دوشنبه ۷ مرداد ۱۳۹۸ - ۲۱:۰۲

«کن»، «ونیز» و «برلیناله»؛

جشنواره‌های اروپایی برای چه رنگین‌کمانی می‌شوند؟

جشنواره کن

سینماپرس: اگرچه ممکن است به نظر برسد که بین مذهبی بودن و دفاع از همجنس‌گرایی یا حتی گرایش به آن، تناقضاتی بنیادین وجود دارد، اما این مساله بارها اتفاق افتاده است و در سینما نمونه‌های متعددی در این زمینه می‌توان یافت.

به گزارش سینماپرس، در قرن بیستم و اوایل دهه ۲۰ میلادی، سه سال پیاپی فیلم‌هایی با موضوعات همجنس‌گرایانه روی پرده‌ها رفتند. سیسیل ب دمیل، تهیه‌کننده و کارگردان مشهور هالیوودی که او را با فیلم‌هایی مثل «ده فرمان» و «کلئوپاترا» می‌شناسند، در سال ۱۹۲۲ اولین فیلم در جهان را که با موضوع همجنس‌گرایی ارتباط داشت، جلوی دوربین برد. سال بعد از آن چارلز برایان فیلم «سالومه» را با بازی آلا نازیمووا کارگردانی کرد که در درونمایه‌اش چنین مضمونی وجود داشت. اما سومین نسخه از این دومینوی تصادفی به کارل تئودور درایر، فیلمساز دانمارکی و یکی از مشهورترین سینماگران تاریخ تعلق دارد. او به‌رغم اینکه در سینما به چهره‌ای مذهبی مشهور است، فیلم «مایکل» را ساخت که آشکارا یک رابطه عاطفی ناهنجار بین دو مرد را روایت می‌کرد.

اگرچه ممکن است به نظر برسد که بین مذهبی بودن و دفاع از همجنس‌گرایی یا حتی گرایش به آن، تناقضاتی بنیادین وجود دارد، اما این مساله بارها اتفاق افتاده است و در سینما نمونه‌های متعددی در این زمینه می‌توان یافت. سال ۱۹۲۹ لوید فرنج که کارگردان پنج فیلم از آثار «لورل و هاردی» بود، فیلم «آن همسر من» را ساخت که عده‌ای بخش‌هایی از آن را به چنین موضوعاتی ربط دادند و پس از آن، این درونمایه تا حدود ۵۰ سال در سینمای جهان غایب یا مهجور بود. در این سال‌ها فقط پیر پائولو پازولینی را می‌توان نام برد که با فیلم «سالو» به چنین مضامینی پرداخت. البته دشوار می‌توان گفت که او در دفاع از همجنس‌گرایی حرفی زده است و چیزی که سالو نشان می‌داد، بیشتر «تجاوز» بود و تمایلات ارادی و آگاهانه. سالو به شهر سدوم که مطابق بعضی از متون ادیان ابراهیمی، شهری در دره اردن بوده و حضرت لوط در آن سکونت داشته، اشاره‌ای ضمنی کرده است. با این حال نمایش منفی از مضامین همجنس‌گرایی را باید از واقعیات زندگی شخصی پازولینی جدا کرد و در این رابطه نکته قابل‌توجه درمورد این فیلمساز آن است که او هم به‌رغم وجود چنین درونمایه‌هایی در کارهایش، مایه‌های مذهبی هم داشت. غیر از بحثی که برخی جامعه‌شناسان در مورد وجود چنین تناقضاتی در بعضی افراد کرده‌اند و آن را به موضوع «ادیان سوپرمارکتی» و «دینداری دلبخواهانه و نه پرستش‌گرانه» ربط داده‌اند، موضوع همجنس‌گرا بودن کسانی که داعیه اعتقاد به ادیان ابراهیمی دارند، یکی از پایه‌های بحث در این‌باره قرار گرفته که آیا همجنس‌گرایی یک گرایش جسمی و به عبارتی یک خصوصیت نادر فیزیکی در بعضی افراد است یا بحرانی ناشی از اختلالات شخصیتی که نوعی بیماری به‌حساب می‌آید، این درحالی است که پای چنین تحلیل‌هایی تا به حال به سینما باز نشده و در دهه‌های ۷۰ و ۸۰ میلادی، پس از به میدان آمدن یک‌سری موسسات غیرانتفاعی با هدف تبلیغ همجنس‌گرایی و ورود آنها به بحث سینما و برگزاری جشنواره‌های متعدد هنری با این موضوع، رفته‌رفته سینما وضع دیگری در این رابطه پیدا کرد. همجنس‌گرایی تا سال‌ها در سینمای جهان یک جنبه شخصیتی برای تخریب افراد بود و نمایش بعضی شخصیت‌های تاریخی با این خصوصیت، یک روش جدی برای از چشم انداختن آنها به‌حساب می‌آمد.

