سینماپرس- سازمان سینمایی وزارت ارشاد ظاهراً هنوز در فضا و حال و هوای ژست تعامل با دنیا به عنوان یک راهکار مدیریتی متوقف مانده است، البته محمدمهدی حیدریان حرفهای قشنگی درباره سهم ایران از سینمای جهان بر زبان میآورد ولی معلوم نیست برنامههای عملیاتی برای برخورداری از این سهم دقیقاً چه چیزهایی هستند. گرایش به امضای تفاهمنامه با کشورهای دیگر از آنجا که جنبه نمایشی دارد نمیتواند گامی در جهت رسیدن به جایگاهی باشد که مخاطب سینمای ایران را جنبهای عمومیتر ببخشد. اگر جشنوارهها همچنان خاستگاه اصلی رویکرد بینالمللی سینمای ایران باشند نمیتوان به سهم سینمای ایران از چشم مخاطبان جهانی امید زیادی داشت.
نگاه به درون مطالبهای است که همواره رهبر معظم انقلاب از آن به عنوان محوریترین راه برونرفت از مشکلات کشور یاد کردهاند، به ویژه این مطالبه در سالهای اخیر به دلیل رویکرد افراطی دولت حاضر بر استراتژیای که کلید حل مشکلات کشور را بیرون مرزها جستوجو میکرد بیش از پیش مورد نقد واقع شد، اما همچنان مشاهده میشود که در عرصه فرهنگ امضای تفاهمنامه با سایر کشورها جزو علاقهمندیهای اساسی برخی مدیران فرهنگ و هنر محسوب میشود؛ تفاهمنامههایی که فرجامی برای آنها دیده نمیشود.
دو مدیر سینمایی یکی از کشورمان و دیگری از سرزمینی دیگر در کنار هم مینشینند، تفاهمنامهای را با متنی مشترک امضا میکنند و لبخندزنان در برابر دوربینها عکس میگیرند. این تصویر شاید بارها از رسانهها در قالب عکس و تصویر و خبر پخش شده و چه بسیار مدیران سینمایی که پس از عقد این قراردادها از تفاهمنامه با فلان کشور صحبت کرده و به مفاد امیدوارکننده این تفاهمنامه اشاره کردهاند.
انتخاب برخی مدیران ارشد فرهنگی از میان مدیران وزارت خارجهای در دولت یازدهم از جمله علی جنتی و حجتالله ایوبی نشان میداد روی ارتقای این عرصه از طریق به اصطلاح تعامل با خارج از کشور حساب ویژهای باز شده بود، اما به تدریج و با مشخص شدن نشانههای شکست این استراتژی، مدیران جدید دستکم در لفظ قدری از نگاه به بیرون کاستند، اما به نظر میرسد محمدمهدی حیدریان همچنان نمیتواند از تفاهمنامه با کشورهای دیگر به عنوان راهکاری جدی دل بکند؛ تفاهمنامههایی که اغلب فقط روی کاغذ قشنگ هستند و در عالم واقعی آوردهای برای هنر و فرهنگ کشور در برندارند. میتوان به جرئت گفت که اجرایی نشدن بسیاری از تفاهمنامههای سینمایی که بین مدیران سینمایی کشورمان و دیگر کشورها در سالیان مختلف به امضا رسیده، موجب شده نگاه مثبتی به چنین قراردادهایی وجود نداشته باشد و بسیاری کارشناسان این نوع تفاهمنامهها و دیدارهای مشترک را اتفاقی تشریفاتی بدانند.
تفاهمنامه چینی- ایرانی
به تازگی رئیس سازمان سینمایی دیداری با نایب رئیس کمیسیون فرهنگ و تاریخ کنفرانس مشورتی سیاسی خلق چین داشته و درباره ساخت راه ابریشم صحبت کرده است.
