به گزارش سینماپرس، «سعید سعدی» تهیه کننده سریال «پس از آزادی»، با اشاره به مراحل پیشروی در تولید این سریال به فارس گفت: تصویربرداری «پس از آزادی» به کارگردانی محمدعلی باشه آهنگر این روزها در بوستان ولایت ادامه دارد و تا به حال ۴۰ درصد از تولید این سریال پیش رفته است.  

وی ادامه داد: حداقل تا ۵ ماه دیگر تصویربرداری ادامه خواهد داشت و بعد از کلید خوردن سریال تا به الان هنوز بازیگر جدیدی به این پروژه اضافه نشده است. البته ما بازیگران را ده قسمت به ده قسمت انتخاب می‌کنیم و برای ده قسمت دوم بازیگرانی انتخاب نشده‌اند.  

تهیه کننده سریال «بچه مهندس» در ادامه بیان داشت: این سریال در زمان حال اتفاق می‌افتد و ما طبق درخواست کارگردان حدود ۶۵ درصد از دکورها را در بوستان ولایت ساختیم. مثل خانه منوچهر، ‌ خانه اسماعیل، کلانتری، ‌قهوه‌خانه، ‌ نانوایی و ... که همگی در محله‌ای به نام محله افغانی‌ها قرار دارند.  

وی ادامه داد: به این دلیل که زمان زیادی برای تولید این سریال داشتیم، ‌ بر آن شدیم تا از لوکیشن‌هایی استفاده کنیم که در دست خودمان و در اختیارمان باشد و نخواهیم از خانه‌های اجاره‌ای که به گروه‌های فیلمبرداری اجاره می‌دهند استفاده کنیم. به هر ترتیب این خانه‌ها محدودیت‌هایی را برای گروه‌های تولید ایجاد می‌کنند و ما نمی‌خواستیم این محدودیت‌ها شامل حالمان شود به همین دلیل به سمت بازسازی لوکیشن رفتیم تا خانه کاملا در اختیارمان باشد. از طرفی می‌خواستیم لوکیشن‌ها خاص و بکر و جدید باشد.  

به گزارش فارس، خسرو شهراز، رضا داوود نژاد، اندیشه فولادوند، اصغر همت، قاسم زارع، مرتضی اسماعیل کاشی، سام کبودوند، آزاده سیفی، سارا شاهرودیان، حسین باشه آهنگر، ‌ رامین سیار دشتی از بازیگران این سریال هستند.  

در یک خطی این داستان آمده است: هر روز با عطر گل‌های باغ‌های شهریار از خواب بلند می‌شدم، مادرم خدابیامرز یه باغچه خوشگل داشت که همیشه سرش گرم بود. بنده خدا اکثر مواقع تنها بود. بابام که راننده بیابون بود صبح تا شب پشت نفتکش اش دنده عوض می‌کرد و بنزین جا به جا می کرد. راه نزدیکش چهار پنج ساعت ترافیک انبار ری تا پمپ بنزینای جنوب و مرکز تهران بود. صبح ها زودتر می‌رفت تا بار بهتر بهش بخوره. اگه هوا سرد بود و مشکلی برای مناطق سردسیر پیش نمی‌اومد، بارش و عوض می‌کردن و می‌فرستادنش سمت همدان آذربایجان کردستان چه می‌دونم استان های سردسیر و برف گیر. این آخریا زیاد حالش میزون نبود خودش چیزی نمی‌گفت ولی ماها که می فهمیدیم. توی خونه‌ای که پدر مادر توش نباشه هیچی نمی تونه جاشونو پر کنه...