 در سال ۱۹۷۶ جشنواره بین‌المللی فیلم LGBT در سان‌فرانسیسکو شروع به کار کرد تا فیلم‌هایی که با مایه‌های همجنس‌گرایانه تولید می‌شوند، در آن به رقابت بپردازند. این فستیوال در سال ۲۰۰۴ میلادی به فراملاین (Frameline) تغییر نام داد و حالا فراملاین قدیمی‌ترین جشنواره فیلم در دنیا با موضوع همجنس‌گرایان شناخته می‌شود. پس از سان‌فرانسیسکو، در لس‌آنجلس نیز که قطب سینمای آمریکا به‌حساب می‌آید، چنین فستیوالی شروع به کار کرد. کار این فستیوال در سال ۱۹۸۲ آغاز شد و از ۱۹۹۴ به بعد با نام اوت‌فست (Outfest) به کار خود ادامه داد. جشنواره RA که نام آن مخفف عبارت Reel Affirmations به معنی تایید اعتبار است و سال ۱۹۹۱ میلادی در واشنگتن دی‌سی تاسیس شد، تا به حال بزرگ‌ترین رویداد سینمایی دنیا با موضوع اختصاصی همجنس‌گرایان شناخته می‌شود.
تعداد جشنواره‌هایی که با موضوع اختصاصی همجنس‌گرایی فیلم‌هایی را در این رابطه نمایش می‌دهند، به ده‌ها نام و عنوان می‌رسد که حداقل ۱۰ مورد آن بسیار جدی و پرخرج هستند و تاکنون ۴۵ کشور دنیا در این رابطه فیلم ساخته‌اند. شروع فستیوال‌هایی با این موضوع از کشور آمریکا آغاز شد. این در حالی است که کمپانی‌های پخش فیلم در این کشور نگاه مثبتی به چنین موضوعاتی ندارند. روی همین حساب، همچنان که چنین آثاری تاکنون نتوانسته‌اند در مراسم اسکار توفیقی داشته باشند، از این به بعد هم بعید است که به راحتی بتوانند جوایزی از جشن آکادمی ببرند. به علاوه، دفاع از همجنس‌گرایی در بعضی از لایه‌های مضمونی‌اش ممکن است با حساسیت شدید به آزار جنسی تناقض پیدا کند. آزار جنسی با تجاوز متفاوت است و تمایلات همجنس‌گرایانه بسیار در معرض قرار گرفتن در مظان اقدامات مرتبط با آزار جنسی هستند. جنبش me too آنچنان که تاکنون پیش رفته، نه‌تنها جایی برای همجنس‌گرایان در جریان اصلی هالیوود باز نمی‌کند، بلکه ممکن است خیلی از اوقات مقابل آن تعریف شود. اما سینمای رنگین‌کمانی در جریانی که به «روشنفکری منزوی» معروف شده، بیشتر پسندیده می‌شود. پس از جشنواره‌های آمریکایی که در مرحله اول این موضوع را به‌طور جدی سرزبان‌ها انداختند، پیگیری‌های جدی بعدی به فستیوال‌های اروپایی رسید. در آمریکا جشن‌های سینمایی مثل اسکار و گلدن‌گلوب از جشنواره‌های سینمایی مثل شیکاگو بسیار مهم‌تر و جریان‌سازتر هستند اما اروپا خاستگاه جشنواره‌هاست و سه فستیوال مهم فیلم‌های هنری دنیا یعنی‌ «کن»، «ونیز» و «برلیناله» در اروپای غربی قرار دارند.
برلیناله در سال ۱۹۸۷ اولین فستیوال فیلم اروپا در میان این سه غول بزرگ جشنواره‌ای بود که جایزه‌ای را به فیلم‌های همجنس‌گرا اختصاص داد. نام این جایزه «تدی» بود و همچنان به فیلم‌هایی که چنین موضوعاتی دارند، اهدا می‌شود. ۲۰ سال بعد فستیوال فیلم ونیز که قدیمی‌ترین رویداد سینمایی جهان است، جایزه‌ای را به‌عنوان «شیر دگرباشی» به فهرست جوایزش اضافه کرد و و جشنواره کن هم سه سال بعد با گنجاندن «نخل دگرباشی» در جدول جوایزش، به رقیب دیرینه ایتالیایی خود پیوست. این فستیوال‌ها تاکنون بارها جوایز اصلی‌شان را هم به فیلم‌هایی با موضوعات همجنس‌گرایانه داده‌اند.
جشنواره «سن سباستین» هم جایزه ویژه‌ای برای فیلم‌های همجنس‌گرا قرار داده است. این در حالی است که پرداختن به موضوع تمایل جشنواره‌های فیلم اروپایی به مضامین همجنس‌گرا، طی چند سال اخیر باعث ایجاد واکنش‌های تندی در میان بعضی از مخاطبان ایرانی سینما شد. آنها طرح این موضوع را توهین و توهم توطئه قلمداد کردند، در حالی که هر سه این فستیوال‌ها به‌طور رسمی، بخشی را به موضوع همجنس‌گرایان اختصاص داده بودند و به علاوه، بعید است جوایزی که تاکنون بارها در بخش اصلی این جشنواره‌ها به این دست آثار تعلق گرفته، جایی برای تردید در مورد گرایش رویدادهای انتلکت سینمایی اروپا به همجنس‌گرایی باقی گذاشته باشند. همان‌طور که جنبش me too و فمینیسم شدید، در سال‌های اخیر به بخشی از پرستیژ هالیوود تبدیل شده، اکنون می‌شود با قطعیت گفت که در سال‌های اخیر، دفاع از LGBT  و  افراد همجنس‌گرا یا دوجنس‌گرا هم بخشی از پرستیژ جشنواره‌های هنری فیلم در اروپاست.

*فرهیختگان

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.