فیلمنامه نویس فیلم سینمایی «دعوت» در گفتگو با خبرنگار سینماپرس افزود: یکی از سوألات بسیار مهمی که همواره برای بنده مطرح می شود این است که چطور برخی از این فیلم های سینمایی و سریال های شبکه نمایش خانگی مجوز می گیرند؟ سریال ها و فیلم هایی که بسیاری از دغدغه مندان، کارشناسان و پیشکسوتان سینما علیه آن ها موضع گرفته اند و معتقدند نه تنها سطح انتظار و توقع مردم را از سینما پایین می آورد بلکه باعث ایجاد بحران در جامعه نیز می شود. چرا ما صرفاً به سینما به عنوان ابزار سرگرمی نگاه می کنیم؟ آیا هنوز به این نتیجه نرسیده ایم که این اتفاقات از خارج سینما بر سینما تحمیل می شود و اسپانسرهای میلیاردی که در سینما پولشویی می کنند باعث این اتفاقات شده اند؟ ای کاش سلاطین سینما، تئاتر و موسیقی هم شناسایی و اعدام می شدند تا دیگر شاهد این اتفاقات در هنرهفتم نبودیم!
وی ادامه داد: برای بنده شوکه کننده است که چطور فیلمنامه هایی ادبی با معیارهای درست و اصولی فیلمنامه نویسی در کشور ما مجوز نمی گیرند و بسیاری از سینماگران متبحر و کاربلد بیکار و خانه نشین شده اند اما سیل انبوهی از آثار سخیف و مبتذل به راحتی مجوز می گیرند؟ چطور ممکن است که در حال حاضر دست اندرکاران شورای نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی و شوراهای پروانه ساخت و نمایش چشم های خود را روی این نوع آثار می بندند و در ثانیه ای به این نوع آثار مجوز تولید و اکران می دهند؟
یثربی با طرح این پرسش که شورای تفحص وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی کجاست و چه می کند اظهار داشت: من نمی دانم چطور شورای تفحص جلوی اکران گسترده این نوع آثار سخیف را نمی گیرد؟ اسفا که اصولاً فرهنگ و هنر کشور ما از سینما و تئاتر گرفته تا موسیقی و... دچار یک مافیازدگی وحشتناک شده است و دست هایی عجیب در کارند تا فرهنگ و هنر کهن و ارزشمندمان را به یغما ببرند.
کارگردان نمایش «یک شب دیگر هم بمان سیلویا» خاطرنشان کرد: ما نیازمند یک تحقیق جامعه شناسانه گسترده در رابطه با این مسائل هستیم که من متأسفانه هنوز وقت نکردم سراغ آن بروم. من به طور قاطع عرض می کنم دست هایی این چرخ ها را می چرخانند که هنرمند نیستند و بویی از هنر نبرده اند اما به اسم هنرمندان تمام می شود چرا که مردم هنرمندان را می شناسند و به خاطر آن ها است که این نوع فیلم ها را تماشا می کنند.
این کارشناس فرهنگی تصریح کرد: ای کاش یک بایکوت عمومی از سمت جامعه برای آثاری که می تواند سینما را بدنام کند صورت گیرد. این خود مردم هستند که باید با قدرت جلوی مافیای سینما که می خواهند فرهنگ و هنر را نابود کنند بایستند.
یثربی با انتقاد از موضع منفعلانه وزارت ارشاد در برخورد با آثار مبتذل در سینما اظهرا داشت: وزارت ارشاد باید واقعاً قدرت اجرایی داشته باشد در غیر این صورت باید قید مفهوم هنر را در سینما زد.
نویسنده کتاب «پستچی» در پاسخ به این سوأل که دلیل استقبال بالای مردم از این آثار چیست اظهار داشت: همیشه و در همه دنیا کتاب های خوب خوانده نشدند اما کتاب های سطحی با ته مایه های سکس و خشونت پرفروش شدند. مردم سطحی نگری برایشان قابل هضم تر است و مردم ایران که تحت فشار روحی و اقتصادی هستند فیلم هایی با مضمون مبتذل را می پسندند و ترجیح می دهند این نوع آثار را تماشا کنند. مردم ما می خواهند به وضعیت فعلی و آینده فکر نکنند و به همین دلیل به دم دستی ترین چیزها چنگ می اندازند.
