بسیاری از موسیقیهای قدیمی ایرانی برای مردم ایران و علاقهمندان به هنر موسیقی جنبه تاریخی دارد و به نوعی میتوان آنها را میراث فرهنگی به حساب آورد. اینگونه آثار به نوعی آثار ملی محسوب میشوند و ماندگار هستند. اکنون گروهی پس از یک کار پژوهشی تعدادی از آثار دو قرن اخیر موسیقی را شناسایی کردند و در حال پرداخت و بازسازی آنها هستند. آنها میگویند اکنون متأسفانه موسیقیهای ضعیف و بعضاً سخیف و بیهویت و حتی بیمحتوا روزانه و بهصورت مکرر از راههای مختلف به گوش و ذهن جوانان، نوجوانان و حتی خردسالان ما میرسد و بدبختانه این امر هم بدون هیچ نظارت و ممیزی از سوی نهادهای مرتبط انجام میگیرد. اینها انگیزهای شد تا ما در ارائه موسیقی فاخر و مبتنی بر محتوا قدم برداریم. با «امیرحسنزاده» موزیسین و تنظیمکننده و «محمد فلکی» خواننده این آثار درباره انگیزه، اهداف و جزئیات این پروژه گفتوگو کردهایم.
در حال بازخوانی و بازسازی برخی موزیکهای قدیمی هستید. چطور شد سراغ آثار قدیمی رفتید؟
امیرحسنزاده: آنچه موجب شد به دنبال موسیقی قدیمی بروم این بود که احساس کردم بیشتر آثار موسیقی قدیم ما اصولاً در حد یک تم و ملودی است. تحقیقات زیادی کردم. من در سال ۹۴ پژوهشهایی تحت عنوان ۱۱۰ سال موسیقی ایرانی انجام دادم و به این نتیجه رسیدم که با توجه به شرایط جدید و علم جدید موسیقی، باید موسیقیهای قدیمی را بازسازی کنیم تا هم به تاریخ موسیقی خودمان هویت ببخشیم و هم آثار قدیمی را با زبان روز به نسل جدید معرفی کنیم. میتوان گفت: در این خصوص واقعاً احساس وظیفه کردم. البته ابتدا برخی آثار را برای اجرای صحنه تنظیم کردیم، اما بعد سراغ ضبط، تولید و تدوین هم رفتیم تا بتوانیم به صورت شنیداری هم از آنها استفاده کنیم.
محمد فلکی: عشق و علاقه به موسیقی فاخر و اصیل ایرانی ریشه در فرهنگ غنی ایرانیها دارد. همین عشق و علاقه موجب ایجاد انگیزه برای قدم زدن در این مسیر میشود. البته انگیزه دوم و دیگری هم هست و آن شرایطی است که اکنون بر موسیقی کشور حاکم است. متأسفانه موسیقیهای ضعیف و بعضاً سخیف و بیهویت و حتی بیمحتوا روزانه و بهصورت مکرر از راههای مختلف به گوش و ذهن جوانان، نوجوانان و حتی خردسالان ما میرسد و بدبختانه این امر هم بدون هیچ نظارت و ممیزی از سوی نهادهای مرتبط انجام میگیرد. اینها انگیزهای شد تا هم در ارائه موسیقی فاخر و مبتنی بر محتوا قدم بردارم و هم از این طریق بهعنوان یک هنرجو و کوچکترین عضو جامعه موسیقی به بزرگان این عرصه ادای احترامی کنم. البته این اتفاق در تمام دنیا مرسوم است. ما هم مستثنی نیستیم.
در خصوص حقوق معنوی مالکان این آثار مشکلی نداشتید؟
حسنزاده: آثاری که ما انتخاب کردیم، از سال ۱۲۲۰ تا سال ۱۳۳۰ است. بر اساس دهه تولد آهنگسازها هم انتخاب کردیم. دهه ۲۰ با علیاکبر شیدا شروع میشود و در این بازه زمانی ۱۲ آهنگساز انتخاب شدهاند. در خصوص حق معنوی مالکان باید بگویم که بسیاری از این آهنگسازها الان در قید حیات نیستند. از سوی دیگر این آثار جزو آثار ملی محسوب میشوند و از شأن و جایگاه بالایی برخوردارند که فراتر از مالکیت فردی است.
