به گزارش سینماپرس، استاد محمود فرشچیان، نگارگر صاحب نام ایرانی، در ۱۸ مرداد ۱۴۰۴ در سن ۹۵ سالگی در ایالت نیوجرسی آمریکا درگذشت. صبح دیروز دوشنبه ۲۷ مرداد ماه، پیکر ایشان طبق وصیت در زادگاهش، شهر اصفهان، در کنار قبر شاعر نامدار ایرانی میرزا محمدعلی صائب تبریزی اصفهانی (زاده سال هزار هجری قمری و درگذشته ۱۰۸۷) بزرگترین غزلسرای سده یازدهم هجری و نامدارترین شاعر زمان صفویه، به خاک سپرده شد.
بهمن نامور مطلق، عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی، رئیس سابق فرهنگستان هنر و نخستین رئیس دانشگاه استاد فرشچیان، به همین مناسبتبه سوالات ایرنا پاسخ داد.
بخش اول این گفتوگو با عنوان فرشچیان؛ میراثدار هنر ایران/ بدون استاد در بن بست نگارگری گرفتار بودیم را بخوانید.
دانشگاه استاد محمود فرشچیان با عنوان کامل «دانشگاه هنرهای اسلامی-ایرانی استاد فرشچیان» براساس مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی و با حمایت رئیس هیاتموسس و هیاتامنا و رئیس دانشگاه آزاد اسلامی ۳۰ مهر ۱۳۹۷ به عنوان زیر مجموعه دانشگاه آزاد اسلامی افتتاح شد و کار خود را در سه رشته هنری خوشنویسی، نگارگری و صنایعدستی آغاز کرد.
بهمن نامور مطلق نخستین رئیس این دانشگاه در گفتوگو با ایرنا درباره تأسیس دانشگاه استاد فرشچیان گفت: با تأکیداتی که ایشان همواره درباره آموزش داشتند و معتقد بودند اگر ما نتوانیم آموزش خوب و متناسبی را در حوزه هنرهای ایرانی به جوانان خود بدهیم مطمئناً این هنرها فراموش میشوند، از بین میروند و نابود میشوند، زمرمههای شکل گرفتن این دانشگاه آغاز شد. هر زمان فرصتی بود، ایشان فروتنانه، تذکر میدادند آموزش را جدی بگیریم، در آن زمان من دبیر فرهنگستان هنر بودم، این مباحث کمکم مورد توجه گروه هنرهای سنتی فرهنگستان قرار گرفت. چون ایشان عضو پیوسته فرهنگستان هنر بودند، در جلساتی که گاهی در فرهنگستان هنر شرکت میکردند نیز دوباره این مطالب را گفتند و به نظر ایشان نکته حساس برای ترویج و پاسداشت و پاسداری از هنرهای ایرانی، آموزش بود. به نظر ایشان نکته حساس برای ترویج و پاسداشت و پاسداری از هنرهای ایرانی، آموزش بود.
وی اضافه کرد: به همین دلیل، گروه هنرهای سنتی این نکته را به عنوان یک طرح بررسی کرد و پس از ماهها بررسی به این نتیجه رسید که باید یک مرکز آموزشی و حتی یک دانشگاه برای هنرهای ملی راهاندازی شود. این طرح با پیشنهاد استاد فرشچیان آماده و از سوی گروه در شورای هنر آن زمان نیز مطرح شد. اعضا به آن رای مثبت دادند و طرح نهایی برای شورای عالی انقلاب فرهنگی ارسال شد. طرح مدتی در شورای عالی انقلاب فرهنگی ماند، تا اینکه افرادی مثل محمدرضا مخبردزفولی دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی و محمدحسین ایمانیخوشخو دبیر شورای هنر، نسبت به این موضوع اظهار تمایل و کار را پیگیری کردند. این بود که در شورای عالی انقلاب فرهنگی هم این طرح به اسم دانشگاه مطرح شد و قرار شد دانشگاهی را به نام استاد فرشچیان راهاندازی کنیم.
