دوشنبه ۲۶ آبان ۱۳۹۹ - ۱۱:۲۱

انتقاد هنرمندان از مدیران سینمایی دولت بنفش!

از انتقاد به گسترش ابعاد ابتذال در سینما تا بی‌دغدغگی مدیران برای رفع تنگدستی هنرمندان/ ۷ سال اخیر سال های تاریک برای سینما!

رئیسیان-محسنی نسب-صباغ زاده-حر-علی اکبری-بازغی-شریفی-گمرکی-سهرابی-سربخش-فلاح پور-لشگری قوچانی-هدایت-بقایی-فارسیجانی-معصومی

سینماپرس: تعدادی از سینماگران و کارشناسان فرهنگی کشور در خصوص دست خالی مدیریت سینما در سال آخر حیات دولت تأکید کردند: تولید شدن فیلم های مبتذل، سیاه، چرک و تلخ بزرگترین خیانت مدیران سینمایی طی سال های اخیر است! در دولت های یازدهم و دوازدهم سینما به صورت «باری به هرجهت» اداره شد و بی تردید ۷ سال گذشته بدترین دوران سینمای بعد از انقلاب اسلامی بود!

به گزارش سینماپرس طی ۷ سال گذشته موج شدید انتقادات نسبت به عملکرد ضعیف و غیرمسئولانه مدیران سینمایی بالا گرفته است به نحوی که بسیاری از هنرمندان طرفدار دولت نیز جزو منتقدان سرسخت سیاست های فرهنگی و هنری شده اند و به کرات انتقادات شدید خود را نسبت به افت و نزول هنرهفتم در این سال ها ابراز داشته اند.

در همین رابطه ۱۶ تن از سینماگران و کارشناسان فرهنگی مطرح کشور آقایان: علیرضا رئیسیان، محسن محسنی نسب، مهدی صباغ زاده، اکبر حر، محسن علی اکبری، پژمان بازغی، امیرحسین شریفی، غلامرضا گمرکی، روح الله سهرابی، علیرضا سربخش، اسماعیل فلاح پور، منصور لشگری قوچانی، حسن هدایت، بهروز بقایی و پرویز فارسیجانی و همچنین سرکار خانم: پروانه معصومی با ما گفتگو کردند که ماحصل نظرات ایشان برای اطلاع بیشتر مخاطبان گرامی در ذیل نقل شده است.

علیرضا رئیسیان کارگردان سینما در خصوص دست خالی مدیریت سینما در سال آخر حیات دولت گفت: طی ۷ سال گذشته ضعف شناخت مدیران دولتی از فرهنگ و کم کاری نهادهای صنفی را شاهد بودیم؛ در این سال ها افرادی که به صورت جدی سینما را دنبال می کنند تجربیات جدیدی را به دست آوردند و با اتفاقات عجیبی روبرو شدند که بی تردید دلیل اصلی چنین وقایعی عدم شناخت و درک صحیح مدیران رده بالا از سینما بوده است! دولت که مأموریت و وظیفه اصلی اش داشتن سیاست و برنامه ریزی روشن برای پیشبرد اهداف سینمای ایران در داخل و خارج از کشور است در این سال ها فاقد هرگونه برنامه ریزی و سیاست گذاری اصولی بود و صرفاً به مسائل جاری و روزمره می پرداخت. این در حالی است که به عنوان مثال سازمان عریض و طویل سینمایی نمی تواند مرتباً در مسیر سابق و به صورت تکراری حرکت کند.

محسن محسنی نسب کارگردان سینما نیز در این باره اظهار داشت: به کار گماردن مدیران بدون سابقه سینمایی در سال های اخیر بزرگترین لطمات را به بدنه سینمای کشور وارد کرد؛ مدیران سازمان سینمایی بدون داشتن تجربه حضور در سینما بر اساس چه پارامترهایی انتخاب شده اند؟ این ها چطور به خود اجازه می دهند راجع به سینما و سینماگران اظهارنظر کنند؟ بی شک همه ما اهالی سینما با به کارگیری آقازاده ها در پست های کلیدی سینما مخالفیم!؛ امیدوارم حالا که الحمدالله عمر این دولت رو به پایان است شاهد آن باشیم که در دولت بعدی از بدنه متخصصان سینما برای مدیریت تمامی ارگان های سینمایی افرادی انتخاب شوند. یک مدیر سینمایی باید سینما و مناسبات آن را به خوبی بشناسد و برآمده از دل سینما باشد تا بتواند دغدغه مندانه معضلات متعدد سینما را برطرف کند.

