«رستاخیز» فیلمی که توانست در اولین جشنوارهای که دولت یازدهم عهدهدار آن بود مورد توجه داوران قرار گیرد و جوایزی را از آن خود کند، هنگام اکران به دستور علی جنتی وزیر وقت ارشاد از پرده پایین آمد. حال وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی فعلی سیدرضا صالحی امیری تصمیم میگیرد بر اساس رأی بدوی دیوان عدالت اداری، بابت ۴۵ درصد از فیلم، ١٣ میلیارد تومان به صاحبان فیلم «رستاخیز» پرداخت کند.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در شرایطی تن به حکم بدوی دیوان عدالت اداری داد که میتوانست این حکم را به دلیل اختلافات مالی در دادگاه پیگیری کند اما به دلیل رقم بالای اختلاف، باید تمبر باطل میشد و برای سازندگان اثر هزینهبر بود. همین امر باعث شد که با حکم بدوی دادگاه دیوان عدالت اداری وزیر را تحت فشار قراردهند و به صورت تقسیط خسارت پرداخت شود.
هنگامی که یک شخصیت حقیقی از یک نهاد عمومی شکایتی داشته باشد ابتدا باید در محاکم قضایی که دیوان عدالت اداری است مطرح شود. بعد از آنکه دیوان عدالت اداری شکایت را بررسی میکند حکم بدوی صادر و شخص اجازه مییابد از نهاد عمومی شکایت کند. در مورد فیلم رستاخیز نیز حکم بدوی صادر شده است.
براساس پیگیری خبرنگار سینمایی فارس ظاهرا دستاندرکاران رستاخیز تاکنون ٣ قسط (مجموعاً ۳.۵ میلیارد تومان) را دریافت کردهاند و قرار است مابقی خسارت نیز تا پایان سال پرداخت شود. البته این نکته حایز اهمیت است که مبلغ فروش فیلم در ایران متعلق به تهیهکننده ایرانی اثر است.
اگر از نحوه محاسبه فروش آگاهی داشته باشیم، میدانیم که بعد از اکران فیلم، از صددرصد فروش حدود ۳۰ درصد به صاحب اثر (تهیهکننده) تعلق دارد.
پس با یک حساب سرانگشتی، وقتی ۱۰۰ میلیارد تومان بفروشد ۳۰ میلیون تومان متعلق به تهیه کننده است پس با یک حساب سرانگشتی وقتی ۱۳ میلیارد تومان تنها ۴۵ درصد از سهم تهیه کننده از فروش است یعنی کل سهم او ۳۰ میلیارد تومان بوده است. بنابراین فروش کل فیلم حدود ۱۰۰ میلیارد تومان در نظر گرفته شده است.
فارابی در توضیحاتش مدعی شده است که مقرر شد بنیاد سینمایی فارابی قرارداد مشارکت منعقده در سال ۱۳۸۵ را در ازای ۴۵% مشارکت (مالکیت و کلیه حقوق فیلم)، در دستور کار خویش قرار دهد. از ابتدا تهیهکننده اثر تاکید داشتند فیلم در بخش خصوصی ساخته شده است اگر مشارکت فارابی در سال ۸۵ وجود داشته پس نزدیک به نیمی از فیلم به فارابی متعلق است پس با این حساب نیازی به ارائه خسارت به تهیهکننده وجود ندارد.
نکته دیگر این که اگر فرض کنیم فارابی قرارداد مشارکت با فیلم داشته است و بنا باشد منطبق با قرارداد مشارکت ۴۵ درصدی فارابی حدود ۱۳.۵ میلیارد تومان به صاحبان «رستاخیز» برسد این دقیقا سودی است برای زمانی که فیلم در گیشه حدود ۴۵ میلیارد فروخته باشد. حال سوال اینجاست کارشناسان تعیین خسارت به صاحبان این فیلم چه کسانی بودند که چنین رقم فروشی را برای آن متصور شدهاند؟ در حالی که فیلم تاریخی مذهبی «محمد رسول الله» به رقم فروش ۱۵ میلیارد تومان در کشور دست یافت و همچنین بالاترین رکورد فروش سینمای ایران نزدیک به ۲۰ میلیارد تومان بود که امسال با توجه به افزایش قیمت بلیت در «گشت ۲» به ثبت رسیده است. چگونه برای «رستاخیز» مبلغ ۴۵ میلیارد تومان فروش در نظر گرفته شده است!؟ این در حالی است که وضعیت بلیتفروشی رستاخیز در نخستین روز اکران اسفناک بوده است.