مستقل نبودن دانشگاه استاد فرشچیان؛ خشت کجی که در بدو تأسیس نهاده شد
رئیس پیشین فرهنگستان هنر ادامه داد: در این بخش اما اشتباهی پیش آمد؛ گفتند به خاطر اینکه نمیخواهیم ابعاد دانشگاه را افزایش دهیم، «دانشگاه استاد فرشچیان»، یعنی «دانشگاه هنرهای ایرانی» را زیر نظر یکی از دانشگاهها و مراکز آموزش عالی قرار دهیم، اینجا به نظر من خشت کجی نهاده شد. برای این کار دانشگاههای مختلف اعلام آمادگی کردند، دانشگاه تهران، دانشگاه هنر و همینطور دانشگاه آزاد، در نهایت پیشنهادی که دانشگاه آزاد داده بود، مورد توجه قرار گرفت و اعضای شورای انقلاب فرهنگی رای دادند این دانشگاه زیرمجموعه دانشگاه آزاد باشد، من در آن زمان معاون صنایع دستی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری وقت بودم و ما هم تمایل داشتیم این دانشگاه ذیل سازمان میراث فرهنگی قرار گیرد چون با مجموعه مرتبط بود و میخواستیم هنرهای ایرانی و سنتی را در آن سازمان اشاعه و آموزش دهیم اما در نهایت دانشگاه آزاد انتخاب شد و مراحل تأسیس را در آن نهاد طی کرد.
نامورمطلق دلیل پذیرش ریاست دانشگاه را اینگونه شرح داد: استاد فرشچیان از آمریکا با بنده تماس گرفتند و از من خواستند که مسئولیت راهاندازی این دانشگاه را بر عهده بگیرم، بنده هم با کمال میل پذیرفتم و کمکم گفتوگوهای اولیه انجام و جلسات برگزار شد. با شهید محمدمهدی طهرانچی، رئیس وقت دانشگاه آزاد اسلامی نیز هماهنگیهای لازم صورت گرفت و قرار شد مراسم افتتاحیه برگزار شود. افتتاحیه خوبی با حضور وزیر علوم و تحقیقات، وزیر میراث فرهنگی؛ وزیر فرهنگ و ارشاد وقت و مسئولان دانشگاه و هنرمندان برجسته از شهرهای مختلف برگزار شد.
وی افزود: یک عمارت هم به دانشگاه اختصاص داده؛ اما کمکم مشکلات هم شروع شد. استاد فرشچیان مثل بقیه استادان گروه هنرهای سنتی نظرشان این بود که باید شیوه استاد شاگردی در آنجا برقرار شود اما با مشکل قوانین وزارت علوم مواجه شدیم. در گام بعدی استاد نظرشان این بود که این دانشجوها نباید با آزمون سراسری به دانشگاه بیایند، بلکه باید گزینش به صورت انتخابی باشد، یعنی بیایند کار عملی انجام دهند، مصاحبه شوند و استادان بزرگوار و برجسته افراد مورد نظر خود را انتخاب کنند. باز این هم موضوع با ضوابط سازمان سنجش هماهنگ نبود. از سوی دیگر استاد پیشنهاد داشتند بچههای مستعد شاید بضاعت دادن شهریه نداشته باشند و خوب است شهریه گرفته نشود و برای رشد و شکوفایی هنر این کشور هم باید هزینههایی پرداخت شود، آن هم هنری که بخشی از هویت ما را شکل میدهد اما متاسفانه این هم با ضوابط دانشگاه آزاد تعارض داشت.
این استاد دانشگاه با اشاره به تلاشها برای ایجاد هماهنگی با نهادها و وزاتخانهها، گفت: من در دوره راهاندازی و در مدتی که مدیریت دانشگاه را بر عهده داشتم، خیلی سعی کردم این مشکلات را برطرف کنم. با وزارت علوم گفتوگو و سعی میکردیم آن وزارت علوم را برای انعطافپذیری در قواعد مجاب کنیم، اما موفق نشدیم و این دانشگاه آن دانشگاهی نشد که استاد انتظار داشتند.
وی با ابراز امیدواری از این که پس از درگذشت استاد فرشچیان دوباره به وضعیت دانشگاه رسیدگی شود، اظهار داشت: امیدوارم درگذشت استاد باعث شود دوباره موضوع دانشگاه مطرح شده در آن بازنگری شود. ما قواعدی درست بر اساس قواعد اروپاییها ساختهایم و از آن کوتاه نمیآییم؛ یعنی در خود اروپا نسبت به قواعدی که درست کردند انعطافپذیرتر از خود ما هستند. مثلا در فرانسه مراکز آموزش عالی تاسیس میشود که مشمول قواعد دانشگاه و وزارت علوم و ضوابط جاری و ساری و فراگیر نیستِ اما ما یک ضابطه دانشگاهی را از آنها گرفتیم و تقلید کردیم و حالا آن را تغییر نمیدهیم.