مهدی صباغ زاده تهیه کننده و کارگردان سینما نیز با انتقاد شدید از وضعیت کنونی سینما گفت: مسئولان رسماً هیچ توجهی به سینما ندارند و آن را به حال خود رها کرده اند چرا که اگر اندک توجهی نسبت به هنرهفتم وجود داشت ما شاهد این همه مشکل اساسی در سینما نبودیم و به خصوص تا این حد با معضل بیکاری و خانه نشینی بخش اعظمی از اهالی سینما دست و پنجه نرم نمی کردیم.

اکبر حر کارگردان سینما در خصوص دست خالی مدیریت سینما در سال آخر حیات دولت گفت: متأسفانه طی ۷ سال گذشته تنها شاهد سوء مدیریت در سینمای کشور بودیم به نحوی که وضعیت بحرانی سینما در این سال ها ما را به یاد سینما در دوران اصلاحات انداخت که وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی وقت رسماً در جلسه ای اعلام کرد باید سینمای دفاع مقدس تعطیل شود، بنده حتی به نوعی معتقدم وضعیت این روزهای سینمای کشور بسیار وخیم تر و حادتر از آن دوران سیاه شده است! فیلم های مبتذل، سیاه، چرک و تلخ بزرگترین خیانت مدیران سینمایی طی سال های اخیر است! مدیران فکر می کنند به یک مهمانی چند ساله آمده اند و از همین رو است که هیچ گام اساسی برای برون رفت از بحران های عجیبی که دامان سینما را گرفته برنمی دارند. بی شک هیچ دشمن و بیگانه و عامل نفوذی اگر جای این مدیران بود نمی توانست به اندازه ای که آن ها به سینمای جمهوری اسلامی ایران ضربه و لطمه زده اند، هنرهفتم را دچار نقصان و خسران کند.

محسن علی اکبری تهیه کننده سینما نیز در این باره به سینماپرس گفت: در دولت های یازدهم و دوازدهم سینما به صورت «باری به هرجهت» اداره شد و مدیران سینمایی در این سال ها هیچ حرفی برای گفتن نداشتند و بی تردید اگر هر فردی، حتی یک فرد بی سواد هم مدیریت را بر عهده داشت می توانست این کارهای حداقلی را انجام دهد! ما طی این ۷ سال گذشته هیچ اتاق فکر و سیاست گذاری خاصی از سوی مسئولان سینمایی ندیدیم. مدیران سینمایی طی این سال ها هیچ تحولی را در ساختار سینما و فرهنگ و هنر ایجاد نکردند. آن ها بدون سیاست گذاری وارد میدان شدند و بدون برنامه ریزی جلو رفتند و از این رو خروجی مطلوبی نداشتند.

پژمان بازغی بازیگر مطرح سینما و تلویزیون در خصوص دست خالی مدیریت سینما در سال آخر حیات دولت گفت: همکاران ما در بخش های مختلف سینما در تنگدستی گرفتار هستند و کسی به فریادشان نمی رسد؛ بی شک این وظیفه مسئولان سینمایی است که مساعدتی جدی برای تمامی هنرمندانی که این روزها نیازمند یاری و مدد هستند، داشته باشند و تمهیداتی برای برون رفت زندگی آن ها از بحران در نظر بگیرند. روزی که ما داد می زدیم و می گفتیم هنرمندان باید بیمه بیکاری داشته باشند، هنرمندان باید سندیکای درست داشته باشند که در مواقع بحرانی به دادشان برسد، به فکر امروز و امثال امروز بودیم!

امیرحسین شریفی تهیه کننده سینما و تلویزیون نیز در این باره اظهارداشت: بی تردید ۷ سال گذشته بدترین دوران سینمای بعد از انقلاب اسلامی بود؛ آقای روحانی زمانی که می خواستند رئیس جمهور بشنوند شعارهای زیادی برای رشد و اعتلای سینما دادند و تأکید کردند ما فرهنگ و هنر را همواره در اولویت قرار می دهیم اما بعد از انتخابات فرهنگ و هنر را به طور کل فراموش کردند! بنده که در این ۷ سال واقعاً کار مفیدی از سوی مسئولان برای سینما ندیدم و متأسفانه سینما روز به روز بیشتر در دام ابتذال فرو رفت! آقایان اگر واقعاً کاری برای فرهنگ و هنر و به خصوص سینما کرده اند بهتر است خودشان بیایند و توضیح دهند. اگر سالن سینمایی در این سال ها ساخته شده که تنها به همت بخش خصوصی بوده و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و یا سازمان سینمایی قدم جدی در این راستا برنداشته، بیکاری و خانه نشینی اهالی سینما در این سال ها بیداد کرده و باندبازی در سینما حرف اصلی را زده!

