به گزارش سینماپرس، واکسن کرونا این روزها مطالبه کوچک و بزرگ شده است. سرعت پایین تزریق واکسن کرونا و وعده وعید مسئولان که موجب شده روزانه حدود ۴۰۰ نفر بر اثر کرونا از دنیا بروند، مردم را نگران کرده است. گرد مرگ بر سر سرزمینمان پاشیده شده و مردم در هرکجا و هر زمان در معرض خطر قرار دارند. در این ماهها هر بار که اخبار مرتبط با مرگ و میر سلبریتیها و هنرمندان بر اثر کرونا اعلام میشود، به دلیل بُعد رسانهای ماجرا فشار افکار عمومی روی دولت بیش از گذشته شده برای اینکه هر چه سریعتر واکسن وارد و یا تولید کنند. در این باره با غلامرضا موسوی (تهیهکننده سینما و تلویزیون) گفتگویی داشتیم که میخوانید:
در مورد واکسن کرونا و اینکه واکسن مشاغل پرخطر به آنها تعلق نگرفت، چندین بیانیه صادر شد اما اتفاقی نیفتاد. در حوزه هنر هم بسیاری به این بیماری مبتلا شدند و برخی را هم از دست دادیم. فکر میکنید مشکل از کجاست؟
همانطور که میدانید همکاران ما به خصوص کسانی که جلوی دوربین هستند، نمیتوانند با ماسک کار کنند به همین دلیل بر اثر شرایط موجود بازیگران معمولا دچار انواع مریضیها میشوند از جمله کرونا. ما بارها گفتهایم و شما حتما اطلاع دارید که تعدادی از همکارانمان سر فیلم یا سریال مبتلا به کرونا شدهاند، کار تعطیل شده و خودشان هم نگران خانوادههایشان هستند. وقتی افراد گروه گرفتار کرونا شده یا خدای نکرده فوت میکنند، خسارتی که فیلم یا سریال میبیند را باید محاسبه کرد. بنابراین خیلی طبیعی است که ما بارها گفتیم برای دوستانی که جلوی دوربین هستند فکری بکنید.
در این میان؛ یک عده آدم هستند که پشت دوربین قرار میگیرند و میتوانند ماسک بزنند و همه چیز را هم رعایت کنند. من این افتخار را دارم که بگویم هم در سالنهای سینما هم در هنگام تولید پروتکلها کاملا رعایت میشود. پارسال وقتی در تیر ماه مجوز تولید را برای همکاران تهیهکننده صادر کردیم، سه فیلم به شدت شلوغ داشتیم. فیلم «بی همه چیز»، فیلم «شیشلیک» و فیلم «ابلق». در این سه فیلم جلوی دوربین فوقالعاده شلوغ بود، ولی همکاران تهیهکننده با رعایت تمام و کمال قواعد و پروتکلها توانستند بدون حتی یک مورد فوتی کارشان را انجام دهند. پزشک و پرستار سر پروژه آورده بودند، هر روز همه چیز را کنترل میکردند و هیچ مشکلی پیش نیامد. این کاری است که تهیهکنندهها میتوانند انجام دهند.
بحث ما این است که هنرمندان جلوی دوربین که تعدادشان هم زیاد نیست و شاید نهایتا ۳۰۰ نفر باشند، باید هر چه سریعتر واکسینه شوند. فکر نمیکنم توقع خیلی زیادی باشد، آن هم در شرایطی که پیکهای مختلف بیماری میآید. ضمن اینکه میگویند مردم در خانه بمانند، اگر این هنرمندان هم در خانه بمانند و کار نکنند و برنامه دیدنی وجود نداشته باشد، کسی در خانهاش بند نمیشود، آنچه مردم را در خانه نگه میدارد یک بخشی سریالها و برنامههای تلویزیونی است، یک بخشی هم سریالهای نمایش خانگی و یک بخشی هم فیلمهای سینمایی. ضمن اینکه به هر حال ما چهار تا پنج هزار نیروی کاری داریم که با خانوادههایشان یک جمعیتی حدود ۳۰ تا ۴۰ هزار نفر را تشکیل میدهند، اگر تولیدات سینما و تلویزیون نباشد کدام دولت میتواند به این افراد کمک کند و هزینه زندگی آنها را تامین کند؟ دولت دوازدهم پولی نداشت که به کسی بدهد. یک حداقلی داشت که به خانه سینما میداد و خانه سینما همان حداقل را بین آدمهای مختلف تقسیم میکرد که این مبلغ کفاف خرج زندگی و حتی اجاره خانه این بچهها را نمیداد. بنابراین ما مجبور بودیم در تصمیمگیری به شیوهای عمل کنیم که دوستان ما هم بتوانند کار کنند و هم مریض نشوند. واقعا تهیهکنندهها فقط برای کنترل شیوع کرونا و جلوگیری از مبتلا شدن افراد در پروژههایشان حدود ۱۰ تا ۱۵درصد هزینه اضافه متقبل شدند؛ مثلا به عنوان یک نمونه ساده در مورد سرویسهای ایاب و ذهاب عوامل و بازیگران پروژههاست، پیش از این هر ماشین چهار نفر را سوار میکرد، اما الان به دلیل جلوگیری از شیوع کرونا ناچار است حداکثر دو نفر را سوار کند، یعنی فقط هزینه سرویس ایاب و ذهاب پروژه دوبرابر میشود. موارد متعدد اینچنینی وجود دارد، از مسائل کوچکی مثل سرویس تا موارد و مسائل بزرگتر و شرایطی که پیش میآید.
