چهارشنبه ۲۰ مرداد ۱۴۰۰ - ۱۶:۰۶

حسن برزیده:

فرهنگ ما در حال آسیب دیدن و جامعه در حال دور شدن از «فرهنگ» است/همه‌چیز تحت «اقتصاد» قرار گرفته است

عبدالحسن برزیده در میزگرد آسیب شناسی سینمای دفاع مقدس

سینماپرس: حسن برزیده می‌گوید که فضای روحانی اول انقلاب و میدان نبرد باعث شد تا زمینه‌های اعتقادی رزمندگان خود را نشان دهد و همین فضا در سینمای دفاع مقدس نمایان شود.

به گزارش سینماپرس، فیلم‌های ژانر دفاع مقدس سینمای ما خصوصاً در سال‌های دهه ۱۳۶۰ ملهم از عاشورا و فرهنگ قیام امام حسین (ع) بوده است. فیلم‌هایی که در آن رزمندگان با حس و شور حسینی و البته با شعور دفاع از خاک و ناموس که از حماسه حسینی برداشت کرده بودند، به مبارزه با دشمن پرداختند.

از سال‌های دهه ۱۳۶۰ می‌گذرد و فیلم‌های دفاع مقدسی کمتر از قبل تولید می‌شود اما هنوز تماشای فیلم‌های آن دوران حس خاص و الهی و حسینی را به انسان می‌دهد.

حسن برزیده کارگردان دفاع مقدس سینمای ایران در خصوص چرایی بازنمایی پررنگ حماسه حسینی و فرهنگ عاشورا در جنگ در آثار سینمایی دفاع مقدس و کم شدن این رنگ و حس و حال در آثار دفاع مقدسی امروز، با تسنیم گفت‌وگو کرد.

تأثیر ویژه پرده‌خوانی‌های عاشورا بر رزمندگان و سینمای دفاع مقدس

* آقای برزیده به اعتقاد شما علت فاصله گرفتن بازنمایی برجسته فرهنگ عاشورایی در فیلم‌های دفاع مقدسی ما از سال‌های دهه ۶۰ به این سمت چیست؟ چرا در آن دوران این سبک توانست در فیلم‌های آن دوران به خوبی برجسته و بازنمایی شود؟

فیلم‌های دفاع مقدس دو دسته‌اند دسته اول آن‌هایی‌اند که انعکاس دهنده واقعیت جنگ‌اند بدون آن که دخل و تصرف داشته باشند و بخشی دیگر سبک متظاهرانه و غلو شده است که بااینکه سعی شده نشأت گرفته از حادثه مهم و تاریخی عاشورا باشد اما اصرار بر بیان صریح حرفش داشته و نتوانسته آن‌طور که لازم است در دل‌های مخاطب جا باز کند.

من به شخصه به دسته اول معتقدم که الهام‌گیری از عاشورا در آن از شعارزدگی دور است و نیازی نیست که منعکس کننده فضای جنگ و شرایط بچه‌ها در ۸ سال جنگ باشد. زیرا به‌نظرم فضای جنگ ما آن‌قدر روشن و بیّن بود که ترسیم فضای حاکم بر آن دوران خود گویای همه زحمات بچه‌های جنگ و فضای آن دوران است. کاری که بچه‌های جنگ کردند به خوبی نشان‌دهنده الگوگیری آنان از امام حسین (ع) بوده است. بچه‌های جنگ از بچگی تربیت شده مکتب اعتقادی امام حسین (ع) بوده‌اند.

بچه‌های جنگ از بچگی تربیت شده مکتب اعتقادی امام حسین (ع) بوده‌اند

اگر تلاش‌های بچه‌های جنگ بدور از اصرار پاشیدن رنگ قداست روی آنان باشد، منطقی‌تر و قابل فهم‌تر برای نسل امروز است.