غلامرضا گمرکی تهیه کننده سینما نیز در این باره اظهار داشت: متأسفانه سینمای ما اصول ندارد، قاعده و قانون درست ندارد و حرف اول و آخر را در سینما باندبازی و لابی گری می زند! این مسأله بسیار دردآور و تأسف برانگیز است و نمی دانم ما تا کی باید شاهد این روند شوم و ناپسند در سیستم اداره سینمای کشورمان باشیم؟ عده ای خاص در این سال ها آمدند و خوردند و چاپیدند و در عوض دست بخش عمده ای از اهالی سینما از مواهب خالی ماند! بخش عمده ای از اهالی سینما بیکار و خانه نشین هستند. اهالی سینما با مشکلات فزاینده ای روبرو هستند اما هیچ کس به فریادشان نمی رسد و گویا کسی اصلا صدای ما را نمی شنود!

روح الله سهرابی تهیه کننده و کارگردان سینما در خصوص دست خالی مدیریت سینما در سال آخر حیات دولت گفت: متأسفانه ما فاقد نگاه استراتژیک در عرصه سینما هستیم و فقدان نگاه استراتژیک در عرصه مدیریتی ضربات جبران ناپذیری را بر پیکره سینمای کشور وارد کرده است! این در حالی است که زمانی قرار بوده سینما کلید پیشرفت کشور باشد، قرار بوده سینما پیش قراول و پرچمدار همه هنرهای دیگر باشد و قرار بوده هنرهفتم تأثیر جدی بر مخاطبانش بگذارد! وقتی نگاه می کنیم می بینیم هیچ یک ازمواردی که در سینما می خواستیم به آن برسیم را نتوانستیم به دست بیاوریم؛ وقتی نگاه می کنیم متوجه می شویم هر مدیری در سینما آمده متأسفانه به سمت ریل گذاری صحیح و اصولی و پیشبرد سینما در راستای اهداف کلان و استراتژیک نرفته است.

علیرضا سربخش جانباز روشندل و کارشناس فرهنگی گفت: ابعاد ابتذال در سینمای ایران گسترده شده و ما شاهد سیرصعودی آن هستیم؛ نکته تأسف برانگیز آنجا است که در مسئولان فعلی دولت هیچ کس نیست که دغدغه و اهتمامی جدی برای برون رفت از این اوضاع دهشتناک و فاجعه بار داشته باشد و از این رو نیاز فوری است تا سایر نهادها و دستگاه های قضایی، نظارتی و قانون گذار وارد میدان عمل شوند. ابتذال در سینما با ابعاد مختلف معنا پیدا می کند. ابتذال در کلام، ابتذال در تصویر و... از انواع ابتذال هایی است که ما در سینما شاهد آن هستیم! متأسفانه همانطور که پیش از این عرض کنم نکته فاجعه بار آنجا است که این ابتذال سیر صعودی طی می کند و متأسفانه روز به روز حرف ها و تصاویر رکیک تر از گذشته می شوند و در یک جمله اینکه همه چیز در سینما نافرم و به هم ریخته است.

اسماعیل فلاح پور کارگردان سینما و تلویزیون در خصوص دست خالی مدیریت سینما در سال آخر حیات دولت گفت: علیرغم اینکه سینمای ایران همیشه از فقدان سیاست گذاری اصولی و مشخص رنج می برده اما در تاریخ سینمای ایران هیچ گاه تا این حد شاهد بی قیدوبندی و ولنگاری نبودیم و متأسفانه وضعیت روز به روز در سینما بحرانی تر از قبل می شود و هیچ کس هم دغدغه ای برای رفع بحران های به وجود آمده در سینما ندارد. در این سال ها کسانی عرصه سینما را فتح کرده اند که برای سینمای ایران به مثابه تف سربالا است و آینده خوشی نخواهد داشت!

 

منصور لشگری قوچانی تهیه کننده سینما در خصوص دست خالی مدیریت سینما در سال آخر حیات دولت گفت: ما این روزها به مرگ سینما رسیده ایم؛ سینمای ایران مدت ها مانند بیمار محتضری بود که متأسفانه مسأله کرونا و فقدان برنامه ریزی و سیاست گذاری از سوی مسئولان برای عبور از بحران های پیش روی آن، سرعتش برای رفتن به سمت مرگ را بیشتر کرد! اگر ما امروز به این وضعیت بحرانی در سینما رسیده ایم به دلیل فقدان استراتژی، نگاه های سیاسی و جناحی، باندبازی و لابی گری دلیل اصلی افول سینما است!

