دوشنبه ۴ اسفند ۱۳۹۳ - ۱۲:۱۴

یادداشت «حاجی مشهدی» در تحلیل فیلم فجر/«ترسیم نقشه راه سینمای کشور» در لابی‌های برج میلاد

عزیزالله حاجی مشهدی

سینماپرس: عزیزالله حاجی مشهدی منتقد، نویسنده و مدرس دانشگاه در یادداشتی که در اختیار خبرگزاری سینمای ایران قرار داد در تحلیلی متوازن از سی و سومین جشنواره فیلم فجر از ضرورت ترسیم نقشه راه سینمای کشور در بستر تعاملات، دیدارها و گفتگوهای حاکم بر این رویداد مهم سینمایی کشور سخن گفت.

ناگفته پیداست که برگزاری هرجشنواره ای، از جمله سی وسومین جشنواره بین المللی فیلم فجر، همواره با فراز و فرودها و قوت وضعف هایی همراه بوده است که بخش عمده ای از این قوت وضعف ها را باید در فضای بیرون از این رویداد فرهنگی – هنری جست و جو کرد. حتی دلخوش شدن به این که چنین جشنواره ی را باید "بهار سینما ی ایران " دانست، به تنهایی در کار فروبسته هنر – صنعت پرهزینه ی سینما، گشایشی پدید نمی آورد، چرا که درسایه شکوفایی استعدادهای جوان از یک سو و بالندگی و رشد بیش از پیش بسیاری از سینماگران نسل میانی و تداوم امید بخش فیلمسازی بسیاری از فیلمسازان نام آشنا می توان فردای روشن و پرامیدی را برای سینمای این دیار نوید داد.

دراین مسیر باید از میزان و شدت نارسایی های موجود در چرخه تولید فیلم در سینمای ایران – از مرحله ی تصویب فیلمنامه و صدور پروانه ساخت گرفته تا ساخته شدن فیلم و بازبینی و صدور پروانه نمایش و رساندن فیلم به مرحله نمایش همگانی آن - کاسته شود و ادامه راه دشوار تولید در عرصه فیلمسازی در هنر – صنعت سینمای ملی ما که پیوسته با خون دل خوردن هایی همراه بوده است، جز با صبوری و پایمردی های مداوم فیلمسازان و تهیه کنندگان و دیگر دست اندرکاران تولید فیلم، میسر نمی شد.

سی و سومین جشنواره بین المللی فیلم فجر با انجام برخی تغییرات مثبت از جمله : کاهش تعداد سیمرغ ها، توجه جدی تر به بخش سینما حقیقت (سینمای مستند)، افزودن بخش سینمای هنر و تجربه با هدف مطرح کردن نگاه های نو و متفاوت و جدا سازی بخش بین المللی جشنواره از سینمای ملی و به ویژه دوراندیشی هاو برنامه ریزی های مناسب تر از هرسال با تدبیر و صبوری های علیرضا رضاداد- دبیر جشنواره - فرصت مناسبی پدیدآورد تا فیلمسازانی از نسل های مختلف حاصل کار و تلاش و تجربه اندوزی هایشان به نمایش بگذارند.

نمایشی که صدالبته همواره به قضاوت ها و داوری های رسمی و غیر رسمی روبه رو می شود. از یک سو داوری هایی که در قالب آرای مردمی با ساز و کار های کارشناسانه وعلمی و دقیق، به ارایه آمار و ارقام و نام هایی منجر می شود که تا حدود ی می تواند برآیند کلی اما چه بسا کمی شتابزده و آمیخته به هیجان نگاه و نظرات مخاطبان همگانی در روزهای برگزاری جشنواره باشد و از سوی دیگر نیز نتیجه آرا و نظرات هیأت های انتخاب و به ویژه هیأت های داوری بخش های مختلف چنین جشنواره ای است که در مراسم پایانی چنین رویدادی با اعطای سیمرغ های بلورین یا تقدیرنامه و جوایز دیگر تجلی می یابد و در نهایت، همه این واکنش های رسمی وغیر رسمی نموداری نسبی از وضعیت سینمای ایران در سالی که گذشت ارایه می دهد.