اما در هر حال ضرورت اینکه باید فیلم‌های دفاع مقدس قهرمان داشته باشد روشن است. هر جامعه و ملتی قهرمانی دارد. در جایی اسپارتاکوس و جایی ناپلئون قهرمان است. در ادبیات ما رستم است که نقش کمی در قهرمان‌گرایی تربیت ایرانی‌ها ندارد. دلیلش هم اتفاق زیبای پرده‌خوانی است که در دوران کودکی ما وجود داشت. در کنار آن پرده‌خوانی‌های عاشورایی و نقالی‌ها گفته می‌شد که از نظر تاریخ فرهنگ و هنر اهمیت بسیار بالایی دارد. متأسفانه آنها امروز کمتر در میان ما وجود دارند زیرا شاید تصور این بود که قرار است تا رسانه‌ها و سینما این رسالت را انجام دهند.

لمس کردن فرهنگ عاشورا در دوران کودکی و نوجوانی نسل ما در کنار انقلاب اسلامی و توجه شخص امام خمینی (ره) باعث شد که در دوران جنگ این حس بخوبی در میدان نبرد ایجاد شود و روح حسینی در جبهه‌ها وجود داشته باشد. طبیعتاً این حس در فیلم‌هایی که بازنمایی صادقانه‌ای از آن دوران کردند نیز دیده شد. مانند سربازی که در مانورهای جنگی قبلاً حضور داشته است و حالا در میدان نبرد آنها برایش زنده می‌شوند، این احساس‌ها و دریافت‌های رزمندگان از محرم و عاشورا نیز سر می‌زد.

در واقع این زمینه‌ها در جوان‌های ما وجود داشت؛ در همان سال‌ها که ۲۰ ساله بودیم خیلی وقت‌ها آرزو داشتیم که کربلا بودیم و آن روزها را می‌دیدیم و شهید می‌شدیم. حالا یک موقعیت ایجاد شده بود که این الگو و خاطره که با آن زندگی کرده بودیم و شخصیت امام حسین (ع) که ما را برای حق‌طلبی آماده کرده بود در میان ما زنده شود.

خصوصاً اینکه با شرایطی مشابه آنچه که از سختی حادثه کربلا در جنگ وجود داشت این احیای عاشورا در میان بچه‌های جنگ بهتر حس می‌شد. خاطرم هست که در مدتی در آبادان آب مناسب برای نوشیدن نبود و بوی بدی می‌داد. همین عطش مردم آنها را یاد تشنگی بچه‌های امام حسین (ع) می‌انداخت.

از این خصوصیات گرفته تا نابرابری با ارتشی که به ما حمله کرده بود. اسلحه‌های ما در برخی از جنگ‌های شهری و جبهه‌ها ام ۱ بود که بسیار کم کارآمد و قدیمی بود و باید با آن جلوی تانک می‌ایستادیم.

از سوی دیگر در کنار این شرایط انقلاب هم شده بود و یک فضای روحانی حاکم بود و دغل بازی در کار نبود و در کل روزهای خوشی بود که همه اینها در میان مردم و در رفتار تک تک آدم‌های جنگ که تا صبح نماز شب می‌خواندند و روز هم می‌جنگیدند و نگاهشان به امام حسین (ع) و کربلا بود، متبلور شده بود.

سینماگران ما در آن دوران کار بسیار مهمی کردند که اولاً بدون ترس از روشنفکران و ثانیاً نه مانند آدم‌های شعارزده‌ای که غلو شده پیام فیلم را بدهند، فیلم‌های ساختند که روح عاشورایی آن را نمایان کند.

فیلمسازان دفاع مقدس بدون ترس از روشنفکران فیلم عاشورایی ساختند

قطعاً فیلمسازان آن دوران چون تحت تأثیر عاشورا بودند و اصلاً در چهره‌های آنان این نورانیت دیده می‌شد و حتی در حرف زدنشان متبلور بود، فضای فیلم‌های آنان نیز عاشورایی و امام حسینی (ع) بود. البته یک دلیلش هم این بود که جنگ دوران ریاکاری نبود؛ سربازان اگر به آنچه که امام حسین (ع) باور داشت، معتقد نبودند امکان نداشت که در مقابل آن دشمن تا بن دندان مسلح بجنگند.