محمدمهدی حیدریان در این دیدار به این اشاره کرده که میتوانیم موضوعاتی درباره جاده ابریشم را به صورت تولید مشترک در قالب انیمیشن و سینمایی رئال بسازیم و همچنین موضوعات تاریخی و تمدنی را برای تولیدات مشترکمان انتخاب کنیم و تولید مشترک را محور این همکاری بدانیم تا این کار از نظر اقتصادی و فرهنگی در احیای جاده ابریشم نقش جدی ایفا کند. در این دیدار که بیشتر به تفسیر و توصیف شرایط سینمای ایران از سوی مدیریت سینمای ایران گذشت، به این نکته اشاره شده که این همکاری از طریق سفیر چین در ایران پیگیری میشود و هیئتی از سینماگران و فیلمسازان ایران به چین سفر خواهند کرد تا طرفین بتوانند برنامه مشترک با استفاده از توانمندیهای دو طرف در حوزه فیلمسازی داشته باشند. ساخت اثری مشترک با محوریت راه ابریشم بر اساس یک شاخص مشترک فرهنگی میتواند اتفاقی خوب و گامی مؤثر در راستای حضور بینالمللی سینمای ایران باشد، اما این مهم مشروط به آن است که چنانچه در نهایت تفاهمنامه همکاری در این زمینه به امضا رسید، این قرارداد به سرنوشت دیگر تفاهمنامههای بینالمللی سینمای ایران از جمله معبد شائولین دچار نشده و از سوی شورای عالی بینالملل سینما این امر با جدیت و با آسیبشناسی پیگیری شود.
تفاهمی که به معبد شائولین ختم نشد
ایرنا در این باره مینویسد: آخرین قراردادی که در سینمای ایران در دولت یازدهم منعقد شد مربوط به ساخت اثری مشترک با چین بود. بر اساس این قرارداد که توسط آرش امینی مدیر وقت بینالملل سینمای ایران به امضا رسید، مقرر بود فیلم معبد شائولین با حضور جکی چان با همراهی یک شرکت چینی به تولید برسد.
این قرارداد مهر سال ۹۴ به امضا رسید. براساس آنچه رسانهها در زمان عقد این قرارداد منتشر کردند قرار بود فیلمنامهنویس مطرحی از کشور چین همراه با حسن فتحی فیلمنامه این فیلم را بنویسند و از ایران هم فتحی به عنوان کارگردان انتخاب شده بود. داستان این فیلم درباره یک ایرانی است که ۱۵۰۰ سال پیش با سفر به چین برای اولین بار هنرهای رزمی شائولین را در آن کشور آموزش میدهد. طبق برنامهریزیها این فیلم قرار بود بهار سال ۹۵ وارد مرحله فیلمبرداری و بخش زیادی از هزینه ساخت فیلم توسط طرف چینی تقبل شود و ایران در بخش ارائه تجهیزات و لوکیشن همکاری کند. از تاریخهای اعلام شده نزدیک دو سال میگذرد، نه خبری از معبد شائولین است و نه قراردادی که امضا شده، دیگر اعتباری دارد. در این میان تنها انرژی و تلاشهای بیوقفهای به هدر رفته و در نهایت هیچ نتیجهای عاید سینمای ایران نشد.
بخش خصوصی جلوتر از دولت
سازمان سینمایی با اینکه همواره تلاش کرده ژست تعامل با خارج از کشور خود را حفظ کند و در این باره گاه و بیگاه تفاهمنامههایی را هم به امضا رسانده، اما این بخش خصوصی بوده که توانسته به دور از تبلیغات صرف طی سالهای اخیر با مشارکت برخی کشورهای خارجی اقدام به تولید فیلم کند. تجربه نشان داده دولتها به خصوص در مشارکت هنری و فرهنگی طرفهای خوبی برای همکاریهای مشترک و مفید نیستند و بخش خصوصی به دلیل آنکه صرفاً نگاه تبلیغاتی را نصبالعین قرار نمیدهد و به ویژه در سینما نگاه صنعتی را مکمل کار خود دارد، توفیق بیشتری حاصل میکند.
رئیس سازمان سینمایی روز گذشته در گفتوگو با فارس به این اشاره کرده که «یکی از مهمترین چیزهایی که سینمای ایران به آن احتیاج دارد بازار جهانی است و مخاطب جهانی باید برای تماشای فیلم ایرانی بلیت خریداری کند و اجرایی شدن این انگاره بستگی به این دارد که فیلمسازان کشورمان مخاطب خود را در سطح کلانتر و جهانی ببینند و سوژهای را برای فیلمسازی برگزیند که دربرگیری بیشتری داشته باشد. » اگر این سخنان در حد یک رهیافت و استراتژی عملیاتی دنبال شود و مانند بسیاری از ادعاهای دیگر در حد حرف باقی نماند، میشود به عنوان یک رویکرد منطقی سینمایی در تعامل با فضای بینالمللی از آن یاد کرد؛ رویکردی که صرفاً منجر به توسعه سینمای جشنوارهای و گلخانهای نمیشود و به دنبال منافع ملی و نه توقف در منافع اشخاص در عرضه آثار سینمایی است. از این نگاه هم مردم سود خواهند برد و هم سینما.
* روزنامه جوان
ارسال نظر