 

پروانه معصومی بازیگر پیشکسوت سینما و تلویزیون نیز در خصوص دست خالی مدیریت سینما در سال آخر حیات دولت گفت: کفگیر هنرمندان پیشکسوت به ته دیگ خورده و هیچ کس به فکر معضلات متعدد ما نیست! این باعث شرم است که نسل بنده که جزو پیشکسوتان عرصه فرهنگ و هنر کشور محسوب می شویم تنها ماهانه مبلغ ۱۵۰ هزارتومان به عنوان حقوق دریافت می کنیم و حتی بیمه جامعی نداریم که هزینه های درمان مان را پرداخت کند! آیا این باعث بهت و حیرت مردم نمی شود که بدانند بنده به عنوان یک بازیگر پیشکسوت حتی بیمه نیستم!؟ مردم همیشه فکر می کنند هنرمندان در پول و ثروت غرق هستند اما متأسفانه این چنین نیست و وضعیت زندگی ما بسیار بغرنج تر از چیزی است که بتوان تصور کرد!

حسن هدایت کارگردان سینما نیز در این باره به سینماپرس گفت: بی تدبیری دولت فقط شامل حال سینما نیست و متأسفانه اوضاع سایر حرفه ها و مشاغل هم بحرانی است!‌ اگر ما سینماگران بی تدبیری ها در سینما را بیشتر لمس می کنیم به دلیل آن است که خانه ما سینما است و با سینما درگیر هستیم و محل کار و تأمین معیشت مان از این هنر-صنعت است! ما نه سندیکایی داریم که از حقوق صنفی و برحق مان دفاع کند، نه بیمه درست و درمانی داریم، نه امیدی به آینده!؛ متأسفانه در سینما تنها تعداد انگشت شماری افراد هستند که وضعیت مالی خوبی دارند و جالب آنجا است که اگر مواهبی هم هست به همین افراد تعلق می گیرد! ‌ سوأل ما این است که چرا مواهب به همه یکسان اعطا نمی شود؟ چرا با ندانم کاری میان اهالی سینما فرق گذاشته می شود و این تفاوت قائل شدن باعث بحران و تشتت می گردد!

بهروز بقایی بازیگر سینما و تلویزیون در خصوص دست خالی مدیریت سینما در سال آخر حیات دولت گفت:متأسفانه اوضاع فرهنگ و هنر و بالاخص سینما در این ایام هیچ خوب نیست و وضعیت زندگی اهالی سینما و هنرمندان بسیار نابسامان است و مسئولان سینمایی هم بی دغدغه فقط نظاره گر این اتفاقات تلخ هستند. بی تردید وظیفه تمامی نهادها و دستگاه های فرهنگی و هنری به ویژه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و سازمان سینمایی و... رسیدگی به مطالبات و رسیدگی به امور زندگی هنرمندان است؛ مدیران باید وجدان و شرافت کاری، دغدغه مندانه در پی حل معضلات عدیده سینما باشند اما متأسفانه چنین چیزی را شاهد نیستیم!

دکتر پرویز فارسیجانی مدیرکل سابق مطالعات و توسعه دانش و مهارت‌ های سینمایی سازمان سینمایی نیز در این باره اظهار داشت: متأسفانه در یک دهه اخیر کار به جایی رسیده که پیام و محتوای آثار سینمایی منطبق بر اهداف و آرمان های انقلاب و حتی اصول انسانی نیستند؛ حتی در بعد انسانیت هم مخاطب دچار بهت می شود که چرا سازندگان اثر برای انسانیت هم ارزش قائل نیستند! این در حالی است که وظیفه مدیریت سینما آن است تا اجازه ندهد این گونه سوء استفاده ها از هنر ارزنده سینما رخ بدهد. ما متأسفانه به شدت دچار تسامح و تساهل شدیم و فکر می کنیم اگر به هر قیمتی گیشه پرفروش شود سینما احیاء می گردد. اگر قرار است گیشه سینماها با آثار ضداخلاقی احیاء شود همان بهتر که سینما نباشد! ما انقلاب کردیم تا هنر بتواند باعث تعالی انسان ها شود نه اینکه آن ها را به ذلت و زبونی بکشاند.

اخبار مرتبط

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.