در هر حال سینمای دفاع مقدس بخشی از تاریخ مصور ما است. دیدن این فیلم‌ها لذت بخش است. بخش خصوصی نیز به عنوان بخشی از جامعه ما وظیفه دارد که با سرمایه‌گذاری به این جریان کمک کند.

بهترین عناصر و مؤلفه‌هایی که باید از مسیر و فرهنگ امام حسین (ع) برای سینمای دفاع مقدس آموخت، سلحشوری، شجاعت و مرگ‌باوری است. اینکه قیامتی وجود دارد که می‌توان با باور به آن به سمت مرگ برای دفاع از کشور رفت و البته صبوری که بیشتر در میان زنان و مردم در شهر دیده می‌شد.

خاطرم هست که در روزهای بمباران آبادان، به مادری خبر شهادت فرزندش را دادیم اما تا قبل از آن بسیار نگران حال او بودیم. زمانی که پیغام شهادت را دادیم او تا معراج شهدا مدام با توسل به حضرت زینب (س) ذکر یا زینب می‌گفت و خود را صبوری می‌داد. این تصویر زیبا است و باید در فیلم دیده شود.

باید دست فیلمساز در ساخت موضوعات دینی باز باشد

* آقای برزیده سینمای غرب خصوصاً هالیوود تنها حادثه‌ای که تا حدی نزدیک به عاشورا باشد را ماجرای تصلیب عیسی مسیح (ع) می‌داند. به مرور خرده روایت‌های دیگری مانند ماجرای حواریون و در نهایت صلیبیون نیز به آن اضافه شد و دست‌مایه خلق فیلم‌های تاریخی و حماسی زیادی با موضوعات مختلف از جمله دینی شد. به‌نظر شما چرا مسیر ساخت فیلم‌های دفاع مقدسی ما با محوریت عاشورا ادامه پیدا نکرده است؟

موضوع این است که دین در تمدن و حاکمیت دولت‌های غربی یک موضوع تشریفاتی و ضمنی است برای همین ورود دستوری و رسمی در فضای سینما پیدا نمی‌کند. اما زمانی که برای فیلمسازی موضوعات دینی و مذهبی حالت جدی و قانون‌مندی پیدا کند، در نتیجه فضای فیلمسازی مذهبی و دینی کمرنگ می‌شود و آرام آرام از جریان اصلی سینما فاصله می‌گیرد.

در کنار این مشکل اوضاع از نظر اقتصادی سخت‌تر هم شده است. البته باید دولت در این زمینه کمک کند و به‌نظرم بدون حمایت دولت امکان ساخت فیلم‌های دفاع مقدس وجود ندارد. اما از سویی این مشکل همین‌جا ایجاد می‌شود که دولت هم خط و ربط خودش را دارد و برای همین ساخت فیلم دفاع مقدسی با کمک دولت سخت است.

ممیزی و قرائت از مسائل دینی و مذهبی را به سمتی نباید برد که سینماگر دلزده شود و از آن فاصله بگیرد. به شخصه در مسیر فیلمسازی خودم با همین ممیزی‌ها و مشکلات روبرو بودم.

اگر هم فیلمساز آنچه را که مد نظر ارگان باشد بسازد به پروپاگاندای حکومتی محکوم شده است. چیزی که این تصور را تقویت می‌کند شرایط نامساعد اجتماعی و اقتصادی ما است. توضیحم این است که در چنین شرایطی که برخی این مشکلات را به اسم دین گذاشته‌اند، ساخت فیلمی کاملاً دینی مورد اقبال قرار نمی‌گیرد. فیلمساز هم از اینکه متهم به کار سفارشی دینی شود فراری است. از اینها گذشته نگران این است که فیلمش دیده نشود.

