دوشنبه ۲۲ مهر ۱۳۹۲ - ۱۳:۴۹

مجری و کارشناس برنامه مشاعره:

صد سال هم از ادبیات فارسی فیلم ساخته شود، سوژه‌ها تمام نمی‌شود

اسماعیل آذر

سینما پرس – گروه هفت هنر/ اسماعیل آذر، میان اهالی ادبیات چهره شناخته شده ای است، اجرای او در برنامه «مشاعره» فرصتی فراهم آورد تا در مورد جایگاه شعر در میان صدا و سیما، مخاطبان و همچنین برنامه سازی در این رابطه با وی گفت و گو کنیم.

اسماعیل آذر  در گفت و گو با خبرنگار ما مهمترین دغدغه خود را در برنامه «مشاعره» که از شبکه آموزش پخش می‌شود گستراندن حکمت و ادب در میان مخاطبان عنوان کرد. وی به عنوان استاد ادبیات فارسی و مدیر گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران، مدیر گروه ادبیات فارسی سازمان فرهنگی اکو و همچنین عضو هیئت مدیره انجمن ادبیات تطبیقی و دبیر گروه شعر و ادب موسسه فرهنگی اکو دغدغه های فراوانی در زمینه شعر دارد و اجرای برنامه مشاعره نیز در راستای همین دغدغه ها است. 

 

 

برنامه مشاعره

شعر در ضمیر تاریخی ایران نهفته است

 

اسماعیل آذر در رابطه با جایگاه شعر در میان ایرانیان اظهار داشت: شعر در ضمیر تاریخی ایرانیان نهفته است، این که ما گاهی سخنمان را با شعر آغاز می کنیم یا شعر را وسیله ای برای تمثیل می دانیم و گاهی برای اثبات یا نفی سخنی از شعر بهره می بریم همه نشان از اهمیت شعر دارد، از سوی دیگر جهانگیر شدن تفکرات شاعرانی چون خیام، حافظ، سعدی، مولوی و... برشی دیگر از اعتبار شعر در ایران و جهان است.

 

وی ادامه داد: خیام با وجود اینکه تبحر فراوانی در علم ریاضیات داشت اما هیچ کس او را به عنوان یک ریاضیدان و یا ستاره شناس، نمی شناسد بلکه تمام اعتبار او در ایران و جهان به خاطر همان 60 رباعی است که به روایت صادق هدایت باقی مانده است و سخن آخر در رابطه با این مسئله این است که کمتر کسی است که سازنده آپولو در جهان را بشناسد اما بیشتر افراد شکسپیر، گوته، سعدی، خیام و... را می شناسند و همه این موارد دلیلی بر اهمیت شعر در ایران و جهان دارد.

 

 

اقدامات صدا و سیما در رابطه با شعر خوب اما کافی نیست

 

مجری و کارشناس برنامه مشاعره در پاسخ به این پرسش که با توجه به جایگاه و اهمیت شعر در میان ایرانیان، اقدامات صدا و سیما را در رابطه با شعر چگونه ارزیابی می کنید، گفت: صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران چند سالی است که دریافته با شعر می توان در جامعه آرامش برقرار کرد، با شعر می توان مضامین قرآنی را بیش از پیش در اذهان مردم جای داد و با شعر می توان اوقات بیکاری فرزندانمان را پر کرد به همین دلیل به تولید برنامه ای به نام «مشاعره» همت گشود و انصاف را که مدیران صدا و سیما در حد امکاناتشان همه گونه راه را برای موفقیت این کار باز کردند و دیدیم که همین یک برنامه هم در حوزه شعر توانست جریانی را ساخته و طیف بزرگی از جامعه را به خود جذب کند.

 

وی ادامه داد: زمانی که ما از مخاطبان برای حضور در برنامه دعوت و خبررسانی کردیم 3 تا 4 هزار نفر ثبت نام کردند اما امروز 150 هزار نفر برای حضور در این برنامه اعلام آمادگی کرده اند و این نشان می دهد که صدا و سیما در این حد به وظیفه خود درست عمل کرده است اما این که بگوییم اقدامات در این حوزه کافی بوده یک ادعای اشتباه و نادرست است زیرا برای ایران که قطب فرهنگی جهان است هنوز صدا و سیما باید به شعر بیشتر بپردازد و آن را در شبکه های مختلف گسترش بدهد.

