به راستی در سینمای ایران چه خبر است؟ رانت نفتی سینما و پول سازمانهای دولتی از یک سو و پولهای کثیف که مفسدین اقتصادی برای تطهیر کردن فسادشان وارد سینما میکنند از سوی دیگر، چه بلایی سر سینمای ایران آورده است؟ فیلمهایی که پیش از اکران، هزینه خود را درمیآورند و اصلا برای شان اکران (یعنی مردم) اهمیتی ندارد، قرار است چه سرنوشت شومی را برای این سینمای غیردموکراتیک رقم بزنند؟
سوال اینجاست که آیا از دل این بستر میتوان انتظار سینمای متعهد داشت؟ دقیقا در همین نقطه است که سینمای ایران سر یک دوراهی قرار گرفته؛ آیا با پولهای کثیف می توان فیلم تمیز ساخت؟ پاسخ برخی از سینماگران به این سوال شباهت زیادی به کارمندان رسانههای استعماری دارد: «مهم نیست پول از کجا میآید، مهم این است که من (سینماگر) در ارایه حرفی که مدنظر دارم خلاف باورم رفتار نکنم.»
از دل همین پاسخ است که سوالی دیگر ایجاد میشود که اصلا باور شما چیست؟ خلاف باورتان چیست؟ وقتی برای تان اهمیت ندارد پولی که دریافت میکنید، از طریق مفسدین اقتصادی، اختلاسگران و رانتخوارها که ضدمردم هستند تامین میشود، میتوانید دم از باور بزنید و از اثر وضعی این پول بگذرید؟ اینها همان سوالهایی است که باید به صورت علنی دربارهشان بحث و جدل صورت بگیرد. اما سوای این سوالها، برای جلوگیری از ورود پولهای کثیف دو امر مهم ضروری است:
نخست اینکه قانون اساسی برای کار در حیطه فرهنگی منع مالیاتی قرار داده و بالطبع سبب شده تا نظارت مالیاتی از فرهنگ برداشته شود؛ همین دلیل نیز بسترساز جولان مفسدین اقتصادی و خائنین به ملت است تا پشت درهای بسته و در پستوهایی که نظارتی بر آنها نیست، در حیطه فرهنگ از سینما و تئاتر تا موسیقی و هنرهای تجسمی پولشویی کنند.
نبود نظارت از یکسو و نبود التزام به شفافیت تهیه کنندگان سینما در این صنعت از سوی دیگر در کنار هم، همان دلیلی است که این حیطه را مأمنی برای تمام مفسدین اقتصادی کرده است. ب. ز با سرمایهگذاری در فیلمهای سینمایی و م.الف با سرمایهگذاری در سینما و شبکه خانگی، دو نمونه علنی شده این ماجرا هستند و به طور قطع نمونههایی در پستوی بسیاری هنوز وجود دارد که هنوز نامشان سر زبانها نیفتاده است. آیا این مجال راهحلی نیز دارد؟ با اصلاح قانون اساسی و رفع منع مالیات از حیطه فرهنگ می توان این پستوی امن برای مفسدین اقتصادی را از بین برد.
چرا باید یک کارگر یا معلم مالیات بدهد اما صنعت سینمای ایران با آمار و ارقام نجومی از پرداخت مالیات معاف باشد؟ باید مجلس شورای اسلامی به امر ورود و برای جلوگیری از پولشویی در حیطه فرهنگ، این قانون را اصلاح کند. آیا سینماگران یا اهالی فرهنگ و هنر اعتراض میکنند؟ باید پرسید چرا خود جلوی ورود این پولها را تا امروز نگرفتهاند و از آن ارتزاق کردهاند که حال معترض هستند؟دوم، انگشت اتهام را باید به سمت «سلبریتی»ها گرفت. مفهومی وارداتی که تنها در خدمت منافع خویش قدم برمیدارد. مصداق این حرف را نیز در دو نکته میتوان جویا شد:
نخست اینکه آنها – آگاهانه یا ناآگاهانه، حلقه ربط مفسدین اقتصادی به صنعت سینما هستند و دو، آنها هیچ چارچوبی برای دریافت نکردن، کار نکردن و همدست نشدن با مفسدین اقتصادی – دریافت نکردن دستمزد و حقوق از اینان، ندارند. در مثال اخیر، بازیگران سریال ش. با وجود آگاهی از اتهام سرمایهگذار و تهیه کننده این سریال، چرا از همکاری با او تا مشخص نشدن اتهام این فرد دست نکشیدند؟ آنها اگر داعیه مردم دارند و عدالت – که این گونه نمایش میدهند، میتوانستند به خاطر مردم و حقوق معلمانی که حقشان خورده شده، در یک بیانیه عمومی از همکاری با این فرد تا مشخص شدن اتهامش دست بکشند، پس چرا چنین نکردند؟
درست در همین نقطه است که دورویی برخی از سلبریتیها خود را نمایان میکند. از یکسو در فضای عمومی با فیگور غمخوار مردم بودن برای خود وجهه و ویترین میسازند و از سوی دیگر در پستو و زندگی حرفهای همدست دزدها و مفسدین اقتصادی میشوند. از پولهای کثیف پروار میشوند و در برج عاج برای مردمی که چون رعایای آنها دورشان میچرخند نطقهای مردمفریب میکنند. چون ویروسی که اعتماد به نفس جامعه را هدف قرار داده، فردیت خود را تبلیغ میکند و برای عوام خود را الگوهای اخلاق معرفی میکنند. در حالی که جیبهایشان با دستمزدهای عجیب – که به واسطه پولشویی به سینما تزریق شده، پر میشود و با نمایش مارکپوشی و سفرهای فرنگ و زندگیای که از سطح توقع مردم بالاتر است، چون توموری بدخیم جان جامعه را میگیرند و در همین بزنگاه نیز با یک پست یا توییت داعیهدار عدالتخواهی میشوند.
تکلیف چیست و یا با تمسک به سوال مهم «چه باید کرد» چگونه میتوان برای مقابله با این فضای مسموم کاری کرد؟
باید خطاب به بازیگران شریفی که خود را از بیماری سلبریتی بودن دور نگه داشتهاند، گفت که شما باید در یک اتحاد مبارک مقابل این پدیده شوم بایستید. مگر نه آنکه در بزنگاه انتخاباتی یکصدا پشت یک نام میایستید و بازیگران صحنه سیاستزدایی میشوید؟ پس امروز در یک حرکت مثبت نقش خود را برای در کنار مردم ایستادن بیابید، انتخاب کنید که در این مجال شوم علیه مردم هستید یا در کنار مردم؟ قیام کنید و با اتحاد بیانیه صادر کنید و وضعیت را برای همکاران خود سخت کنید، شرایطی بسازید که مفسدین اقتصادی در سینما نتوانند جولان بدهند. شرایط را برای همکارانتان طوری رقم بزنید که اگر در کنار مفسدی ایستاد، خود دیگر توان سر بلند کردن نداشته باشد. به مردم بازگردید و با مردم روراست باشید و سلبریتیهایی را که شریک دزد و رفیق قافلهاند، خود از ساحت فرهنگ و هنر برکنار کنید. اگر به راستی غم مردم دارید علیه پولشویی در سینما قیام کنید و دست همکارانتان را از فشردن دست مفسدین اقتصادی کوتاه کنید؛ اگر به دنبال عدالتخواهی هستید، بسمالله.
* اعتماد
ارسال نظر