فاصله گرفتن از سینمای دفاع مقدس جوانان را برای شناخت آن دوران حریص کرده است

* البته من نقدی به صحبت شما دارم این است که اگر فیلم خوب و جذاب با محوریت موضوعات دینی و مذهبی ساخته شود قطعاً بیننده دارد. سال‌های قبل فیلم‌هایی مانند شبی که ماه کامل شد یا دیدن این فیلم جرم است که مایه‌های سیاسی و مذهبی روشنی داشتند در گیشه هم موفق بوده‌اند و مخاطبین زیادی را به خود جلب کردند.

بله، با کلیت حرف شما موافقم که اگر همچنان یک اثر خوب ساخته شود که شعاری نباشد و بیش از حد درگیر ممیزی نشده باشد و موقعیت‌های جنگ آن‌طور که جذاب و واقعی است گفته شود، می‌تواند پرمخاطب باشد. من هم مانند شما از اینکه تولیدات فیلم‌های دفاع مقدسی کم شده است ناراحتم و همین به مخاطب لطمه زده است.

سینمای دفاع مقدس زمانی برای خودش برندی بود که مخاطب زمانی که از سالن بیرون می‌آمد راضی بود. در حال حاضر تولیدات ما بسیار کم شده است که البته همین یک فرصت خوبی برای احیای دوباره سینمای دفاع مقدس است. زیرا فاصله گرفتن از سینمای دفاع مقدس جوانان را برای شناخت آن دوران حریص کرده است.

اما الان بسیاری از تولیدات این حوزه که برخی از آنها در تلویزیون ساخته می‌شود چندان خوب نیستند و زمانی که آنها را تماشا می‌کنم شبکه را عوض می‌کنم.

البته درباره موضوع گیشه و سینما باید این نکته را کمی بیشتر باز کنیم و درباره‌اش توضیح بدهیم. ببینید برای تصرف گیشه راهکار وجود دارد که خوب هم هست به آن دست پیدا کنیم اما همین موضوع هم گویا برای فیلم‌های خاصی شده است که بازیگر خاص داشته باشند یا کمدی باشند. البته من با نمایش فیلم کمدی خصوصاً در شرایط موجود اقتصادی کاملاً موافقم زیرا حال مردم را کمی بهتر می‌کند. اما باید این را اضافه کنم که فرهنگ سینما رفتن کلاً ضعیف شده است. مردم هم دوست ندارند فیلم تلخ ببینند خصوصاً که پول نسبتاً زیادی را هم برای تماشای فیلم در سینما می‌دهند.

سریال‌های ترکیه‌ای که امروز از ماهواره و نمایش خانگی ما پخش می‌شود شدیداً فرهنگ مصرف‌گرایی را با خود همراه می‌کند

من به عنوان فیلمساز و شما به‌عنوان خبرنگار که طیفی هستیم که خود را مسئول در حوزه فرهنگ می‌دانیم باید حواسمان باشد که جامعه در حال دور شدن از فرهنگ است و همه‌چیز تحت اقتصاد قرار گرفته است. امروز فرهنگ ما در حال آسیب دیدن است و باید فکری به حال آن کرد. اگر رویه فرهنگی ما اینگونه باشد نسل بعدی ما آسیب خواهد خورد.

فیلم‌ها و سریال‌های خارجی که ما در خانه‌هایمان در حال تماشای آن هستیم با تمام اینکه بعضاً آموزنده و جذاب‌اند اما در هر حال فرهنگ خودشان را به ما منتقل می‌کنند. حتی فیلم امنیتی آنان نیز فرهنگ خاص خودش را دارد. باید مراقب باشیم تا فضای فرهنگی ما تخریب نشود. سریال‌های ترکیه‌ای که امروز از ماهواره و نمایش خانگی ما پخش می‌شود شدیداً فرهنگ مصرف‌گرایی را با خود همراه می‌کند.

معتقدم که خانواده‌های ما آسیب می‌بینند. با فیلم خوب ساختن همه‌چیز درست نمی‌شود بلکه برای فرهنگ باید فکر اساسی کرد.

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.