 

برنامه های مربوط به ادبیات باید به دست متخصصان ادراه شود

 

وی تخصصی شدن برنامه سازی در رابطه با موضوع ادبیات را امری ضروری دانست و تصریح کرد: کار فرهنگ و ادبیات فقط باید به دست متخصصان در این حوزه اداره شود به نظر من حتی کارمند، کارگران و مسئولان هماهنگی نیز باید از ادبیات سررشته داشته باشند، تهیه کنندگان برنامه های ادبی نباید تهیه کنندگان عام باشند با این تعابیر هر کس نباید در حوزه ادبیات برنامه تولید کند مگر متخصصان نامور وقت، البته در مسائل دیگر هم باید همین طور باشد اما چون زبان فارسی به نوعی وحدت ما را سبب می شود این است که این موضوع از اهمیت زیادی برخوردار است.

 

وی نتیجه هر گونه تلاشی در حوزه برنامه سازی در حوزه ادبیات را اینگونه توصیف کرد: تلطیف جامعه، افزایش حس مهر و دوستی، نزدیک تر ساختن انسان به خدا و دینش، ایجاد نشاط و امید در جامعه، افزایش قدرت یادگیری و حافظه، تلطیف و نافذ کردن سخن و...

 

برنامه مشاعره 12 میلیون نفر مخاطب دارد

 

آذر در پاسخ به پرسشی در رابطه با جایگاه برنامه «مشاعره» در میان مردم، عنوان کرد: برنامه مشاعره حدود سه سال است که دیده می شود و علی رغم اینکه شبکه آموزش در همه جای کشور وجود ندارد و یا دیده نمی شود با این حال چنان جای خود را باز کرده که حدود 12 میلیون بیننده را در آنِ واحد به خود جذب می کند.

 

وی در رابطه با اهداف برنامه مشاعره و تغییراتی که قرار است در آن به وجود بیاید، ادامه داد: غرض از این برنامه نشر حکمت و معنویت از طریق شعر بود که طبعا به این خواسته خود نیز رسیدیم البته هنوز تلاش ها کافی نیست، در آینده ای نزدیک مشاعره ها با جهت تقویت زبان فارسی و ایجاد قسمت های جذاب تهیه و پخش خواهد شد، امیدوارم بتوانیم با مشارکت سازمان ها و یا نهادهایی که دل در گرو فرهنگ ایرانی – اسلامی دارند، به کار خود با قدرت بیشتری ادامه بدهیم.

 

دکتر اسماعیل آذر مجری در پشت صحنه برنامه چکامه نوروزی ویژه برنامه نوروز شبکه آموزش

خاطرات برنامه «مشاعره» موجب حلاوت زندگیم شده است

 

  اسماعیل آذر در پایان در پاسخ  به درخواست خبرنگار ما جهت ذکر یک خاطره از برنامه «مشاعره» بیان کرد: خاطرات من از این برنامه موجب حلاوت زندگیم شده است، در بسیاری از این برنامه ها بعضی از کسانی که نمی توانند به مقام بالایی دست یازند گریه و زاری می کنند و یا گاهی در آغوش پدر و مادرشان از خود بی خود می شوند حتی گاهی کار به پزشک و دارو می کشد، این خاطره هم زخم بر تن ما می نشاند و هم به مزاقمان شیرین می افتد زیرا نشان از تاثیر این برنامه بر جان و روح شرکت کنندگان دارد.

 

چندین هزار صفحه از فیلم‌نامه هایم در آرشیو صدا سیما باقی مانده است

 

آذر با بیان اینکه اشعار فارسی دستمایه فوق العاده ای برای فیلم های سینمایی می تواند باشد، عنوان کرد: اشعار فارس خاصه داستان های منظوم قابلیت زیادی برای تبدیل شدن به فیلم نامه دارند، برای نمونه رابعه و بکتاش عطار را در قالب سینمایی می توان پرداخت، من در سال 1383، سیزده داستان پارسی را از جمله «گل و نوروز»، «خسرو و شیرین»، «رابعه و بکتاش» و چند اثر دیگر را به فیلمنامه نویس سپردم که زیر نظر بنده چندین هزار صفحه فیلمنامه تولید شد اما این فیلم نامه ها هنوز در آرشیو اداره کل امور استان های صدا و سیما باقی مانده است، به خاطر دارم که داوود میر باقری هم به صورت شفاهی و هم به صورت کتبی گفت که در صورت مهیا شدن اسباب کار این سریال ها بیشترین جذابیت تاریخی را خواهند داشت اما متاسفانه هر کس خواست که کار خود را انجام بدهد.

