یکشنبه ۱۵ بهمن ۱۳۹۶ - ۱۴:۵۴

انیمیشنی که در محاق جشنواره فجر قرار نگرفت / «فیلشاه» نگاه‌ها را به ساخت انیمیشن در ایران تغییر می‌دهد

انیمیشن فیلشاه

سینماپرس: علی‌رغم کاهش کمی فیلمهای جشنواره فیلم فجر تنها انیمیشن حاضر در این جشنواره «فیلشاه»بود؛ انیمیشنی که در محاق فضا و سایر فیلمهای جشنواره سی‌ششم فیلم فجر قرار نگرفت.

به گزارش سینماپرس، دغدغه پرداخت به هنر-صنعتی به نام انیمیشن مدتی است در جشنواره‌های مهم کشوری اپیدمی شده‌است و همین تفکر باعث می‌شود چرخه عرضه و تقاضای انیمیشن به بهبود اقتصاد این هنر-صنعت کمک کند تا در عرصه جهانی حرفی برای گفتن داشته باشیم. کمااینکه این اتفاق مدتی است شکل گرفته است.

تولید انیمیشن در ایران به دلیل پایین بودن دسمتزد نسبت به تولید آن در سایر کشورها مقرون به صرفه‌تر است. بسیاری از شرکتهای تولید انیمیشن در ایران برای تولیدات سایر کشورها کار پذیرش می‌کنند اما هنوز اطلاق کمپانی به این شرکتها امکان‌پذیر نیست چرا که چرخه عرضه و تقاضا هنوز به آن استقلال و توان نرسیده است که بتواند منجر به زایش یک کمپانی بزرگ انیمیشن سازی شود.

در این میان اما تولیداتی در زمینه انیمیشن رخ می‌دهد که می‌تواند چراغ امید را برای آینده انیمیشن روشنتر کند. در جشنواره سی‌وششم فجر انیمیشن فیلشاه نگاه‌ها را به ساحت انیمیشن در ایران تغییر می‌دهد. انیمیشنی با رویکردهای ایدئولوژیک و باورپذیر در ضمیر کودکانه البته با شناختی کامل از روانشناسی معنایی و بصری کودک.

نمای آغازین انیمیشن خبر از رزولوشن بالای تولیدی و تطابق آن با استانداردهای روز جهان می‌دهد. مدلسازی‌هایی قابل ارتباط و استفاده از رنگهایی که می‌تواند ارتباط عمیقی با گروه هدف برقرار کند و این استفاده با روانشناسی رنگهای کودک انطباق دارد. در واقع این دانش و کاربرد حاصل شناخت المانهای کودکانه در انیمیشن است. این موضوع همان مفهوم پیچیده مخاطب‌شناسی است که روز به روز با پیچیده‌تر شدن مفهوم انسانی گسترده‌تر می شود، به‌خصوص اگر با گروه هدف کودک و نوجوان مواجه باشیم که موجود تغییر نسل در انقلاب اطلاعات است و برقراری ارتباط با آن مستلزم شناختی گسترده با تفکرات در حال تغییر این طیف است. این شناخت نسبت به کار قبلی این گروه یعنی "شاهزاده روم" بیشتر شده است و می‌توان موفقیت بیشتری برای این اثر پیش‌بینی کرد.

اما نقطه ضعف اثر را می‌توان به فقدان شخصیت‌پردازی بصری مناسب معطوف کرد. هرچند تلاش برای تفکیک شخصیت‌ها با استفاده از تکسچر و شیدینگ در بدنه فیلها قابل دفاع است اما اصالت تفکیک شخصیت بصری در آنها رعایت نشده و در این حوزه عملکردی ضعیف را شاهد هستیم. اما صداپردازی خوبِ شخصیتها، توانسته تا حدودی این ضعف را پوشش دهد و این تفکیک را به‌وجود بیاورد.

روایت فیلی که از محیطی خانوادگی و دوست‌داشتنی در جنگل و کنار خانواده دچار تحول شخصیتی می‌شود و دوباره به خود می‌آید ساده‌ترین شکل ارائه تحول در نگرش کودکانه است و از پیچیدگی به دور تا بتواند نزدیکترین ارتباط را با گروه هدف برقرار کند. نکته بارز مفهومی در ارائه این قصه قرآنی پرداخت به آن با شناخت از سلایق امروزی کودکانه است و ورود مستقیم به آن ندارد.

تنوع در فضای روایتی و مدلسازی انیمیشن از جنگلی سرسبز و گم در جهان آغاز می‌شود و به بیابانهایی که حالا دیگر برای مخاطب مشخص می‌شود کجاست ختم می‌شود. نمادسازی‌هایی که در کاراکترها صورت گرفته و پیوستگی روایت کودکانه آن را بهبود می‌بخشد مانند ساری که از اول همراه شادفیل است و در نهایت فرماندهی حمله سارها را بر عهده می‌گیرد و یا پرنده کوچکی که دائم در گوش شادفیل در حال نجواست و موشی که به اصلاح در حال کمک به شادفیل است و نماد خودخواهی را به خود می‌گیرد، به پیشوری داستان کمک میکند.

*تسنیم

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.