نویسنده فیلمنامه داستانی «عکس دسته جمعی با خانم بزرگ» خاطرنشان کرد: کسانی که توجیه شان از تولید فیلم های مبتذل رونق گیشه است بهتر است بروند فیلم های هالیوودی سرشار از سکس و خشونت را نمایش دهند! من به این دسته افراد می خواهم این را بگویم که اگر ۲۰ سال پیش هم به این نوع آثار مجوز می دادید گیشه سینماها رونق می گرفت چرا آن زمان مجوز ندادید؟
این تحصیل کرده رشته دکترا در زمینه روانشناسی تربیتی از کانادا تأکید کرد: اصلاً به هیچ قیمتی نباید این مجوزها صادر شود. نه در تئاتر نه در سینما و نه در هیچ حوزه فرهنگی و هنری دیگر! من یادم می آید سال ها ثبل یک کارگردانی بود که تئاتری کمدی روی صحنه برده بود که با شکست در گیشه مواجه شد و کارگردان بازیگرانش را مجبور کرد برای خنداندن مخاطبان به هرچه بلد هستند توسل کنند و حتی جوک های رکیک بگویند تا نمایش پرفروش شود دریغ از آنکه اندک تفکری داشته باشد مبنی بر اینکه با این کارش تیشه به ریشه هنر مملکت می زند و هنر مملکت را برای ابد متبذل می کند!
یثربی یادآور شد: مگر ما نمونه فیلم های طنز و کمدی ارزشمند و فاخر در سینمای مان کم داشتیم که اینک به سمت مبتذل ترین و سخیف ترین ها پیش رفته ایم؟ مثلاً مگر فیلم «لیلی با من است» یک فیلم کمدی خوب نبود که هیچ گونه بی ادبی نداشت؟ منظور من از بی ادبی صرفاً بیان یک دیالوگ بی ادبانه نیست بلکه از اساس مبتذل بودن است!
وی ادامه داد: مگر ما امثال رضا عطاران را نداشتیم که شروع خوبی در عرصه تولید آثار طنز داشتند و سریال های جالبی را می ساختند که دردهای مردم در قالب طنز در آن ها بیان می شد؟ چرا یکباره کاری کردیم که امثال عطاران تغییر جهت دهند و به سمت آثار سخیف گرایش پیدا کنند؟ اصلاً سوأل بنده این است که نویسندگان متبحر قدیمی ما کجا هستند و چه می کنند و چرا دیگر خبری از آن ها نیست؟
این منتقد سینما در بخش دیگری از این گفتگو با اشاره به یکی از سریال های اخیر شبکه نمایش خانگی که برای مدتی توقیف شده بود اظهار داشت: من سریالی از شبکه نمایش خانگی را چند وقت پیش کنار دختر ۲۰ ساله ام خجالت کشیدم ببینم و تلویزیون را خاموش کردم. قبلاً خانواده ها جلوی تلویزیون جمع می شدند اما الآن رویمان نمی شود با هم یک سریال ببنیم. فرهنگ سطحی نگری و ابتذال رواج پیدا کرده، مردم به چیزهایی می خندند که اصلاً خنده دار نیست و گریه دار است و اوج ابتذال را نشان می دهد. چه کسانی هستند که به این سریال های بی شرمانه مجوز می دهند؟
یثربی در خاتمه این گفتگو متذکر شد: البته خوشبختانه مردم ما هوشمندتر و فرهیخته تر شده اند؛ مردم منتقدان هوشیاری شده اند و این را می توان از موضع گیری و کامنت های شان در فضای مجازی علیه برخی از فیلم های سخیف این اواخر متوجه شد. بنده یقین دارم مردم به زودی این فیلم ها را بایکوت می کنند. در تئاتر این اتفاق افتاده و آثاری را که از حرکت درست خارج شده و به سمت سطحی گرایی رفته نمی بینند. سینماگران و مدیران سینمایی باید بدانند که با فحش و کلمات رکیک و ته مایه سکس و خشونت نباید مردم را به سینما کشاند. مردم منتقدان تیزهوش شدند و این اتفاق مبارکی است.
نظرات