"شهرت" در لغت به معنی معروف شدن و "شهرتطلبی" یعنی تلاش برای قدر و منزلت پیدا کردن است. حب شهرت، در حقیقت به حب ذات و به مطرح کردن خود برمیگردد. حب شهرت به این دلیل باعث وبال فرد است که اسیر قضاوتهای مردم میشود و از آنجایی که برای از دست دادن مقام و منزلتش همواره نگران و ترسان است، ممکن است برای دستیابی به هدفش به انواع رفتارهای نمایشیِ نامتعارف و زشت دست بزند.
این افراد برای ارضای نیاز دیده شدن و مورد توجه بودن در فضای فرهنگی کشور دست به تخریب دیگران حتی نزدیکترین بستگان خود میزنند. لذا کمترین ارزشی برای اخلاق قائل نیستند و سعی میکنند با شنیعترین الفاظ به تحریک عاطفی مردم پرداخته تا دیده شوند.
اینگونه جوانانی که به هر قیمتی قصد دارند به شهرت و محبوبیت برسند، اصولاً راههای نادرستی را برای هدف خود انتخاب میکنند. تفکر این که برای رسیدن به شهرت میتوان هر اصولی را زیر پا گذاشت و هر راهی را انتخاب کرد یک تفکر غلط و غیر اصولی است که فرد را در راههای نادرست و حوادث و اتفاقات ناگوار قرار میدهد. این چنین افکار از دید روانشناسی افکاری یک سوگرایانه و ناپسند بوده که با توجه به درصد شکستپذیری آن یک دید غلط و غیر قابل قبول است. در واقع فردی که برای رسیدن به بیماری «شهرتطلبی» حاضر است اصولهای انسانی را به خاطر شادی مردم زیر پا گذارد، به مرور زمان به پستی و مفسده کشانده خواهد شد لذا به سرعت با افسردگیهای مزمن روبرو میشود اما سعی میکند خود را فردی موجه، شاد، سر حال و فردی با اعتماد به نفس کامل نشان دهد.
از این جهت بسیاری از افراد مشهور خلوت و آرامش یک زندگی عادی را از دست دادهاند؛ زیرِ نگاه دیگران قرار داشتن و تصور اینکه عدهای مدام مراقب شما هستند احساس امنیت انسان که یکی از اصلیترین نیازهای بشر است، از بین میبرد. (جامعهشناسی شهرت، افشین طباطبایی)
تلاش برای جبران خودکمبینیها و احساس ناایمنی
روانشناسانِ معتقد به این دیدگاه، میگویند هر تلاشی برای ستاره شدن در حقیقت کوششی است برای جبران؛ جبران حقارتها، احساس ضعفها و کمبودها و خودکمبینیها. در این نگاه، ستاره شدن در کمبود عزت نفس و تحقیر خویشتن ریشه دارد، بنابراین برای رفع آن باید به افزایش عزت نفس و رفع حقارتها پرداخت. گفته میشود که فرد چه احساس خودکمبینی داشته باشد و چه احساس ناایمنی اجتماعی و خانوادگی، اعتماد به نفس او به شدت آسیبپذیر میشود و وی برای رفع این آسیبپذیری و کسب اعتماد به نفس به کارهای گوناگونی دست میزند که یکی از آنها ستاره شدن است، چون ستاره شدن نوعی احساس اعتماد به نفس کاذب به فرد میبخشد و احساس ناامنی وی را جبران میکند.
کسانی که علاقه بسیار زیادی به شهرت و معروفیّت دارند در راه رسیدن به این شهرت به سوی مفاسد و برخی پستیها نیز روی خواهند آورد؛ لذا این مسأله به غیر از اینکه فکر و اعصاب انسان را به خود مشغول کند و آسایش شبانه را از او بگیرد و نگرانی و اضطراب جایگزین آن نماید و از دیگر سو باعث افول اخلاق عمومی جامعه شود، سود دیگری نخواهد داشت.
شهرتطلبی انسان را به سوی مفسده سوق میدهد
بنابراین دوست داشتن شهرت نوعی بیماری روانی است و به غیر از اینکه فکر واعصاب انسان را به خود مشغول کند و آسایش شبانه را از او بگیرد و نگرانی و اضطراب جایگزین آن نماید و از دیگر سو باعث افول فرهنگ و اخلاق عمومی جامعه شود، سود دیگری نخواهد داشت. همچنین شهرتطلبی گیاهی است که در دلهای بیمار رشد میکند، مانند گیاهان هرزهای که در زمینهای ناشایست رشد کند و همان طور که اشاره شد کسانی که علاقه بسیار زیادی به شهرت و معروفیّت دارند در راه رسیدن به این شهرت به سوی مفاسد و برخی پستیها نیز روی خواهند آورد.
ارسال نظر