سه‌شنبه ۳۰ آبان ۱۴۰۲ - ۱۹:۰۸

محمدتقی فهیم:

«سینما» هنری دلی است/سینما یک فرم محاسباتی نیست و باید دقیقا از احساس کارگردان یا از ناخودآگاه او سرچشمه بگیرد

محمدتقی فهیم در سومین روز شانزدهمین جشنواره بین‌المللی سینماحقیقت

سینماپرس: محمد تقی فهیم و مسعود آب‌پرور از جمله صاحب‌نظرانی بودند که در اولین روز دومین جشنواره سراسری آموزشگاه‌های آزاد سینمایی حاضر شدند.

به گزارش سینماپرس، محمدتقی فهیم منتقد سینما در نشست تخصصی «اخلاق در سینما» دومین جشنواره سراسری آموزشگاه‌های آزاد سینمایی گفت: اخلاق، ایثار و سرگرمی سه مولفه جدی آثار هنری سینما هستند و مساله اصلی فیلمساز باید اخلاق باشد.

به گزارش ایسنا به نقل از ستاد خبری دومین جشنواره آموزشگاه‌های آزاد سینمایی؛ نخستین نشست تخصصی و آموزشی دومین جشنواره سراسری آموزشگاه‌های آزاد سینمایی با حضور محمدتقی فهیم منتقد سینما و با موضوع اخلاق در سینما در سالن فردوس موزه سینما برگزار شد.

در ابتدای این نشست تخصصی و آموزشی محمدتقی فهیم منتقد سینما گفت: این جشنواره باید مستمر باشد و هنرجویان باید بدانند جشنواره سال دیگر برگزار می‌شود و انگیزه داشته باشند و با توجه به رویکردهای جشنواره خود و آثارشان را آماده کنند.

محمدتقی فهیم درباره ضرورت توجه اخلاق در هنر و سینما گفت: بحث اخلاق و دسته بندی‌ها و تعاریفش در فلسفه و علوم انسانی خیلی گسترده است و در کشور ما مخصوصا در سال‌های اخیر خیلی مطرح شده است. به نظرم اخلاق، ایثار و سرگرمی سه مولفه جدی و بسیار مهم برای هر اثر هنری و سینمایی است و سرگرمی در گرایش ساخت و فرم اثر قابل توجه است.

وی ادامه داد: اگر ما به اخلاق توجه کنیم اما در ساخت ناتوان باشیم و نتوانیم اثری را جذاب بسازیم که در درجه اول بتواند مخاطب خود را سرگرم کند، این شما را ناکام می‌گذارد.

وی افزود: حضور اخلاق در اثر هنری امری ضروری است برای مثال اگر عشق و رفاقت نباشد سینما دیگر معنی ندارد و اگر شهادت و ایثار و دعوا نباشد کنش شکل نمی‌گیرد.

فهیم در ادامه تاکید کرد: سینما هنری به اصطلاح دلی است و باید از دل بربیاید تا بردل تماشاگر بنشیند. سینما یک فرم محاسباتی نیست و باید دقیقا از احساس کارگردان یا از ناخودآگاه او سرچشمه بگیرد. پس اساسا اخلاق در اینجا بحث اول را مطرح می‌کند. اگر اخلاق نباشد چطور می‌توانیم یک فیلم بسازیم که بر دل مخاطب بنشیند؟ اگر سینمای اخلاق گرا داشته باشیم حتما سینمای ملی ام داریم و وقتی ما می‌خواهیم به تاریخ کهن خود بپردازیم بحث ملی بودنمان مهم است.

وی ادامه داد: بنابراین اخلاق در سینما اهمیت بسیاری دارد و هرجا خطا کنیم همین جا ما شکست خورده‌ایم. به نظرم مسئله اصلی فیلمساز باید اخلاق باشد.


فهیم درباره ذات سینما گفت: وقتی ما درباره ذات سینما صحبت می‌کنیم، ذات سینما مبتنی بر نوعی سرگرمی‌ است اما دستمایه آن اخلاق است؛ اخلاق در پشت پرده شکل می‌گیرد. فیلمساز نمی‌تواند در زیست خود به اخلاق بی‌توجه باشد و باید فیلمی بسازد که اخلاق مورد نظر ما را داشته و به انسانیت توجه ویژه‌ای داشته باشد. هر هنری از تجارب زیستی انسان می‌آید اما نمی‌تواند در زیست انسان اخلاق گرایی نباشد. قاعده و اصول توجه به اخلاق این است که واقعا انسان در زندگی خودش اینگونه باشد؛ ما نمی‌توانیم اثر فیلم‌سازی را ببینم که تمام کارهای غیراخلاقی را انجام می‌دهد و سپس کار اخلاقی می‌سازد.

وی ادامه داد: سینما باید دغدغه کارگردان و صاحب اثر باشد و او اول باید با موضوع زیسته باشد و سپس آن را بسازد. سینما در درجه اول سرگرمی است یعنی فیلمساز باید مخاطب خود را سرگرم کند. سینمای فاقد سرگرمی سینمای مبتذل است و در دراز مدت منجر به شکست می‌شود.


همه بازیگران ابتدا باید خود را بشناسند
مسعود آب پرور استاد نشست تخصصی انتقال تجربه بازیگری در دومین جشنواره سراسری آموزشگاه‌های آزاد سینمایی گفت: همه بازیگران ابتدا باید خود را بشناسند و حتی بدانند بازی از کدام بخش مغزشان شکل می‌گیرد.