در بررسی اجمالی و حتی گذرای چنین رویداد مهمی، گاه تنها می توان به سراغ انواع آمارگیری های به ظاهر جالب رفت و مثلا مشخص کرد که کدام بازیگر در چند فیلم امسال جشنواره حضور داشته است؟ یا مثلا کم کار ترین بازیگر مرد یا زن سینمای ایران چه کسی یا جه کسانی بوده اند؟.... و از انواع "ترین " ها از جمله، بالاترین رکورد داران نامزهای دریافت جایزه حرف زد، و هم می توان به انگیزه ی انعکاس و جمع بندی انتخاب بهترین ها و برگزیدگان جشنواره فیلم فجر نگاهی آسیب شناسانه به فیلم های تولید شده در سال گذشته داشت.

پرداختن به مراسم افتتاحیه و اختتامیه و میزان گرمی و باشکوه بودن و برگزاری موفق چنین رویداد مهمی بی تردید تنها می تواند برای دست اندکاران رسانه های جمعی و فضاهای مجازی وشبکه های اجتماعی گزارش ها وخبرهای پر آب و رنگ و جذابی فراهم سازد و به طور مستقیم نمی تواند دردی از سینمای ما دوا کند. اما کنار هم بودن "اهالی سینما، با برخی از مسئولان فرهنگی – هنری و سینمایی، در جمع سینماگران و دست اندرکاران صنعت فیلمسازی کشور، و شنیدن بسیاری از پیام ها وسخن ها و قول وقرار ها، می تواند ترسیم کننده "نقشه ی راه سینمای کشور" برای سال های آینده ی سینمای ما به حساب آید.

اما فراتر از چنین فضاهایی باید فراهم ساختن شرایطی مناسب و صد البته طبیعی و تا حدودی غیر اداری برای گفت و گوهای هدفمند و شکل گیری و رونق گفتمانی آزادانه و مثبت وسازنده در میان سینماگران و مدیران وبرنامه ریزان سازمان سینمایی کشور، فراتر از همه ی وعده و وعیدها و شعارهای زیبا، در عمل نیز تحقق یابد.

در سی وسومین جشنواره ی بین المللی فیلم فجر با نمایش فیلم های متنوعی در بخش های مختلف : "سودای سیمرغ"، "نگاه نو"(فیلم های اول)، "هنر و تجربه "و "سینما حقیقت" (مسابقه ی مستند) در تالاراصلی برج میلاد و در شرایط مساوی، حتی برای تماشای فیلم های حاضر در بخش" خارج از مسابقه "نیز اشتیاقی آشکار دیده می شد. به خصوص در کنار هم قرار گرفتن فیلمسازانی از نسل های پیشگام (سینماگران ِ نسل اول) و نسل های میانی و سینماگران نسل سوم، با آثاری که در موضوع ومضمون و نوع نگاه و زاویه ی دید کارگردان ها وسازندگان برخی فیلم ها خلاقیت ها و نوجویی های انکار ناپذیری دیده می شد، برای منتقدان ودست اندرکاران رسانه های گروهی به راستی بسیار شوق آفرین وپرجاذبه به نظر می رسید.

تنوع مطالب و تازگی حرف ها و گپ وگفت های انعکاس یافته برخی از فیلمسازان در نشست های معرفی و بررسی فیلم ها ی به نمایش در آمده در هر روز، در روزنامه«جشنواره» در کنار سایر رسانه ها، بسیارخواندنی به نظر می رسید و صدالبته نقش سایت های مختلف و خبرگزاری ها و به خصوص رسانه های تخصصی سینمایی را نیز در جریان اطلاع رسانی اخبار و رویدادهای جشنواره نباید دست کم گرفت.

