یکشنبه ۷ اردیبهشت ۱۳۹۳ - ۱۳:۲۹

نگاهی به فیلم کریمر علیه کریمر

نمایش معضلات طلاق به سبک آمریکایی

فیلم کرامر علیه کرامر

سینماپرس: نرگس خرقانی/ «کریمر علیه کریمر» فیلمی در اواخر دهه هفتاد است که به موضوع طلاق در امریکا و مشکلات حضانت فرزندان در این زمینه می پردازد و شب گذشته از شبکه نمایش پخش شد.

فیلم کریمر علیه کریمر در سال 1979 توسط رابرت بنتون کارگردانی شده است و برای این کارگردان جایزه اسکار را در کنار چهار جایزه دیگر برای فیلم به ارمغان داشت. فیلمی که بازیگران بزرگی چون داستین هافمن و مریل استریپ در آن به ایفای نقش پرداخته اند و اتفاقا برای هر دوی این دو بازیگر، فیلم مهمی به شمار می رود زیرا که داستین هافمن برای بهترین بازیگر نقش اول مرد موفق به دریافت جایزه اسکار شد و مریل استریپ نیز جایزه اسکار نقش مکمل بهترین بازیگر زن را به خود اختصاص داد.

فیلمنامه کریمر علیه کریمر بر اساس داستانی به همین نام نوشته شده است و همین موضوع نیز باعث شد که در بخش فیلمنامه موفق به دریافت جایزه اسکار بهترین فیلمنامه اقتباسی شود.

فیلم داستان مردی است که همسرش ناگهان خانه را ترک می کند و او را با پسرش تنها می گذارد. داستین هافمن که ایفاگر نقش این مرد است سالهاست که غرق در کار خود شده است و کمتر به خانواده خود توجه می کند و تنها پیشرفت کاری اش برای او مهم است و کمتر به خواسته های همسرش با نقش آفرینی مریل استریپ توجه می کند.

با ترک خانه توسط زن ناگهان کریمر شخصیت اصلی فیلم متوجه می شود که نگهداری از پسرش و انجام کارهای خانه تا چه اندازه سخت و دشوار است. اما کریمر مسئولیت همه این کارها را به عهده می گیرد. او که در ابتدا حتی درست کردن یک غذای معمولی را هم بلد نیست و حتی جای ظروف آشپزخانه را نمی داند طی مدت 15 ماه با سختی فراوان مسئولیتی فراتر از کارهای خودش را به عهده می گیرد تا به هر شکل ممکن زندگی اش را حفظ کند.

رسیدگی به کارهای خانه باعث می شود که کریمر کار خود را که در آن به جایگاه خوب هم رسیده است از دست بدهد و در همین گیر دار ناگهان همسرش خواهان گرفتن سرپرستی پسرشان می شود و کریمر مجبور می شود تا وارد یک دعوای حقوقی شود و به هر شکل ممکن پسرش را در کنار خودش نگاه دارد.

برخلاف بسیاری از فیلم هایی که به مسئله حضانت فرزند پرداخته است و بیشتر نگاهی زنانه پشت این فیلم هاست کریمر علیه کریمر فیلمی در دفاع از حقوق مردان در حق حضانت فرزند است. زیرا در اکثر موارد خصوصا در چند دهه اخیر در رسانه ها نشان داده شده است که در جدایی ها این زنان هستند که بیشتر خواهان نگهداری از فرزندشان هستند و مردها عمدتا در این زمینه مسئولیت پذیر نیستند و بنابراین این حق زن است که حضانت از فرزندش را به عهده داشته باشد. قانون حق حضانت زن که امروزه در اکثر کشورهای غربی اجرا می شود نیز نشات گرفته از همین دیدگاه است. حتی در این موارد دولت ها کمک هزینه های مالی نیز به زنان پرداخت می کنند تا زنانی که بی کار هستند و یا حقوق دریافتی شان پایین است نیز بتوانند از پس نگهداری از فرزندشان بربیایند.

با توجه به مسائلی که در بالا ذکر شد، ساخت فیلمی چون کریمر علیه کریمر در کشوری چون آمریکا که سالهاست قانون حق حضانت زنان پذیرفته شده است تا حد زیادی عجیب است و کاری متفاوت به شمار می رود، آن هم در شرایطی که در دهه 60 و 70 میلادی فیلم های زیادی در حمایت از زنان ساخته شده بود، نکته جالب توجه اینجاست که ساخت این فیلم در پایان دهه 70 اتفاق افتاده است. یعنی زمانی که اوج فیلم های اعتراضی و روشنفکرانه در سینمای آمریکا شکل گرفته است و ظهور ستارگانی چون داستین هافمن که چهره ای بسیار معمولی تر نسبت به سوپر استارهای  قدیم دارند نیز از ویژگی های این دهه از سینمای آمریکا است. اما دیدگاهی که در فیلم کریمر علیه کریمر به چشم می خورد تا حد زیادی دیگاهی محافظه کارانه تر نسبت به فیلم های ساخته شده در دهه 70 است و شاید بتوان این فیلم را بیشتر نزدیک به فیلم های دهه 80 دانست. دوره ای که فیلم های آمریکایی از آن لحن آنارشیستی خود فاصله گرفته اند و بیشتر به مسئله خانواده پرداخته اند.

این فیلم نیز با زیر سوال بردن یک سری از زنان که به راحتی خانواده خود را رها می کنند به نوعی قوانین طلاق در آمریکا را زیر سوال برده است. هر چند که این فیلم با کسب 5 جایزه اسکار نزد آکادمی اسکار فیلم مهمی به شمار می رود اما با گذشت زمان از دید بسیاری از منتقدان فیلمی متوسط به شمار می رود که حتی در بحث فیلمنامه نیز دچار مشکلاتی می باشد.

به طور مثال شخصیت مادر که ناگهان خانه را ترک می کند بسیار گنگ است و تا پایان فیلم نیز این رفتار غیر عادی او بدون پاسخ می ماند. تصمیم مادر در پایان فیلم در خصوص واگذاری حق حضانتی که در دادگاه آن همه برایش تلاش کرد نیز بسیار عجیب است و دلیل قابل قبولی برای این اقدام او در فیلم ذکر نمی شود. شاید اکثر این مشکلات مربوط به عدم شخصیت پردازی مادر در فیلمنامه باشد.

نکته اینجاست که در داستان کریمر علیه کریمر در خصوص مشکلات روحی و روانی مادر به خوبی توضیح داده شده است و اینکه او چرا ناگهان خانه را ترک می کند. به بیان بهتر شخصیت پردازی مادر در داستان تا حد زیادی انجام شده است اما در اقتباس از داستان این موضوع بسیار کمرنگ شده است و تنها به چند دیالوگ بسنده شده است.

یکی از نکاتی که در مورد فیلم های موفق در اسکار همواره جای بحث دارد این است که آیا این فیلم ها در سال های آینده و با گذشت سال های متمادی فیلم های درخشانی خواهند بود؟ اگر این سوال را در خصوص فیلم کریمر علیه کریمر مطرح کنیم بدون شک به این نتیجه خواهیم رسید که این فیلم جذابیت و کارکرد سال های گذشته را ندارد و در حال حاضر یک فیلم متوسط با بازی های درخشان است که شاید تنها دلیل تماشای آن بازیگران مطرح آن باشد.

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.