فلکی: البته حقوق معنوی خالقان اثر با قید نام آنها رعایت شده است. ضمن اینکه هیچ کدام از خالقان آثار در قید حیات نیستند. همچنین تنها از تم موسیقایی آثار گذشته استفاده شده و بخشهایی به صورت آهنگسازی و ارکستراسیونی متفاوت به اصل کار اضافه شده است که ضمن اقتباسی بودن، هویتی جدید و مستقل از گذشته به آثار میدهد.
چند نمونه ازآنها را نام میبرید؟
«دل شیدا» که تم آن از شیداست و بخشهایی هم آهنگسازی شده که خودم انجام دادهام. «آتش دل» مرتضی نی داود که آن هم آهنگسازی شده است. «دل هوس سبزه و صحرا»ی عارف قزوینی، «بگو کجایی» مجید وفادار که این موسیقی بسیار متفاوت است، «سنگ خارا»ی علی تجویدی که البته در این فقط ارکستراسیون تغییر کرده است، اما آهنگسازی ندارد و «شهرزاد» رؤیای همایون خرم که باز فقط ارکستراسیون است. برخی از آثار هم قطعات بیکلام هستند. البته فعلاً تولید آثار با کلام در اولویت ماست.
اینکه مردم به جای موسیقی اصلی، موسیقی فیک را بشنوند چه لطفی دارد؟
حسنزاده: موسیقی چند صدایی است. ما یک سوژه اصلی داریم که به عنوان خط اصلی داستان دنبال میشود. به عبارتی فرض کنید ما قطعهای داریم که از نقطه «الف» شروع میشود و به نقطه «ب» میرسد. این تم موسیقی است ولی وقتی میخواهید این را پرداخت کنید میتوانید روی حس و حال موسیقی که شامل جزئیات است کار کنید. یک آهنگساز میتواند روی اینها کارکند و نوعی پرداخت صدا داشته باشد. این جزئیات یا فرعیات، آن موسیقی اصلی را کامل میکند. وقتی این موسیقیها بازسازی میشود شما با صدای جدید میتوانید زوایا و ابعاد مختلف و حتی تأثیر شنوایی متفاوتی را به شنونده القا کنید. این کاری است که ما انجام دادیم. وقتی شعرهای این موسیقیهای قدیمی را میخوانیم، میبینیم احساسی دارد که متفاوت از کلام اصلی است، یعنی کلام اصلی موسیقی احساسی به آدم میدهد که متفاوت از موسیقی است. شما در بازسازی آن موسیقی میتوانید این احساسات را همگام و هماهنگتر کنید. در واقع یک تفاوت شنیداری جدیدی ایجاد میشود. هدف من از این بازخوانیها همین است. ما یک روایت جدید از یک زاویه جدید از آن موسیقی قدیمی به مخاطب ارائه میکنیم. فرض کنید ما یک قصه ثابت در مورد عشق داریم. شما هزاران روایت میتوانید از عشق در آن قصه داشته باشید. موسیقی هم همین طور است. میتوانید تم را به روایتهای مختلف ارائه کنید. در واقع این کار ما یک روایت جدید از آثار گذشته بر اساس اندیشه من است.