حال سوال اینجاست کارشناسان این فیلم چه کسانی بودند که چنین رقم فروشی را برای آن متصور شدهاند؟ در حالی که فیلم تاریخی مذهبی «محمد رسول الله» به رقم فروش ۱۵ میلیارد تومان در کشور دست یافت و همچنین بالاترین رکورد فروش سینمای ایران ۲۰ میلیارد تومان بوده است، چگونه برای «رستاخیز» مبلغ ۴۵ میلیارد تومان فروش در نظر گرفته شده است!؟ این در حالی است که وضعیت بلیتفروشی رستاخیز در نخستین روز اکران اسفناک بوده است.
اساس این محاسبه مجهول از کجا آمده است؟
در این مدت بسیاری از اهالی رسانه و فرهنگ و هنر بدون شک از روند تولید و سرمایهگذاری فیلم خبر دارند که چگونه و از کدام مراکز بودجه فیلم تامین شده است، از سرمایهگذاری بلاعوض ارگانها و نهادها گرفته تا دفتر آیتالله سیستانی و فردی کویتی و... از سوی دیگر همه در سینمای ایران به سود در حین تولید اشراف دارند و اینکه رقم اصلی هزینه شده برای تولید را در مقایسه با ارقام جذب شده باید به درستی مورد محاسبه قرار داد تا رقم هزینه فیلم مشخص شود.
اما نکته اینجاست که ارائه خسارت به فیلمی همچون «رستاخیز» که کارگردان حاضر به پذیرفتن اصلاحات ارائه شده نیست چگونه قابل توجیه است؟ اگر فیلم ارزشی است چرا شرایطی را فراهم نمیکنید که فیلم را مخاطب ببیند؟ در این برهوت سینمای ارزشی چرا فیلمی که سالها درباره آن تحقیق و پژوهش شده و توانسته نظر بسیاری از جشنوارهها را به خود جلب کند شرایط دیده شدن آن فراهم نمیشود؟
از سوی دیگر اگر قرار به ارائه خسارت با صاحبان آثار است پس باید به صاحبان فیلمهایی که سالهاست بنا به دلایل مختلف امکان اکران نیافتند خسارت پرداخت شود. برخی از کارگردانان این آثار بارها و بارها فیلمشان را اصلاح کردند برخی مانند احمدرضا درویش حاضر به اصلاح فیلم نیستند و سالها فیلمشان اکران نشده و مانند نمونهای نظیر «کاناپه» در بلاتکلیفی به سر میبرد. کمال تبریزی، ابراهیم حاتمیکیا نیز دارای فیلمهای توقیفی هستند، سازمان سینمایی دربرخورد با این آثار چگونه رفتار میکند؟
نکته قابل توجه دیگر اینکه خسارت در شرایطی به سازندگان فیلم «رستاخیز» ارائه میشود که بنیاد سینمایی فارابی بدهیهای سنگین و بیسابقهای را بابت تعهد خود به فیلمسازانی دارد که آثارشان را به جشنواره فیلم فجر ارائه کردند. همچنین بیکاری در بین اهالی سینما بیداد میکند.
باید دید این توافق و این محاسبه تبعیضآمیز از کجا میآید و توسط چه کسانی صورت گرفته است!؟ در این وضعیت بد اقتصادی کدام حلقه پنهان که قدرت شایانی در سازمان سینمایی دارد، باعث این رانت بزرگ و خطرناک شده است!؟
در شرایطی که رهبر انقلاب افراد را به مبارزه بیامان با فقر، فساد و تبعیض دعوت میکند شاهد این سوء استفاده مالی از قدرت و تصمیم گیری در جهت اهداف شخصی و محافل گروهی هستیم که موجب نگرانی و احساس خطر دلسوزان و اندیشه ورزان خواهد بود. سوال مهم اینجاست چرا هیچگاه درباره این مهم نشستی تشکیل نشد و اطلاعات و جزئیات این توافق ارائه نمیشود؟ چرا اینگونه و بدون اطلاع رسانی و شاید با فعالیت افراد پشت پرده حاکم در سینمای ایران از بودجه فرهنگی کشور چنین خساراتی برای سینمای ایران ایجاد میشود؟
* فارس
ارسال نظر