در سینمای ایران، موسیقی فیلم آغازی قهرمانانه داشت... تا قبل از فیلم «قیصر» موسیقی متن در فیلمها جایگاهی نداشت و معمولا از موسیقیهای آماده، روی فیلمها استفاده میشد.
«اسفندیار منفردزاده» سازنده موسیقی متن «قیصر» ۱۰ سال بعد برای فرهاد موسیقی «جمعه» را ساخت. ترانهای که بعد از قتلعام مردم در ۱۷ شهریور سال ۵۷ توسط رژیم پهلوی خوانده شد. بعد از «قیصر»، موسیقی متن به طور جدی، بویژه در سینمای موج نو راه پیدا کرد و «گاو»، «صادق کرده» و چند فیلم دیگر صاحب موسیقی منحصربهفرد برای خودشان شدند.
با عبور از سالهای اول انقلاب و فعالیت پرحجم سینماگرانی که اصرار به استفاده از موزیک مستقل برای فیلم داشتند، چهرههای موثری در حوزه موسیقی فیلم معرفی شدند که تا سالها و تا امروز، جدیترین موزیسینهای ایرانی هستند.
رخداد انقلاب و تاثیری که بر سینما گذاشت، با تولید موسیقیهای ماندگاری برای برخی فیلمهای سینمایی همراه شد. مجید انتظامی برای «آفتابنشینها»، «سناتور» و «ترن» و تعدادی از فیلمهای دیگر با مضمون مشابه، بابک بیات برای «شکار»، «ریشه در خون» و «تشکیلات» و مرتضی حنانه برای «تیرباران» موزیکهایی را ساختند که هنوز هم در ایام و مناسبتهای مرتبط پرتکرار پخش میشوند.
سینمای دفاع مقدس، موسیقی فیلم در سینمای ایران را وارد کلاسی متفاوت کرد. مجید انتظامی پرکارترین موزیسین این ژانر است که با ساخت موسیقی فیلمهایی چون «عقابها»، «کانی مانگا»، «از کرخه تا راین»، «بوی پیراهن یوسف»، «آژانس شیشهای» و «دوئل» و تعدادی فیلم دیگر، شاهکارهای دلنشینی را در خاطرهها ماندگار کرده است. موسیقی «سفر به چزابه» رسول ملاقلیپور را هم پیروز ارجمند ساخت که در خیلی از برنامههای مربوط به دفاعمقدس از آن استفاده میشود. محمدرضا علیقلی هم در این ژانر پرکار بوده و برای فیلمهای خیلی از کارگردانان سینمای دفاعمقدس مثل رسول ملاقلیپور، ابراهیم حاتمیکیا، جمال شورجه و پرویزشیخ طادی موسیقی ساخته است. «پرواز در شب»، «افق»، «روبان قرمز»، «حماسه مجنون» و «روزهای زندگی» از کارهای علیقلی است. «سیمرغ» و «خاک سرخ» هم سریالهای پرمخاطبی بودند که موسیقی متن علیقلی به ماندگاری آنها در یادها خیلی کمک کرده است.
