انتخاب صوت،در این مستند بسیار هوشمندانه انجام شده است، ویا از سوی دیگر، مصاحبه با افرادی است که از نزدیکان همسر امام هستند،تا کارگردان با چینشِ خود قضاوتی را صورت دهد، و به هدفِ اصلی اش نزدیک تر شود.

در اوایلِ مستند صوتی از همسر امام که مشخصا در زمانِ بسیار پیری ایشان است پخش می شود: «شما اساسا با روحیه انقلابی امام موافق بودید: نه موافق نبودم، اوقاتم تلخ می شد، سخت بود بلاخره، کشتن، ریختن، گفتم آقا هر کسی نمی تونه مملکت داری کنه» اما کارگردان بلافاصله، سخنرانی تقطیع شده ای از امام را قرار می دهد که هیچ تناسبی با زمان روایت فیلم ندارد و امام با چنین کلمه ای آغاز می کند «فروختن ما را ...» تلفیقی که متاسفانه باعث خنده تماشاگر می شود. در قسمت دیگر اینصوت، از ایشان می پرسند:«اصولا اهل دعا بودید؟ نه اهل دعا بودم ونه اهل خوندن دعا، به خدا می گفتم هر کاری که می خوای بکنی خودت می کنی، آقا می گفت من هر شب تو رو دعا می کنم، من نگاه بهش می کردم، یک مچکرم بهش نمی گفتم» واینبار مخاطب با مصاحبه ای بدون ربط روایی روبه رو می شود که حجت الاسلام و المسلمین حسن خمینی درباره بانو قدس ایران می گوید: «اگر در یک جمله بخوام از ایشان تعریف بکنم، تا شاکله شخصیت همسر امام کیست، من میگم ایشون منتهی الیه درجه واقع بین بود».

اما حقیقت در نامه های مکتوب بانو انقلاب به ثبت رسیده است، همسر امام بار ها در مکاتبات خود از دعا گویی خود نقل می کنند: «داداش و حسین هم پیاده رفته‌اند کربلا، قافله پیاده راهی زیاد است ما هم فردا عازم رفتن هستیم، نایب‌الزیاره و دعاگو می‌باشیم.» (کتاب قدس ایران، بانوی بزرگ انقلاب صفحه ۳۰۶)، «هنوز موافقت نشده، دعا کنید بشود که دیگر اینجا قابل زندگانی نیست ... مادر جان دعا کن تو جوانی، خدا ما را هم از اینجا نجات بدهد» (همان ۳۰۵)، «حال ماها همگی خوب و دعاگوی شماها هستیم.»(همان ص ۳۰۰) «عزیزم حال مادر، پدر، برادر همگی مزاجا خوب، سلامت و به دعاگوییت اشتغال داریم.»(همان ص ۳۰۹)

اما به راستی چگونه می شود فردی بدونِ روحیه انقلابی، امام بزرگوار را در فراز و فرود های این مسیر سخت همراهی کند.همراهی که امام آن را با وفاداری توصیف می کنند و می گویند: «خیلی وفادار بوده، خیلی فداکار بوده. زجری که خانم کشیده، هیچ کس نکشیده.» و یا در جای دیگر ایشان دوباره می گویند: «خوش به حال من که چنین همسری دارم. فداکاری که خانم در زندگی کردند، هیچ کس نکرده است» وفاداری که باعث بروز علاقه شدید بین «روح الله» و «قدس ایران» می شود، که تنها یک نمونه آن، نامه مشهور «تصدقت شوم» است، مسئله ای که همسر امام علتِ آن را اینگونه بازگو می کنند: «اگر شما هم این قدر فداکاری کنید، همسرانتان تا آخر همین قدر به شما علاقه خواهند داشت.»

اما انگار داستان تمامی ندارد و «فاطمه طباطبایی» خاطره ای از عمل چشم همسر امام تعریف می کند، که بیشتر شبیه یک بازخوانی مسیر همراهی بانو قدس وامام است: «خانم چشمشان ناراحت شده بود، آب آورده بود، باید می رفتند فرانسه، امام گفتن نه نیازی نیست فرانسه و آلمان، ماهمین جا بیمارستان عمل می کنیم، خانم خیلی ناراحت شد به آقا گفتش ببین آقا من همه جور باهات سرکردم تو سختی ها باهات بودم رفتی قربت باهات اومدم روز های طولانی نجف را با گرما ۵۰، ۶۰ درجه  باهات زندگی کردم از بچه ها سال ها دور بودم تمام سختی ها با تمام فراز و نشیب ها ساختم ولی اینو نمی تونم تحمل کنم» اما پزشک معالج چشم ایشان، دکتر حسین شهیدی روایت دیگری دارد: «من به خانم پیشنهاد عمل جراحی دادم اما به خاطر اینکه ایشان بانوی اول مملکت و فوق العاده مورد احترام امام بود عمل چشم ایشان برای من بسیار دلهره آور بود البته من به خودم اطمینان داشتم ولی این مورد بسیار خاص بود به ایشان گفتم که عمل چشمتان را در لندن انجام دهید نامه ای به یکی از متبحر ترین پزشکان انگلیس که از همکلاسی های خودم بود نوشتم  واز ایشان خواستم چشم خانم را عمل کند اما بعد ایشان گفت: «مگر من چشمم را دست هر کسی می دهم!؟» و از من خواست که عمل چشم ایشان را انجام دهم».

در هر حال مستند «بانو قدس ایران» چیزی به شخصیتِ خدیچه ثقفی اضافه نمی کند، اما به خوبی برای بعضی ها القاب و پیشوند های بزرگ تر از حدشان اضافه می کند تاگاه و بیگاه در کنار اسمشان قرار گیرد، اما باید پرسید چگونه چنین مستندی ساخته وبه عنوان یکی از آثارِ راه یافته در جشنواره فجر اکران می شود، مستندی که تنها هدف تحریف امام را دارد و حالا که پروژه «خاطره سازی» به اجبار به بن بست رسیده است، اینبار دست به تحریفِ زده اند تا به نتیجه دلخواه خود برسند، و انگار برای آن ها هیچ فرقی نمی کند که این انحراف با تقطیع ویا چند پاره شدن صورت بگیرد، زیرا تنها هدفشان نابودی مسیر امام بزرگوار است، تا همان گونه که به مصلحت خود است امام را به نسل حال تعریف کنند.

نظرات

  • ۱۳۹۶/۱۱/۱۷ - ۱۶:۲۱
    0 0
    فیلم و فیلمساز ... هستند حیف از بانو قدس

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.