در نخستین روز از دومین جشنواره سراسری آموزشگاه‌های آزاد سینمایی کارگاه انتقال تجربه بازیگری با حضور مسعود آب‌پرور در سالن فردوس موزه سینما برگزار شد.

مسعود آب‌پرور در ابتدای این کارگاه تخصصی گفت: در بازیگری اتود برای ساختن شخصیت و یک نوع تمرین‌های متمادی برای شخصیت است که اصولا در تئاتر به کار می‌آید و ما در سینما چنین چیزی نداریم؛ مگر بازیگر در خلوت خود برای پیشرفتش چنین کاری را انجام دهد؛ اما اغلب در کلاس‌های بازیگری شاهد استفاده اساتید از متودها بودم که این روش صحیح نبود.

وی ادامه داد: نحوه آموزش‌ها به سمتی رفته است که شاهد یکسان سازی شدیم که بچه‌ها بدون اینکه سطح بندی شوند کنار هم قرار می‌گیرند و آموزش می‌بینند. درحالی که اگر شما زندگی و نحوه عملکرد بازیگران سینما را بررسی کنید متوجه می‌شوید دانش‌های متفاوتی دارند.

وی افزود: خیلی وقت‌ها خیلی از دوستانی که در دانشگاه‌ها و یا آموزشگاه‌ها می‌آیند و آموزش بازیگری می‌بینند و دوست دارند ادامه دهند می‌گویند در دانشگاه دنبال خواندن رشته بازیگری هستند و من در پاسخ می‌گویم این کار را نکنید زیرا ممکن است این انتخاب شما را از مفید بودن باز ‌دارد و به نظرم بهتر است فرد مطالب مکملی را بخواند. از این جهت من از نظر علوم اعصاب و علوم شناختی مطالب بسیاری را پیدا کرده‌ام که خیلی به درد بازیگری می‌خورد. زیرا همه ما و بازیگران باید اول از همه خود را به درستی بشناسیم و سپس ظرفیت‌های ذهنی خود و ابزاری را که با آن کار می‌کنند، بررسی کنیم و با آن چیزی که باعث شده است اشرف مخلوقات باشیم، آشنا شویم.

آب پرور افزود: وقتی از بازیگری می‌پرسیم که بهترین بازی بازیگر کدام است؟ جواب می‌گیریم بازی یک امر غریزی است. باید بدانیم که این بازی کجای مغز ما است. مغزی که از زمان دایناسورها ایجاد شده است. مغز ما هم در سه لایه بزرگ ارتقا یافته است و مغز اولیه ما اموری مثل عملیات خودکار بدن و هنگام خواب را برعهده دارد که تحت اختیار ما نیستند و سوال اینجاست که این با کدام بخش مغز در ارتباط است. این موارد را گفتم که بگویم شناخت این موارد به ما کمک می‌کند تا خود را بهتر بشناسیم و هدف از خلقت را بدانیم.

وی تاکید کرد: بازیگر باید به هورمون‌های خود آگاه باشد که این بدن چگونه کار می‌کند. در امر بازی، شاید تقلید در مرحله اول باشد ولی ما باید از آن عبور کنیم. خیلی اوقات به بچه‌ها می‌گویم اگر کارگردان بودید کدام بازیگر را برای این نقش انتخاب می‌کردید و خب آن‌ها هم می‌گویند.

وی ادامه داد: اینکه می‌گوییم نویسنده، منظور این نیست که فرد دست به قلم باشد و توانایی نوشتن داشته باشد نه این نیست؛ بلکه فرد باید درام را بشناسد و سواد داشته باشد و باید بداند در یک جمله کلمه طلایی کجاست و باید اوج و فرود بسازد و گره ایجاد و آن را باز کند. باید قدرت داشته باشد باید کمی اهداف نویسنده را کدجویی کرد. حال من به عنوان بازیگر باید این کد ها را دی کد کنم تا شرایط را بهتر بدانم.

آب پرور افزود: در علوم ارتباطات میزان ارزشی که برای کلام قائل هستند متفاوت است. وقتی من می‌خواهم چیزی را به شما بفروشم شما ۷ درصد به من اعتماد می‌کنید اما ۳۷ درصد لحن و تن صدای من موثر است و ۵۶ درصد دیگر سهم زبان بدن است و شما باید ۵۶ درصد دیگر اعتماد را به بدن داشته باشید و به آن اعتماد کنید که بدن من چه می‌گوید و چه کاری انجام می‌دهد. حال پیدا کردن سرنخ‌هایی برای شناخت بدن یک پروسه شیرین و زمان بر است و این تجربه زمانی که در پشت صحنه سریال «هوش سیاه» بودیم برای ما اتفاق افتاد.

وی در پایان گفت: وقتی ما درباره بازیگری صحبت می‌کنیم منظورمان این است که از نقاب‌های شخصیتی متفاوتی استفاده کنیم. به نظرم شوخی به نظر می‌رسد وقتی درباره تحلیل شخصیتی صحبت می‌کنیم. ما اصلا اختلالات شخصیتی را نمی‌شناسیم و ریز شخصیت‌ها و اختلالات را نمی‌دانیم و به نظرم این امر شوخی است که درباره تحلیل آن صحبت کنیم. همچنین باید بگویم که ساخت سریال از دیدگاه کارگردانی و بازیگری سخت است. آقای حاتمی کیا گفته بود که من مغزم برای کار هزار دقیقه‌ای‌ جواب نمی‌دهد یعنی من نمی‌توانم هزار دقیقه ارتباطات آدم‌ها را حفظ کنم و من مثل هواپیماهای پرواز در کوتاه مدت هستم و نه بلند مدت‌ در بحث بازیگری‌ام همینطور است.

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.