محمدرسول محمدی/ هنوز یک سال نشده است که با حمایت مدیریت فرهنگی و سینمایی کشور فیلم سینمایی «خانه پدری» اکران شد. حالا خبری شوکه آور اثبات نمود که تاثیر سینما و چنین تصویرسازی های اشتباهی در اذهان جامعه تبعاتی همچون واقعه ناگوار اخیر را دارد. البته طنز ماجرا آن هنگام است که سازنده اثر که در فیلمش قتل ناموسی دختر به دست پدر را روایت می کند طلبکار شده که من باور نمیکنم این اتفاق در ایران افتاده باشد...
با یک بررسی مختصر مشاهده خواهیم کرد که آثار نمایشی تاثیر مستقیمی در زندگی افراد جامعه دارد، وقتی سریال «ستایش» از رسانه ملی پخش می شد چطور اسم «ستایش» فراونی یافت و آن هنگام که «برره» پخش می شد چه میزان در مدارس دعوای برره ای شکل گرفت و دست و پا شکست و چگونه دقیقا نسخه به نمایش درآمده از فیلم «فراری» توسط دخترکی زنجانی تقلید گردید و ...
همین طور می توانیم با یک مطالعه خیلی سطحی مشاهده کنیم که وقتی « ۵ کیلومتر تا بهشت» دیده شد چه اتفاقی برای یک نوجوان و خانواده او افتاد و حکایت شکایتشان از صداو سیما را و یا بررسی کنیم و ببینیم که مدیریت نابلد فرهنگی کشور چگونه موجب شد تا نوجوانانی با تقلید مرگبار از «عصر جدید» زندگی خود را از دست بدهد!
با مختصر مطالعه ای می توان متوجه شد که به لحاظ جامعه شناسی، تکثیر پدیده های اجتماعی، از ناحیه رسانه و بالاخص سینما و رمان موضوعی اثبات شده است و تقریبا تمامی متخصصان امر در سراسر جهان بر این امر باور دارند...اما مع الاسف مدیریت به خواب رفته ویا به خواب زده شده فرهنگی کشور ما همچنان از درک چنین حداقل دانشی عاجر است و اجازه می دهد تا هر محصول فرهنگی با هر کیفیتی به راحتی در دست عموم جامعه قرار گیرد ...
همین امر است که امروز ولنگاری فرهنگی با ترویج فساد، ابتذال و خشونت در سینمای ایران بیداد می کند! و حال باید از دستگاه قضایی کشور که برخی به آن به دلیل ممانعت از اکران فیلم معلوم الحال «خانه پدری» معترض بودند، خواست که در مقابل عواقب پخش این فیلم و تاثیرات اجتماعی آن قاطعانه برخورد کند! کاش مدیریت فرهنگی کشور می فهمید ...
ارسال نظر