یکی از نقاط اوج موسیقی فیلم در سینما و تلویزیون ایران در کارهای تاریخی و مذهبی خودش رو نشان داده است. موسیقیهایی که به دلیل همراه شدن با شخصیت فرامادی فیلم، پر از انرژی مثبت بودند. مجید انتظامی در این عرصه هم موسیقیهای ماندگاری مثل «روز واقعه»، «مریم مقدس» و «تنهاترین سردار» را ساخته که کارهای فوقالعادهای هستند. کامبیز روشنروان برای «سفیر»، فریدون شهبازیان برای «معصومیت از دست رفته»، بابک بیات برای «ولایت عشق»، امیر توسلی برای «مختارنامه» و پیمان یزدانیان برای «یوسف پیامبر» خالق نواهای ماندگار شدند. در این بین اما فرهاد فخرالدینی اثر متفاوتتری بر موسیقی این فیلمها گذاشته است. فخرالدینی که موسیقی معرکه فیلم «امام علی» را با رجوع به متنی باقیمانده از ۱۴۰۰ سال پیش خلق کرده، درباره این کار میگوید: ساخت موسیقی سریال «امام علی(ع)» فقط به استفاده از تحقیقات و آثار منتسب به عبدالقادر مراغی منحصر نشد. کما اینکه ما در هر بخش از سریال تمهای متفاوتی را با ارکستر طراحی کردیم که هر کدام برای خود داستان جداگانهای دارد که در این زمینه میتوانم به تمهای مالک اشتر و عایشه اشاره کنم که به تنهایی دربرگیرنده ملودیهای زیبایی هستند. البته تمهای مربوط به وصف حضرت علی(ع) نیز کارهای خوبی بودند که ما در هر بخش از سریال برای آن طراحیهای متنوعی کردیم که خوشبختانه آنها نیز مورد استقبال مخاطبان قرار گرفت. من موسیقی سریال «امام علی(ع)» را به این سادگی ننوشتم. من برای پلان به پلان سریال به معنا و مفهوم مطلق کلمه خودم را محل حادثه قرار میدادم و این حس را با حس درونی خودم تلفیق میکردم تا بتوانم بر اساس این تکنیک بهترین نتیجه را دریافت کنم.
فخرالدینی کارهای دیگری هم دارد که بیراه نیست اگر بگوییم شهرت و ماندگاری این آثار تلویزیونی در ذهنها و حافظهها مدیون موسیقیشان است: «سربداران»، «روزی روزگاری»، «بوعلی سینا» و موسیقی دلنشین «کیف انگلیسی» که پرتکرار در برنامههای مختلف از آن استفاده میشود.
البته در حوزه فیلمهای تاریخی باید چهرههای دیگری را هم تحسین کرد. بابک بیات برای «پهلوانان نمیمیرند»، فریدون شهبازیان برای «میرزاکوچک خان»، فردین خلعتبری برای «شب دهم»، احمد پژمان برای «دلیران تنگستان»، مرتضی حنانه برای «هزاردستان»، سعید شهرام برای «روزگار قریب» و حسین علیزاده برای «در چشم باد»، موسیقیهای ماندگاری ساختند. ژانر جنایی و پلیسی یکی از ژانرهایی است که میشود موسیقی را به عنوان جزو لاینفک آن معرفی کرد. اصلا مگر میشود «پوآرو» و «ناوارو» را بدون موسیقی متن متصور شد. در تلویزیون ایران موسیقی متن «کارآگاه علوی» (یراقچیان)، «مزد ترس» (احمدیان) و «خواب و بیدار» (چشمآذر) نمونههای موفقی در این ژانر هستند. کارن همایونفر با نوشتن موسیقی متن «جرم» برنده سیمرغ بلورین جشنواره فجر و برای موسیقی «بادیگارد» نامزد همین جشنواره شد. او در تلویزیون هم کارهای ماندگار زیادی کرده است: «پلیس جوان»، «در قلب من»، «همسایهها»، «سفر سبز»، «حلقه سبز» و «تنهایی لیلا».
فیلمهای کودک و نوجوان هم اساسا فیلمهای موسیقایی هستند. ناصر چشمآذر با آهنگسازی برای «قصههای مجید» و «خواهران غریب» و محمدرضا علیقلی با ساختن آهنگ برای «مدرسه موشها» و «کلاه قرمزی» جدیت حضور موزیسینها در ژانر کودک و نوجوان را نشان دادند. در این بین قصه موسیقی انیمیشن «زال و سیمرغ» کمی بامزه است؛ همه این موسیقی را به اسم «بچههای آلپ» میشناسند اما واقعیت این است که این موسیقی اصلی بچههای آلپ نبود اما جوری روی کار نشسته است که هیچکس احساس نمیکند موسیقی متن بچههای آلپ چیزی جز این باشد.