به نظر می رسد تا زمان نمایش همگانی تولیدات سال گذشته ی سینمای ایران، نمی توان پیش داوری چندان درست و دقیقی از وضعیت اقبال تماشاگران و مخاطبان فیلم های سینمایی ارایه داد، اما وجود برخی آثار مناسب در بخش "سودای سیمرغ" که سازندگان آن ها، هم به پسند و سلیقه مخاطبان عام نزدیک شده اند و هم به معیارهای فیلمسازی حرفه ای وفاداری نشان داده اند و به ویژه با حضور برخی فیلم های متعلق به سینما گران جوان که در بخش "نگاه نو" و "سینما حقیقت "، ساختارهای بدیعی را به عنوان تجربه های تازه به تماشا گذاشتهاند، می توان به نمایش مناسبی از چند فیلم پرفروش در سال ۹۴ امیدوار بود و در همین حال، شکست تجاری و نمایش کم فروغ و اقبال اندک مخاطبان به برخی از فیلم ها ی بی اعتنا به استاندارد های پذیرفته شده فیلمسازی حرفه ای و نمونه های کم رمق ِآمیخته به برخی از جاذبه های کاذب به دور از وجوه هنری وزیبایی شناختی سینما را نیز نباید نادیده انگاشت.

اکنون با توجه به اعلام فیلم های برگزیده و اسامی دریافت کنندگان سیمرغ های بلورین، همه تب وتاب های ده شبانه روز نفس گیر در ایام جشنواره به پایان رسیده است و اگرچه به ظاهر همه دلشوره ها فروکش کرده است، اما انگار درست از همان لحظه پایان جشنواره، همه چشم به راه و منتظر جشنواره بعدی خواهند بود و چشم امید به فردا و آینده ای روشن تر برای سینمای ایران دارند و با توجه به همه قوت وضعف ها ی سی و سومین جشنواره، باز هم امیدوارانه، از آینده ای روشن تر سخن می گویند که با سینمایی بالنده تر و آثاری درخشان تر رو به رو شوند تا شاید با طراحی نقشه راهی هوشمندانه و دقیق برای آینده سینمای ایران، شرایط مناسب تری پدید آید و سینمای کم رونق ما بتواند از میزان نابهنجاری های آزاردهنده ای چون : ضعف کیفی ومحتوایی فیلمنامه ها و فیلم ها، ریزش مخاطب، کم مشتری بودن بسیاری ازسینماها، دشواری های مربوط به اکران ونمایش همگانی فیلم های آماده پخش و بسیاری از مسایل حل نشده شورای صنفی نمایش و ارتقای سطح کیفی زندگی و تسهیلات رفاهی و بیمه و درمان سینماگران ودست اندرکاران و عوامل مختلف تولید فیلم در ایران بکاهد و همزمان شرایطی مساعدتری فراهم سازد تا به خصوص سینما گران جوان و با انگیزه و مستعد و خلاق بتوانند در کنار نگاه شخصی و مستقل و بیان جسورانه خود با اهمیت دادن به مبانی علمی و آموزشی سینما، به تقویت بنیان های نظری، دانش فنی و فنون روزآمد و پیوسته در حال دگرگونی هنر – صنعت سینما بپردازند و در سایه تجربه اندوزی های ثمربخش خود، درکی تازه از تصویر و زندگی و بازی رنگ و نور و به ویژه درک درست و واقع بینانه ای از زندگی آدم های پیرامون خود پیدا کنند و برای درد نادیده انگاشته شدن خود - چه در بخش خصوصی و چه در بخش دولتی - که خواسته یا ناخواسته، این استعدادهای جوان را در بیرون از دایره ویژه خواری های رایج قرار می دهد، درمانی بیابند و به راستی از توجه و حمایت بیش تری برخوردار شوند.

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.