نامور مطلق گفت: روشی که ما قبلا داشتیم؛ یعنی شیوه استاد شاگردی جواب هم داده. میخواستیم به آن روش برگردیم، دست کم حداقل یک قسمت از بدنه آموزش عالی را با آن نظام پیش ببریم اما متاسفانه این شجاعت در آنان نبود. امیدوارم که این هم تغییر کند و موجب شود که مسئولین وزارت علوم همراهی لازم داشته باشند.
وی درباره آنچه باید در دانشگاه استاد فرشچیان تغییر کند گفت: نخست باید دانشگاه را مستقل و جدا کنند، این آرزوی ما بود و پیش از همه آرزوی استاد بود که این یک دانشگاه مستقل باشد، شاید بهتر باشد که دولت هم کمک کند که به طور مستقیم با آن شیوه آموزشی خاص استاد-شاگردی و همینطور پذیرش گزینشی دانشگاه برقرار شود. ما یک مشکل دیگر هم در دانشگاه فرشچیان داشتیم، استادان خیلی خوب ما در حوزه فرش، در حوزه فلز، مثل قلمزنی، در حوزه پارچه، مثل قلمکاری و چیزهای دیگر مدرک رسمی دانشگاهی نداشتند و آنجا دوباره ما با وزارت علوم دچار مشکلات جدی شدیم. در این مورد نیاز به همراهی وزارت علوم است که بتوانیم به خوبی از این استادان استفاده کنیم، متأسفانه در این مورد هم همکاری لازم صورت نگرفت و رفتارها مأیوسکننده بود، ما میدانیم که در بسیاری از دانشگاهها در سراسر جهان این شرط را برداشتهاند، یعنی کسی که در یک حوزه، به ویژه در مورد هنر، تخصص دارد، نیاز به مدرک ندارد، زمانی شما درباره ریاضیات صحبت میکنید، درباره علوم انسانی صحبت میکنید، اما وقتی صحبت از هنر است، باید بدانیم که هنر، حوزه آفرینشی خلاقانه است، حوزه خلق است و این حوزه خلق با حوزه نقد متفاوت است، در اینجا ما باید تساهل و تسامح بیشتری به خرج میدادیم. ما میدانیم که در بسیاری از دانشگاهها در سراسر جهان این شرط را برداشتهاند، یعنی کسی که در یک حوزه، به ویژه در مورد هنر، تخصص دارد، نیاز به مدرک ندارد، زمانی شما درباره ریاضیات صحبت میکنید، درباره علوم انسانی صحبت میکنید، اما وقتی صحبت از هنر است، باید بدانیم که هنر، حوزه آفرینشی خلاقانه است، حوزه خلق است و این حوزه خلق با حوزه نقد متفاوت است، در اینجا ما باید تساهل و تسامح بیشتری به خرج میدادیم.
فرشچیان از دین کسب درآمد نکرد
رئیس پیشین فرهنگستان هنر، درباره اثر سیمرغ فرشچیان گفت: آثار استاد فرشچیان هر کدام یک شأن نزولی و زمینهای دارند و دلایلی برای شکلگیریشان وجود داشته است؛ گاهی هم تجربیات فردی یا تجربیات اجتماعی ایشان در شکلگیری اثر دخیل بوده است. هر جا احساس میکردند لازم است برای بهبود موضوعی مثل «بخشش» کاری انجام دهند، بیان ایشان تصویری بود و همه چیز را با زبان نگارگری و نقاشی بیان میکردند. مثلا بنده به عنوان معلم دانشگاه اگر ببینم مشکلی در جامعه وجود دارد، دربارهاش شاید مقاله بدهم یا صحبت کنم و آن را در حوزه کلام مطرح کنم. ایشان هر زمان احساس نیازی در جامعه بود، با یک بیان تصویری آن را بازگو میکردند.