با همه اینها، شاید برای خیلی از ما ماندگاری موسیقی یک فیلم در خاطرمان هیچ ربطی به خود آن فیلم نداشته باشد. شاید حسی که در لحظه تماشا و متاثر از فضای پیرامون فیلم داشتیم خیلی به ماندگاری یک موسیقی خاص در حافظه ما کمک کرده باشد. شاید هم حسی که برخی اوقات خیلی شخصی است و برای هرکس منحصربهفرد است. مثل موسیقی «مادر» علی حاتمی که ارسلان کامکار آن را ساخت. مثل موسیقی «میم مثل مادر» رسول ملاقلیپور ساخته آریا عظیمینژاد و موسیقی «هامون» داریوش مهرجویی که مرحوم ناصر چشمآذر نتش را نوشت!
در خاطرهانگیز شدن خیلی از موسیقیها حتما اوضاع روزگار و سیاست و تحولات موثر است. موسیقی فیلم اعتراض که مجید انتظامی آن را نوشته احتمالا از این دست موسیقیهاست؛ یا «سالهای مشروطه» و «تبریز در مه».
برای ماندگار شدن برخی موسیقیها، دلیل مشخصی نمیشود پیدا کرد؛ مثلا «آرایشگاه زیبا»، «زیزی گولو» یا «هی لولی هی لولی» سریال «او یک فرشته بود» و آهنگهای پنجگانه «پایتخت»!
در سالهای اخیر چهرههای تازهای به موسیقی فیلم اضافه شدند که کارشان را خوب بلدند. اگرچه در دورهای هستیم که دیگر کمتر میشود به ماندگاری آثار سینمایی و موسیقایی فکر کرد اما موزیسینهایی هستند که تلاش میکنند موسیقیهایی متفاوت را تجربه کنند. محسن چاووشی که در «سنتوری» تجربه متفاوتی را وارد سینما کرد و در سری «شهرزاد» به شکل متفاوتتری ادامهاش داد. حبیب خزاییفر که در ۳ همکاری با مهدویان، نتهای خیلی خوبی برای «ایستاده در غبار»، «ماجرای نیمروز» و «لاتاری» نوشته و سهراب پورناظری که در تجربه کار با علیرضا قربانی و همایون شجریان، کارهای متفاوتی را برای فیلمهای سینمایی میسازد، از این دستهاند.
«آن، تکرار غریبانه روزهایت چگونه گذشت!...» موسیقی متن این کار را که به یاد دارید! البته کاری که در ایران با این موسیقی شده، شاید خیلی به مذاق سازندهاش خوش نیاید. شاید هم برعکس، استفاده پرتکرارش در آسانسورها که تقریبا رکورد استفاده از یک موسیقی خاص داخل آسانسور را زده، او را خوشحال کند. «ریچارد کلایدرمن» که مدتی پیش حاشیههای حضور او در تهران در رسانهها داغ شده بود، موسیقی متن «آنشرلی با موهای قرمز» را به همراه «جیمز لست» ساخت؛ اثری خاطرهانگیز برای بسیاری از ایرانیان. در یک دورهای بسیاری از این آهنگ به عنوان زنگ تماس تلفن همراه خود استفاده میکردند و به این معنا بود که آن را دوست دارند و شاید مقدمه خوبی برای پرسیدن این سوال باشد که اگر این موسیقی برای فیلم آنشرلی تولید نمیشد، توجهی که امروز به آن شده، میشد؟ یا نه! این «موسیقی فیلم» است که آن کار را خاطرهانگیز و ماندگار کرده؟!
