سید عرفان فاطمی/ فیلم سینمایی «دوزیست» یک ناتورالیسم چرک شهری است و تقریباً از بدترین مدل ژانر اجتماعی می باشد و با توجه به نام کارگردان و سابقهای که در ساختن کمدیهای سینمایی و عامهپسند داشته و البته ترکیب بازیگرانی همچون جواد عزتی، پژمان جمشیدی و هادی حجازی فر، توقع تماشای یک فیلم طنز را در تماشاگران ایجاد کرده بود، اما فیلم بهجای خنده، تلخند است! تلخند زهرآلود از صیفی امالک انرژی؛ گازفروشی صاحبکار هوسباز و زورگو با شمایل سنتی و به صورت حاجی بازاری ریشدار اما ریاکار و البته چند جوان ساده عاشقپیشه و مجهول به نام عطا و مجتبی و حمید که در جستجوی پول ریز و درشت هستند و در این مسیر برای تحقق رویاهای خود از هیچ اقدامی مضایقه نمی کنند. اثری خسته کننده و پُر از اشکال در منطق فیلمنامه که به ترسیم جوانانی می پردازد که تنها امتیاز و سیر تحولشان، سیر از «کفتر» به «دختر» است!
فیلم سینمایی «دوزیست» پس از یک عروسی و دزدی نا موفق عطا و دوستانش از خانه فردی به نام صیفی؛ با ماجرای دختری به نام آزاده که در خانه صیفی کار میکند آغاز می شود. دختری که درواقع او را بهزور سفته، نگهداشته است آزاده از عطا میخواهد مریم، دخترخالهاش را چند روز در خانهاش نگه دارد. این دختر فراری مدتی صیغه پسر جوانی بوده و حالا که باردار است و مدت صیغه هم تمامشده، آن پسر از قبول مسئولیت شانه خالی کرده است. گاراژی که عطا و پدرش در آن زندگی میکنند، متروکه است و به خودشان تعلق دارد. آنها حتی برق را از سیم اصلی تیر برق دزدیدهاند و هر آن امکان دارد کسی از این مکان بیرونشان بیندازد. و اینگونه است که مریم به خانه آنها میآید. هر سه نفر یعنی عطا، مجتبی و حمید نسبت به او احساس پیدا میکنند! و این در حالی است که عطا مرتب روی پشتبام قسمتی از گاراژ میرود تا با آزاده صحبت کند و اینطور به نظر میرسد که بین اینها رابطهای عاطفی بوده است. عطا، مریم را عقد موقت میکند تا بتواند کودک درون شکمش را سقط کند و در این میان همچنان تلاش برای دزدی از گاوصندوق صیفی گاز فروش ادامه دارد تا آنکه در اواخر فیلم بین عطا و مجتبی زدوخوردی سر علاقه به مریم درمیگیرد و پلیس آزاده را هم دستگیر میکند، چون از گاوصندوق صیفی دزدی شده و تصور میشود کار آنهاست که به یکباره در پایان فیلم حمید و مریم، در خیابان باهم قرار گذاشتهاند و مشخص میشود آنها پنهانی باهم رابطه داشتهاند. |
ارسال نظر