وی افزود: در دورهای که مسئولیت پژوهشی خانه هنرمندان را داشتم، جلساتی با آیتالله عبدالله جوادی آملی داشتیم. جمعی بودیم، اغلب اهالی سینمایی مثل محمدمهدی حیدریان، مجید مجیدی و برخی دیگر به دیدار آیتالله جوادی آملی میرفتیم و با ایشان صحبت میکردیم؛ بیشتر گفتوگو بود. استادان دانشگاه، هنرمندان صاحب نام و آیتالله جوادی آملی درباره هنر، سینما و مسائل مختلف فرهنگی و هنری با یکدیگر گفتوگو میکردیم. یک بار ایشان که خیلی به آقای فرشچیان علاقه داشتند و حتی چندبار هم یکدیگر را ملاقات کرده بودند، گفتند که خوب است کاری درباره سیمرغ توسط استاد فرشچیان انجام شود اگر بخواهد سیمرغ یک بیان امروزی و قوی داشته باشد، آن کار استاد فرشچیان است.
نامور مطلق ادامه داد: من وقتی فرشچیان را دیدم، موضوع را مطرح کردم و گفتم که آیتالله جوادی آملی چنین پیشنهادی دادهاند. اگر شما این کار را انجام دهید خیلی خوب است؛ چون افق انتظاری برایش شکل گرفته است. استاد فرشچیان که علاقه زیادی به آیتالله جوادی آملی داشتند، گفتند بله، انجام میدهم. بعد از آن به خارج رفتند، چون زندگیشان آنجا بود. من یک بار از ایشان پرسیدم علت زندگیشان در خارج چیست؟ گفتند: اینجا (ایران) دوستان مدام به من مراجعه میکنند و نمیتوانم در سکوت و آرامش که برای خلق اثر لازم دارم کار کنم از سوی دیگر هم نمیتوانم به دوستان جواب منفی بدهم. اگر بگویم نیستم یا وقت ندارم، درست نیست. به همین دلیل در خارج زندگی میکنم تا بتوانم با آرامش برای هنر ایران اثر خلق کنم. بعد از دو سه سال گفتند آن کار را انجام دادهاند؛ اثری به نام «سیمرغ» خلق کردند.
وی درباره معنویت در آثار فرشچیان گفت: ایشان علاوه بر نگارگری، طراحی ضریح امام رضا (ع) و امام حسین (ع) را هم انجام دادند. طراحیهای زیادی انجام اما طراحی ایشان پذیرفته شد. برای این آثار و آثاری مانند «عصر عاشورا» و «ضامن آهو» هیچ هدیه و دستمزدی دریافت نکردند، حتی یک ریال. همه را با نیت خالصانه و لطف الهی انجام دادند و هیچ درآمدی از آثار دینیشان نداشتند. حتی هزینه سفرهایی که برای این کارها میکردند را خودشان میپرداختند. دین برای ایشان وسیله امرار معاش و کسب درآمد نبود. سجایای اخلاقی استاد فرشچیان بسیار متنوع است؛ یکی از آنها همین بود که دین را نفروختند و برای دین هزینه کردند، نه اینکه از دین برای خودشان هزینهای بتراشند.
نامور مطلق در ستایش روی خوش فرشچیان گفت: ما وقتی به منزلشان میرفتیم، با هم گپ میزدیم. مثلاً اگر میگفتم فلان کس در حوزه هنری کار میکند و علاقه دارد شما را ببیند با روی باز میپذیرفتند. یادم هست با یکی از دوستان رفتم که در کار جواهرات بود و میخواست از آثار استاد برای جواهرات استفاده کند. من قراری گذاشتم و خدمت استاد رفتیم. ایشان با روی گشاده پذیرفتند و گفتند: اگر فکر میکنید این آثار میتواند کمکی به زندگی و هنر شما کند، هیچ مانعی ندارد، خیلی هم خوب است. یادم هست همان روز دوستم هدیهای ارزشمند برای استاد آورده بود اما استاد نپذیرفتند. هر چه اصرار کرد باز نکردند و گفتند که نیازی نیست. شما از آثار من استفاده کنید. همچنین یادم هست در جلساتی که در دانشگاه استاد فرشچیان داشتیم، با دلگرمی و امید میآمدند. در جلساتی که شهید طهرانچی هم حضور داشتند، با یکدیگر گفتوگو میکردیم. استاد خاضعانه سعی میکردند حرفهای عمیقشان را با ظرافت و فروتنی بیان کنند. اگر کسی دیگر بود، شاید اینطور با فروتنی نمیگفت، چون حق داشتند درباره آن مطالب سخن بگویند اما ایشان همیشه با فروتنی بیان میکردند. امیدوارم این نگاه، نگرش و زیباییشناسی در هنر و فرهنگ کشور جاری و ساری شود.
ارسال نظر