وقتی در جشنواره سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر فیلم ابد و یک روز ساخته سعید روستایی اکران شد، توجه بسیاری از منتقدان و داوران را به خود اختصاص داد. همچنین در اکران نوروزی نود و پنج نیز فیلم حضور موفقی داشت. فیلمی پر تنش که روایتگر خانواده ای فقیر است که با چالش های زیادی دست و پنجه نرم می کند. خانواده ای که سه خواهر و سه برادر با مادر پیر خود زندگی می کنند و یکی از برادران هم معتاد و هم خرده فروش است و برادر بزرگتر ترک کرده است. در این میان یک برادر نوجوان راوی این زندگی پر غصه است که در آن، گره قصه ازدواج یکی از خواهرها با مردی افغانستانی و پولدار است که در صورت ازدواج باید به افغانستان برود. این فیلم که علاوه بر تنش های بسیار و تلخی فراوان فیلمی دیدنی و در عین حال روایتی از واقعیت های جامعه است، حالا با ورودش به کتاب سلامت و بهداشت پایه دوازدهم، محل بحث های متفاوت تری را ایجاد کرده است.
در کتاب نونگاشت پایه دوازدهم در یکی از فعالیت های کلاسی تحت عنوان تکلیف با درج تصویری از این فیلم، آمده است: فیلم سینمایی «ابد و یک روز» را تماشا کنید و پیامدهای اعتیاد و وضعیت خانوادگی افراد معتاد را در مقایسه با خانواده سالم مورد تحلیل قرار دهید.
در وهله اول چنین امری (معرفی یک فیلم به تمام دانش اموزان برای دیدن به عنوان یک تکلیف کلاسی) در کتاب درسی مسبوق به سابقه نیست و در وهله نخست بحث رانت را پیش می کشد که در بخش های دیگر سازمان پژوهش و بخش تالیف نیز مصداق های دیگری از آن وجود دارد. تصور کنید مخاطبان بیشماری قرار است از شبکه نمایش خانگی این فیلم را تهیه کنند که چنین امکانی برای دیگر فیلم ها مهیا مهیا نشده است. همین موضوع باعث ایجاد سوء تفاهم هایی در معرفی این فیلم شده است. در حالیکه فیلم با موضوع اعتیاد یا دیگر آسیب های اجتماعی کم ساخته نشده است.
از سوی دیگر اما معرفی این فیلم به عنوان فیلمی برای مشاهده گروه سنی ۱۷ تا ۱۸ سال و نوع پرسش غیر علمی در تکلیف آن، سوالات دیگری را نیز پیش می کشد.
هر چند سینمای ایران خود دچار رنج بزرگی به نام عدم گروه بندی سنی برای اکران فیلم ها یا حتی درج توصیه برای مناسب نبودن تماشای فیلم برای گروه های سنی یا مخاطبان خاص است و برای همین در زمان اکران نیز احتمال مشاهده این فیلم توسط گروه سنی نوجوانان و جوانان دور از ذهن نیست، اما اینکه آموزش و پرورش رسمی کشور معیاری برای درجه بندی فیلم نداشته باشد، نشان از نگاه غیر حرفه ای در بدنه سازمان پژوهش و نبود یک متخصص روان شناسی برای نظر دادن درباره چنین تصمیم تربیتی است. هر چند برخی کارشناسان معتقد هستند این گروه سنی به بلوغ فکری رسیده اند اما حساسیت این سنین و میزان تکامل سازه های شناختی آنها با توجه به گوناگونی سطح خانواده، در دسترس بودن منابع برای مهارت ورزی، سطوح متفاوت فرهنگی و.... این پرسش را مطرح می کند که آیا یک کار علمی روی تاثیر این فیلم بر این گستره متفاوت صورت گرفته است؟
