به گزارش سینماپرس، نامه شرمآور، این عنوانی است که برخی سینماگران برای نامه درخواست آزادی امامی از زندان به کار بردهاند. گویا همکاران و وابستگان سینمایی امامی نتوانستهاند بار بدنامی امضای نامهای که در آن یک متهم فساد مالی تطهیر شده را به گردن اهالی سینما تحمل کنند.
آن متهم با شهرزاد آمد
نام محمد امامی با نام سریال شهرزاد گره خوردهاست. شهرزاد که آغازگر موفقیت سریالهای شبکه نمایش خانگی به شمار میآید، کلید ورود امامی و دوستانش به فعالیتهای بزرگ سینمایی بود. بعد از استقبال خوب از شهرزاد، نام امامی به عنوان سرمایهگذار و تهیهکننده پای چندین فیلم و سریال دیگر نیز دیده شد. حضور یک جوان گمنام که ناگهان با پولهای بیحساب و کتاب سر از سینما در آورده و با دست و دلبازی در سینمای نحیف ایران پول خرج میکرد، باعث تعجب سینماگران شد. وی به تنهایی با بالابردن دستمزد بازیگران و ایجاد توقع کاذب میان هنرمندان، قیمت تمامشده فیلمها را بالا میبرد و این کار به جریان تولید در سینما لطمه سنگینی زد. با این وجود دولت اقبال امامی که همیشه با چهره خندان جلوی دوربین عکاسها ظاهر میشد، چندان دوامی نداشت. با مشخص شدن درگیری وی در یک فساد مالی گسترده در بانک سرمایه و صندوق ذخیره فرهنگیان، پروژههای امامی در سینما بدون ذکر مستقیم نام وی توسط دوستانش جلو برده میشد. دوستانی که حالا بعضی از آنها دست به کار شده و برای آزادی امامی از زندان نامهای سرگشاده به رئیس قوه قضائیه نوشتهاند.
نامهای به رئیس قوه قضائیه
چند روز پیش یک منتقد سینمایی با انتشار توییتی از جمعآوری امضا برای آزادی امامی خبرداد و آن را تقبیح کرد. امامی اکنون بیش از دو سال است که در بازداشت به سر میبرد. با وجود اینکه هنوز حکم قطعی برای وی صادر نشده، اما اتهاماتش آنقدر سنگین است که مرخصی فراگیری که رئیس قوه قضائیه برای زندانیان در نظر گرفته شامل وی نشود. با این وجود یک جریان پنهان با سوءاستفاده از درگیری اذهان عمومی با مسئله شیوع کرونا، تلاش کردهاند تا از این فرصت برای آزادی امامی استفاده کنند. جالب اینجا است که این جریان صرفاً روی آزادی امامی تأکید کرده و درباره سیدهادی رضوی، دوست و همکار وی که از قضا داماد وزیر رفاه هم هست اسمی به میان نیاوردهاند، این در حالی است که رضوی به اندازه امامی در فعالیتهای سینمایی فعال بودهاست.
برای آزادی امامی دو نامه تهیه شده که نامه دوم با لحنی موجهتر در رسانهها منتشر شدهاست.
در بخشهایی از این نامه که در آن تملقهای زیادی درباره شخصیت امامی به چشم میخورد، به این شرح است:
«این روزها شخصی در زندان به سر میبرد که پرمخاطبترین سریال شبکه خانگی را در کارنامه خویش دارد، تهیهکننده فیلمهایی است که در ایران و جهان مایه عزت و احترام بودهاند، موجبات اشتغال صدها تن را پدید آورده، کارآفرین و تولیدکننده محصولات فرهنگی و هنری است، به بازار این محصولات رونق و به سریالسازی ایرانی تشخص و اعتبار بخشید. ما درباره اتهامات او سخن نمیگوییم.»
در این نامه از امامی باعنوان چهره موفق فرهنگی و کارآفرین نام برده شدهاست و هیچ اشارهای به علت بازداشت وی که درگیری در پرونده اختلاس بزرگ از بانک سرمایه و صندوق ذخیره فرهنگیان است، نشدهاست.
امضاهای جعلی دفاعیات آبکی
منیژه حکمت با انتشار متنی اعتراضی امضای چنین نامهای را شرمآور دانست. در مقابل هم افرادی مانند کیانوش عیاری از امضای نامه دفاع کردند. عدهای هم که نامشان به عنوان امضاکننده دیده میشود، چنین کاری را تکذیب کردهاند. روحالله حجازی، فیلمساز از جمله چهرههایی است که میگوید چنین نامهای را امضا نکردهاست. مهران احمدی، مهدی کرمپور و محمدحسین مهدویان هم گفتهاند که امضا نکردهاند. محسن تنابنده هم در گفتگو با دوستانش اعلام کرده نامه را امضا نکردهاست. خسرو نقیبی منتقد سینما از امضای نامه دفاع کرده ولی گفته که قرار نبوده نامه رسانهای شود!
به نظر میرسد با مشخصشدن اینکه چه شخص یا اشخاصی با جعل نام و امضای هنرمندان سعی در آزادی یک متهم داشتهاند، زوایای پنهانی از فعالیت و نفوذ امامی را در سینما آشکار میکند. اینکه چرا برخی از فیلمسازان اصرار دارند وی را از زندان آزاد کنند میتواند ناشی از روابط مالی میان آنها با امامی باشد و حتی به قوه قضائیه در پیدا کردن رد پولهای مشکوک در سینما کمک میکند.
جریانی که به واسطه پولهایی با منشأ مشکوک در سینما فعالیت میکند، میتواند منشأ بروز بیاخلاقیها در سینما باشد؛ افرادی که حاضرند اعتبار ظاهری خود را هزینه آزادی متهم اختلاس از جیب هزاران معلم زحمتکش کنند.
*جوان
ارسال نظر