فلکی: اصطلاح بدل و فیک به کاری خارج از هنر و خلاقیت گفته میشود که قرار است با کپی مطلق و سطح کیفی پایینتر خود را مثل اصل یا به جای اصل نشان دهد، اما بازخوانی ما صرفاً با الهام و برداشتی اقتباسی از آثار گذشته صورت گرفته است و با بخشهایی که قبلاً گفته شد به صورت آهنگسازی و ارکستراسیون کاملاً هویتی جدید و مستقل از گذشته دارد که کار را به اثری خلاقه و هنری تبدیل میکند و حتماً لطف خودش را دارد که برای مخاطبان جدی و حرفهای موسیقی قابل درک خواهد بود. بازخوانی آثار قدما با انگیزههای مختلفی انجام میشود. این کار میتواند بهمنظور پرداختن به نوستالژیها یا معرفی آثار گذشتگان به نسل جدید صورت پذیرد و زمانی که این کار به نحو احسن انجام شود میتواند به نفع شنیده شدن موسیقیهای قدیم توسط نسل نو تمام شود. البته در کاری که پیشرو است جناب آقای حسنزاده با استفاده از ذوق و قریحه شخصی و استفاده از سازبندیهای جدید و تنظیم بهروز سعی کردهاست بهرغم وفاداری کامل به اصل آثار، آنها را بهروز کند و رنگ جدیدی به این آثار بدهد که برای شنونده امروزی قابل پذیرش خواهد بود. امیدوارم بنده هم در ارائه خوانش این آثار توفیق داشته باشم. البته بهطور کلی انسان ذاتاً به نوستالژی علاقه دارد. خصوصاً در زمینه موسیقی، اکنون مخاطبان ما معمولاً موسیقیهای قدیمی را دوست دارند.
چقدر در این زمینه کار پژوهشی انجام گرفته است؟
حسنزاده: تحقیق کردم تا کسانی را انتخاب کنم که در دوره خودشان از تأثیرگذارترین افراد باشند. هر کدام از افرادی که انتخاب شدند اینگونه هستند. مثل علی اکبر شیدا که در دوره خود اولین تصنیفساز تاریخ ماست. او آثاری در زمینه تاریخ ترانه و تصنیف دارد و به اصطلاح در موسیقی مؤلف است. نگاه خاصی به ترانه و تصنیف داشته است. به همین ترتیب در دورههای مختلف افرادی با این اوصاف حضور دارند که ما با تحقیق و پژوهش به آنها رسیدیم. اینها افراد شاخص در موسیقی در زمان خود هستند و سعی کردیم انتخابمان هوشمندانه باشد.
فلکی: حتماً پژوهش انجام شده است. اسم این پژوهش ۱۱۰ سال موسیقی ایرانی است که از سال ۱۲۲۰ تا ۱۳۳۰ هجری شمسی را شامل میشود که ۱۲ نغمهساز و آهنگساز براساس سال تولدشان در این بازه زمانی انتخاب شدهاند که از علی اکبر شیدا (۱۲۸۴- ۱۲۲۲ ه. ش) اولین تصنیف ساز تاریخی شروع میشود و به ترتیب شامل درویش خان (۱۳۰۵-۱۲۵۱ه. ش)، عارف قزوینی (۱۳۱۲-۱۲۵۹ه. ش)، مرتضی نی داوود (۱۳۶۹-۱۲۷۹ه. ش)، ابوالحسن صبا (۱۳۳۶-۱۲۸۱ه. ش)، روح الله خالقی (۱۳۴۴-۱۲۸۵ه. ش)، مجید وفادار (۱۳۵۷-۱۲۹۱ه. ش)، علی تجویدی (۱۳۸۴-۱۲۹۸ه. ش)، حسین دهلوی (۱۳۰۶ه. ش)، همایون خرم (۱۳۹۱-۱۳۰۹ه. ش)، فرامرز پایور (۱۳۸۸- ۱۳۱۱ ه. ش) و پرویز مشکاتیان (۱۳۸۸- ۱۳۳۴ ه. ش) را در برمیگیرد که هر کدام یکی تأثیرگذارترین شخصیتهایی دوران خود بودهاند.
در این زمینه مرکز یا نهادی هم از شما حمایت یا پشتیبانی کرده است؟
حسنزاده: خیر، این کار کاملاً در بخش خصوصی انجام گرفته است. فعلاً هیچ حمایتی از آن نشده است. البته مذاکراتی با بنیاد رودکی برای ارکستر ملی داشتیم که این کار را اجرا کنیم ولی هنوز جواب دقیقی به ما ندادند. تا الان کاملاً خصوصی بوده و کسی یک ریال هم به ماکمک نکرده است.
