به گزارش سینماپرس، مسعود فراستی، منتقد حوزه فرهنگ و سینمای ایران که به عنوان میهمان برنامه «بدون توقف» در این برنامه حضور داشت، در پاسخ به این سوال که «چرا سلبریتیهای کشور ما در همه حوزهها اظهار نظر میکنند، مثلا در همین سیل اخیر در فضای مجازی قرائتها و اظهار نظرهای یک سویه از طریق برخی از سلبریتیها مطرح شد که برخی هم واقعیت نداشت این اتفاق از کجا نشأت میگیرد، گفت: مسلم است که عدهای از هر فرصتی استفاده میکنند برای اینکه دیده شوند، این موجی که تازه در ایران باب شده و در دو سه سال اخیر خیلی حاد شده این است که این صفحات مجازی با خودش آسانپذیری و اساسا دیده شدن و مشهور شدن را آورده است.
وی تصریح کرد: افراد برای اینکه مشهور شوند باید همه کار بکنند مثل قبل نیست که افراد با دانش و یا با کار خیر مشهور میشدند در واقع مدیوم خودش تعیینکننده همه چیز است و در واقع فرم را خود مدیوم تعیین میکند که چه چیزی در آن بیاید این آسیب فضای مجازی است. اما نظر من این نیست که باید آن را تخطئه کرد و وارد آن نشد، حتما باید از هر امکان مدرن و هر مدیوم مدرنی برای تبلیغ درست استفاده کرد، الان مسابقه بر سر این است که افراد چطور دیده شوند و چه جوری مهم نیست.
این منتقد سینما در پاسخ به این سوال که «چرا در خارج از ایران در بحث فضای مجازی حتی ورزشکاران یک مطلب در خصوص مسائل غیر تخصصی خود منتشر نمیکنند، اما در ایران شاهد هستیم افراد مطالبی منتشر میکنند که جامعه را دچار تنش میکند» یادآور شد: البته در این سالها سعی کردیم تنبیه کنیم، ارشاد کنیم، بترسانیم اما مدام باختیم. به نظر من فضای این نوع سلبریتی را خودمان ایجاد کردیم این معلول سیاستهای غلط فرهنگی ما حداقل در ۲۰ سال اخیر است، قبل از اینکه به آنها انتقادی وارد شود باید آن عدهای که فضای فرهنگی را ول کردند به امان خدا که نه، بلکه به امان شیطان پاسخ دهند که البته هیچ مسئولیتی هم نمیپذیرند و همیشه هم طلبکارند.
سردبیر فصلنامه «فرم و نقد» اظهار کرد: مثل اینکه آنها مسئول نبودند و ما بودیم واین دوستان که عرض میکنم یعنی مسئولان، خودشان دارند سلبریتی میشوند یعنی که سلبریتی پندارند، فکر میکنند ما هم میتوانیم وارد شویم و بگیریم و همه جور بازی آن مدیوم را هم رعایت میکنند برای اینکه نقش سلبریتی پیدا کنند، یعنی مسابقه گذاشتند بین خودشان و سلبریتیهای پیش پا افتاده، مبتذل و ناچیز و گاهی وقتها هم میبرند، اما نمیدانند که این برد باخت کامل است.
وی ادامه داد: ما یا وارد عرصهای نمیشویم و یا اگر شدیم اصولمان را به آن عرصه تحمیل میکنیم نه اینکه وا دهیم به اصول آن. خودتان را به حق میدانید و همه را ناحق، اگر هم کوتاه میآئید مجبورید کوتاه بیائید واقعی نیست، اصلاح نشدید، کاملا نمایشی است، این همه سال این اشتباهات را کردید یکی، دو تا از آنها را دیگر نکنید چطور میشود که تبلیغ مبتذلترین فیلمهای سینمایی را در سینماهایتان میکنید از آن طرف در خیابان درست برعکسش رفتار کنید.
این مدرس سینما در پاسخ به این سوال که «دلیل اینکه سلبریتیهای تخصصی نداریم چیست، مشکل از مردم است یا از مسئولانی که پدیدههای اجتماعی و تربیتی را ساختند و اگر هم داشته باشیم آیا بازی در زمین مدیومی است که خودش مبتذل میکند و یا اینکه میشود محتوا را بر فرم غالب کنیم» یادآور شد: نه، محتوا را که به هیچ عنوان نمیتوان بر فرم غالب کرد، ببینید پدیده سلبریتی پدیده سه دهه اخیر غرب است تا الان، یک محصول پست مدرن، در واقع پست مدرن یه جور انتقام دموکراسی از دموکراسی است یعنی اینکه میزان دموکراسی به حدی است که الان یک جوان ۱۶،۱۷ ساله کم سوادتر از من به خودش اجازه میدهد به اندازه آدمی که ۵۰ سال کار کرده صاحب تریبون شده ودیده شود.
وی با اشاره به اینکه غرب از این پدیده آسیب نمیبیند بلکه ما آسیب میبینیم، تصریح کرد: غرب آسیب نمیبیند چون در آنجا سلبریتی به طور طبیعی ساخته میشود یعنی یک ورزشکار که در رأس گلهای جهان است با کلوزآپهایی که این طرف و آن طرف از او گرفته شده به طور طبیعی سلبریتی رشته خودش میشود خودش هم حد و رسم رشتهاش را میداند و در آن زمینه حرف میزند و سلبیریتی بودنش را تضمین میکند. حالا شرکتهای پولساز از همین موقعیت استفاده میکنند و روی آن سرمایهگذاری میکنند، یعنی پشت سلبریتیها یک سرمایهسالاری است.
فراستی در ادامه برنامه بدون توقف اظهار کرد: سلبریتی در غرب از ستارههای سینما شروع میشود و به ستارههای ورزشی و موسیقی امروز پست مدرن میرسد معمولا آدمهای باسواد، استادان دانشگاه خیلی خیلی به ندرت سلبریتی میشوند، سلبریتی ویژگیاش عامهپسند بودن است نه خاصپسند بودن. اما سیاستمدارها هم در دو دهه اخیر به سلبریتیها اضافه شدند، مثلا اوباما و حتی زنش سلبریتی شدند، این جانور که در رأس آمریکاست ترامپ سلبریتی است اما سلبریتی منفی چون سلبریتی منفی هم جدیدا اتفاق افتاده، حالا ما این فضا را که در آن یک سلبریتی شکل میگیرد و این جریان طبیعی را نداریم یک تجربه مدرنیسم به معنی جدی نداریم تجربه پست مدرن که ابدا نداریم.
نویسنده کتاب «لذت نقد» در پایان تصریح کرد: ما یک جامعه بین سنت و مدرنیته داریم که اصلا هم بلد نیستیم سنتمان را مدرن کنیم ما نه تنها سنتهایمان را نگه نداشتیم بلکه تا توانستیم آنها را تخریب کردیم این چیزی که در کشور ما حاکم است نه مدرنیسم است با آن پشتوانه نه سنت است با آن پشتوانه خودش پس اخلاقیات و محصولی که از آن در میآید همین آشفتگی است، همین بیبند و باری است، بیبند و باری در تفکر، در لباس، در عمل، در نوع حرف زدن و همه چیز، آنجا سلبریتی حد و رسم و مدیومش را میشناسد، اما اینجا سلبریتی خیلی زورکی، اتفاقی و تصادفی سلبریتی شده و راجع به همه چی میخواهد نظر دهد چون خودش رشتهای ندارد.
ارسال نظر