 

وی خاطر نشان کرد: در کل به این سخن اعتقاد دارم که اگر ما صد سال با سوژه های ادبیات فارسی فیلم بسازیم از این منبع چیزی کم نخواهد شد.

 


ترانه تیتراژها قابل نقد است

 

آذر در رابطه با اشعار مورد استفاده در تیتراژ سریال ها عنوان کرد: به نظر من شعر این ترانه ها قابل نقد است، این نقد بدون شک در مقام مقایسه پدیدار می گردد، امروزه موسیقی متن تیتراژها برای خود نام و استقلال یافته است، استقلال از آن جهت که با متن سریال یا فیلم ارتباطی از نظر موسیقی ندارد ولی بر اساس موضوع تنظیم می شود و نام برای اینکه اگر سریالی مورد توجه قرار بگیرد می تواند نام خواننده، آهنگساز و ترانه سرا را نیز به شهرت برساند، به همین دلیل مخصوصا خوانندگانی که شهرت ندارند ابراز تمایل می کنند تا این تیتراژها را بخوانند که نامشان بر سر زبان ها بیافتد. صداهایی که در تیتراژها می شنویم، صداهایی خوب نیستند، خود من که تا اندکی تحصیل موسقی کرده و با موسیقی آشنایی نسبی دارم حتی برای چند ثانیه قادر نیستم صدایی را بشنوم زیرا ضعیف و نارسا بودن صدا و به دور از تکنیک بودن آن هر انسانی را آزار می دهد.

 

وی ادامه داد: از این مقوله که بگذریم مولودی تیتراژها بر اساس موضوع، ضرباهنگ پیدا می کنند برای نمونه سریال هایی که محتوای تاریخی دارند معمولا ضرباهنگشان سنگین تر و بیشتر در گام های ماژور یا مینور «ماهور یا بیات اصفهان» ساخته می شوند، این گونه سریال ها تیتراژشان بی صداست یعنی خواننده ندارد و به دل می نشیند ولی بسیاری از سریال هایی که موضوعات اجتماعی را دنبال می کند تیتراژشان همراه با خواننده و ملودی های شاد است، یک موضوعی که قابلیت پرداختن به آن را حس می کنم این است که گاهی واژگان یا ترکیب های نامانوس در ترانه ها به کار برده می شود، ترانه سرایان فکر می کنند که اگر این واژگان یا ترکیب ها از سطح تداول تجاوز کند مدرن تر شده و پر طرفدار تر می شود ولی در حقیقت اینطور نیست و واژگان و ترکیب ها در ترانه حتما باید صیقل خورده باشد.

 

این استاد زبان و ادبیات فارسی تصریح کرد: از زمان بیژن ترقی به بعد ترانه ها در پاره ای از آهنگ ها موضوعیت پیدا می کرد یعنی ترانه سرا به یک موضوعی می پرداخت که سر و ته داشته باشد و مرکز شروع و فرجام آن یک موضوع را دنبال می کرد به نظر می آید که در آهنگ های دارای خواننده نیز باید چنین مسیری طی شود، و شعر ترانه غیر مستقیم کل موضوع سریال را تعریف کند و همچنین ملودی دارای وزن و جمله هایی باشد که در ذهن بیننده بتواند رسوب کند، البته نمی توان شعر و آهنگ تیتراژها را در یک نظام مستقل بیان کرد زیرا متغیر های نظام ترانه و آهنگ سریال ها و فیلم ها متفاوت است، روی هم رفته من برای کسانی که می خواهند کار خوانندگی را انجام بدهند توصیه ای دوستانه دارم و آن این است که بنا بر نظر شخصی من، برای خواندن ما نیاز داریم خواننده پشتوانه صوتی داشته باشد و موسیقی را بشناسد در غیر این صورت وقت و پول خود را هزینه کرده زیرا صداهای ضعیف نمی تواند پایدار بماند.

 

وی خاطر نشان کرد: این مسئله نه تنها در تیتراژها بلکه در ترانه های دیگر نیز مصداق دارد، دیگر فصل «من عاشق توام؛ تو عاشق منی»، «نبودن تو مرا بی قرار می کند»، و... گذشته است، ما باید شعر و ترانه ها را در مسیر نگاه انسان به آفرینش، دانش، محبت، سازندگی و مسائلی که مورد نیاز بشر امروز است نزدیک کنیم. اگر چنین شد یک ترانه می تواند در صلح و دوستی افراد یک جامعه موثر باشد.

 

انتهای پیام/ع -ب.ب

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.