صحبت درباره «موسیقی فیلم» حرف زدن درباره پدیدهای است که همزاد سینماست. از دورهای که برادران لومیر برای ساکت کردن تماشاچیان حاضر در سالن هنگام پخش فیلم، با استفادهای ابزاری از موسیقی، در زمان پخش فیلمهایشان، پیانیستها و نوازندهها را به خط میکردند تا از موسیقیهای همسان با تصاویر استفاده کنند، تا امروز که برخی «موسیقی فیلم»ها حتی بیشتر از خود فیلمها دیده میشوند، تاریخ موسیقی فیلم با فراز و نشیبهای فراوانی همراه بوده است. در دنیای سینمای صامت گاه حتی هنگام فیلمبرداری، گروه ارکستر در گوشهای مینواختند تا بر اساس آن ریتم صحنه و بازی تنظیم شود. بعد از ساخت اولین فیلم ناطق، سیر تحول متفاوتی در سینما آغاز شد. موسیقی انتخابی برای فیلمهای مختلف با توجه به محتوا و فرم آن فیلم ساخته میشد. به همین دلیل عناوین موسیقیها نیز عنوان ژانرها را به خود گرفت و به طور مثال موسیقی حادثهای، ماجراجویانه، پلیسی، کمدی، درام، تاریخی، عاشقانه و... ساخته شد.
«آرون کوپلند» که یک موسیقیدان است و تعدادی موسیقی فیلم ساخته است، در این باره میگوید: «دوست دارم تماشاگران در ابتدا یک فیلم را همراه با موسیقی ببینند. برای بار دوم آن را بدون حضور موسیقی تماشا کنند. پس از آن و در سومینبار دوباره آن فیلم را به همراه موسیقی نظاره کنند. در آن هنگام فکر میکنم آنها به تصویر واضحی دست خواهند یافت که موسیقی برای فیلم چه میکند».
آهنگسازان بسیاری در سینمای دنیا ماندگار شدهاند؛ از «انیو موریکونه» معروفترین آهنگساز تاریخ سینما و «برنارد هرمن» که با «همشهری کین» در سینما جاودانه شد و بعدها با هیچکاک موسیقیهای شگفتانگیزی چون «سرگیجه» ساخت تا «جان ویلیامز» که موسیقی آروارهها و ایندیاناجونز را برای اسپیلبرگ ساخت و «موریس ژار» که موسیقیهای بینظیرش برای دیوید لین در فیلمهای «لورنس عربستان» و «دکتر ژیواگو» خاطرهساز شد و با شاهکار «الرساله» مصطفی عقاد در ذهن و خاطره ایرانیان و مسلمانان ماندگار شد.
«موسیقی فیلم» اما محل ابداعات و ایدهپردازیهایی بود که گاه از خود فیلم بیشتر در یاد میماند، البته سختیهای خود را نیز داشت. انیو موریکونه برای «خوب، بد، زشت» با الهام از صدای زوزه گرگ صحرایی آمریکای شمالی تم اصلی موسیقی فیلم را برای سرجو لئونه نوشت که سازبندی آن ترکیب نامتعارفی برای سینمای وسترن تا آن روز بود. موریکونه در مواردی حتی پیش از تصویربرداری، موسیقی مورد نیاز فیلم را ضبط کرده و سرجیو لئونه بر اساس ریتم و چگونگی موسیقی اقدام به تصویربرداری برای آن میکرد. ۱۰ سال بعد، موریس ژار با زندگی در بیابانهای لیبی و الهام از کویر، موسیقی متن ماندگار «محمدرسولالله» را با استفاده از مقام حجاز که از مشترکات موسیقی ملل است، نوشت و موسیقی «الرساله» را به یکی از دوستداشتنیترین خاطرههای جمعی ایرانیان تبدیل کرد. موسیقی این فیلم در سال ۱۹۷۷ نامزد دریافت جایزه اسکار شد. در کشور ما نیز آهنگسازان بسیاری بودهاند که با ساخت موسیقی فیلمهای ماندگار، خاطرهساز شدند. در این «پرونده» میخواهیم درباره «موسیقی فیلم»های ماندگار در خاطره جمعی ایرانیان صحبت کنیم.
*وطن امروز
ارسال نظر