فلکی: کار در واقع کاملاً جنبه خصوصی دارد و تمام آن با تلاش و هزینه شخصی در حال انجام است. ما به صورت خصوصی دست به اینکار زدیم، اما فکر میکنم مسئولان و مردم علاقهمند به موسیقی باید حمایت کنند تا موسیقی ملی زنده و پویا باشد. با توجه به شرایط سخت تولید که با آن مواجه هستیم انتظار داریم حداقل شرایط برای اشاعه و پخش آثار از طرف نهادهای متولی صورت گیرد که فعلاً اقدامی صورت نگرفته است. قطعاً موسیقی جدی و هنری خیلی کندتر و سختتر از موسیقی صنعتی و تجاری حرکت میکند. برای همین اگر حمایت لازم پشت آن نباشد، فرسایشی و ناامیدکننده پیش میرود. از اینرو همت و حمایت نهادهای متولی را به صورت جدی میطلبد تا کمی از دردهای کار و سختیهای آن کم شود.
فکر میکنید کار شما با واکنش منفی مخاطب مواجه شود یا برعکس از آن استقبال کنند؟
حسنزاده: واقعیت این است که من تاکنون دنبال واکنشها و استقبال یا عدم استقبال از آن نبودم. چون خیلی نگاه تجاری به آن نداشتم. من به عنوان یک ایرانی علاقهمند به موسیقی وقتی به تاریخ موسیقی کشورم نگاه کردم، احساس کردم که آثار قدیمی ما میتوانست با تکنیک و شرایط بهتری پرداخت شود و نشده است. احساس میکنم دینی به گردن من بوده و هست. خیلی دنبال نتیجه تجاری و صنعتی که درموسیقی وجود دارد نبودم، اما دوست دارم مسئولان و اهالی فرهنگ به این پروژه نگاه مثبت داشته باشند و حمایت کنند. اینکه واکنشها منفی یا مثبت خواهد بود را باید بعد از ارائه کارها دید، اما حقیقت این است که انتظار واکنش منفی ندارم.
فلکی: در صورتیکه کار باکیفیت ارائه شود و به اصل اثر لطمه وارد نشود مطمئن هستم که با استقبال مواجه میشود. چون همانطور که قبلاً اشاره کردم مردم به نوستالژی علاقه دارند، اما طبیعی است که این کار منتقدانی هم داشته باشد. ما تمام تلاشمان را کردیم تا شنوندگان حرفهای و جدی و حتی کارشناسان موسیقی نگاهی مثبت به این کار داشته باشند اگرچه اصولاً کارهای اینچنینی مخاطبان خاص خودش را دارد، پس خیلی هم به ذائقه مخاطب عمومی توجه نداشتیم.
از سختیهای این کار بگویید.
فلکی: در زمینه ساخت آهنگ و تنظیم کار، واقعاً جناب حسنزاده کار عظیمی را انجام دادهاند. با ایجاد تنظیمهای جدید، سازبندیهای متفاوت و متنوع، کار دشواری را به سرانجام رساندند. جمع کردن تعداد زیادی جوان مستعد درکنار هم کار مشکلی است که انجام شد. از سوی دیگر اساتید بزرگ آواز در زمانهای مختلف برخی از این آثار را بازخوانی کردهاند، لذا در زمینه خوانش کنونی انتظارات و توقعات زیادی پیشرو است که امیدوارم از عهده آنها سربلند بیرون بیایم. من ساکن شهر قائن در استان خراسان جنوبی هستم. برای ضبط این آثار متحمل طی مسافت بسیار طولانی و سختیهای مرتبط با این سفر هستم. در صورتی که شرایط لازم ایجاد شود این کار همراه ارکستر وارنگ در شهرستان قائن و سایر شهرستانهای استان خراسان جنوبی اجرا خواهد شد.
البته تولید آثار فاخر نیازمند وقت و هزینه زیادی است. از روزی که ایده کار شکل میگیرد تا نوشتن و سپس اجرا که شامل ضبط اثر که خودش ساعتها وقت میگیرد و نیروی انسانی متخصص مثل نوازنده و صدابردار سختیهای خاص خودش را دارد. به اینها باید مسائل سخت افزاری مثل تهیه استودیوی مناسب و اگر اجرای صحنه و کنسرت داشته باشید تأمین مکان و زمان تمرین، تهیه سالن مناسب و انجام هماهنگیهای اداری را اضافه کرد.
*روزنامه جوان
ارسال نظر