در روی دیگر این سکه به نظر می رسد مولفان کتاب در یک نگاه دور از واقع بینی متصور شده اند وقتی تکلیف می دهند دانش آموزان با دیدن این فیلم روی موضوع اعتیاد متمرکز شوند و احیانا آسیب های آن را از فیلم دریافت کنند، حتما چنین اتفاقی رخ می دهد؛ غافل از اینکه سینما و تاثیرات آن مانند هر پدیده و محرک دیگری قابل پیش بینی نیست و از یک فرد تا فرد دیگر اثرگذاری متفاوتی دارد و هر گز نمی توان چنین جهتی برای تماشای یک فیلم به مخاطبان نوجوان و جوان داد و در این فیلم جنبه های متعدد دیگری وجود دارد که می تواند اثرات مخربی بر این گروه سنی بگذارد که علیرغم تلاش فیلمساز برای پایان بندی امیدوارانه و فارغ از کیفت فیلم و ساختار قابل تامل آن و همچنین با تاکید بر دوری گزینی از انگ سیاه نمایی به این فیلم، باید گفت این فیلم برای گروه سنی مورد نظر، فیلمی تلخ است و مغایر با شعار وزیر آموزش و پرورش در راستای ایجاد فضای نشاط در مدارس است. هر چند نمی توان وجود آسیب اجتماعی چون اعتیاد را در این گروه سنی انکار کرد اما بسیاری از روان شناسان معتقد هستند رویکردهای سرمشق دهی و استفاده از روش های یادگیری غیر مستقیم باید به دقت انتخاب شود تا به ضد خود تبدیل نشود. چرا که این گروه سنی به شدت مستعد قهرمان سازی و الگوبرداری بنا بر روحیات خاص خود هستند.
به بیان دیگر اگر موضوع آموزش و هشدار به این گروه سنی در راستای کاهش آسیبی اجتماعی مطرح است، چنان باید با دقت متریال مورد نظر مسیر پژوهش، روش و... تعیین شده باشد که امکان کوچکترین لغزشی به سمت خلاف جهت هدف متصور نباشد؛ در حالیکه کسانی که فیلم را دیده اند تایید می کنند که یکی از جذاب ترین شخصیت های این فیلم که به خاطر شخصیت پردازی و بازی خوب نوید محمد زاده در نقش آن، همان شخصیت معتاد فیلم است که حتی در کلیت فیلم می توان گفت به لحاظ مشخصه هایی چون مسئولیت پذیری، غیرت و قدرت همذات پنداری بالا در مخاطب، در صدر قرار می گیرد و از نظر مخاطب شناسی برای این گروه سنی این یک نکته می تواند آسیب زننده و در خلاف جهت هدف طراحان این تکلیف درسی حرکت کند.
این نکته که این دریافت این فیلم برای گروه سنی دختران و پسران به جهت تمرکز بر خرده روایت ها و همذات پنداری با شخصیت های فیلم متفاوت است نیز مطرح است به طوریکه به نظر میرسد بیشتر روی سخن این تکلیف گروه جنسیتی پسران باشد. چه بسا دختران دانش آموز اساسا دریافت اصلی اشان از فیلم گره های مربوط به زندگی شخصیت اصلی دختر جوان فیلم باشد.
نکته دیگری که در این میان مطرح می شود این است که در تکلیف آمده است: پیامدهای اعتیاد و وضعیت خانوادگی افراد معتاد را در مقایسه با خانواده سالم مورد تحلیل قرار دهید. این عبارت در ادبیات تحقیق در ارتباط با فیلمی که دو روی سکه (خانواده نابسامان و خانواده سالم) را نشان نمی دهد، بسیار غیر علمی است. دانش آموزان در این میان از کجا باید تعریفی از خانواده سالم به دست بیاورند؟
در آخر نیز قرار است معلمان این کتاب درسی با دانش آموزان گفتگو کنند که لزوما نه متخصص روان شناسی، جامعه شناسی و یا تحلیل فیلم و ... هستند. چنین تحقیقی یک تحقیق و تحلیل میان رشته ای است و اگر قرار است در کتاب های درسی به عنوان تکالیف مهارت محور از آن یاد شود، باید پرسید آیا از همه گروه های مرجع درباره این تکلیف و درستی آن پرسش شده است؟
در انتها باید گفت هنر یکی از ابزارهای مهم برای یادگیری و فهم دنیا و موضوعات آن است و بدون شک می تواند یکی از ابزارهای مهم یادگیری و مهارت آموزی دانش اموزان نیز باشد. اما نکته مهم در این میان گزینش صحیح است تا اولین تجربه به آخرین تجربه در این حیطه منجر نشود.
ارسال نظر