پس لازم میدانید که مسئولین یک نگاه ویژه به واکسیناسیون هنرمندان داشته باشند، لااقل در مورد آنهایی که مشغول کار هستند را واکسینه کنند؟
بله ما بارها بحثمان این بوده که جلوی دوربین یک عده دارند کار میکنند، لااقل آنها را واکسینه کنند. البته بالاخره بعد از ۱۸ ماه آقای وزیر بهداشت که وظیفهاش هم همین است، این اواخر یک دستوری برای واکسیناسیون هنرمندان صادر کرد که البته تاکنون کسی اهمیتی نداده و اجرایی نشده است.
آینده سینما را چطور میبینید؟
من فکر میکنم سینما دوباره به روال قبل برمیگردد؛ ما شرایط عجیب و غریب زیاد داشتهایم، اگر یادتان باشد یا خوانده باشید حوالی دهه ۱۹۴۰ و ۱۹۵۰ که تلویزیون آمد و بعد رنگی شد، همه فکر کردند سینما فاتحهاش خوانده شده و کارش تمام است. میبینیم که سینما با دستاویز قرار دادن صدا، تصویر و مسائل مختلف باقی ماند و تماشاگران فوقالعادهای هم دارد. طبیعتا الان پلتفرمها آمدند که باز به گمان من بر خلاف آن چیزی که بعضیها فکر میکنند، اگر پلتفرمها کار خودشان را بلد باشند، به سینما کمک میکنند، چون بالاخره آنها برای برنامههایشان سریال میخواهند که همین هنرمندان سینما باید بسازند و همینطور فیلم میخواهند که همین فیلمهایی است که ساخته میشود. میبینید که حتی برخی از اینها دارند به عنوان تهیهکننده وارد کار سینمایی هم میشوند، البته به عنوان سرمایهگذار چون هنوز رسما برای مجوز اقدامی نکردند و خیلی هم خوب است کسی با این افراد مشکلی ندارد و فکر میکنم پلتفرمها و کارهایی که با سریالسازی کردند، بخشی از بیکاری همکاران مرا جبران کردند و این بسیار عالی بود دستشان هم درد نکند. ولی از نظر اینکه فیلم و سریالهای قاچاق نمایش میدهند و هیچ بشری هم هیچ کنترلی بر این موضوع ندارد. خب مثل اینکه ساترا فقط درست شده که پنبه سریالها و فیلمهای ایرانی را بزند و این فیلمهایی که دزدی هم هستند، هیچ اشکالی ندارد نمایش داده شوند.
نظرتان در مورد ساترا و عملکردش چیست؟ با توجه به تنشهایی که ایجاد شده عملکرد آن را مفید میدانید یا مضر؟
اخیرا مشخص شد که با رفتارهایی که صورت گرفت و با دستوری که آقای رییس سازمان صدا و سیما داد و با توجه به انتصابها، عملا ساترا یعنی تلویزیون. ساترا قرار بود یک اداره مستقل باشد ولی در این حکم جدیدی که آقای دکتر علی عسکری دادند، دقیقا نشان میدهد که ساترا و تلویزیون یکی هستند.
تصمیمگیری و صدور پروانه برای شبکه نمایش خانگی را به رقیبش سپردهاند، معنیاش را میدانید؟ مثل این است که شما داور بیطرفی را در مسابقه فوتبال نگذارید و از همان اول بدانید که آقای حسن که دارد میآید هوادار استقلال است یا هوادار پرسپولیس است و اساسا متعصبانه آن تیم را دوست دارد و یا حقوقش را از آن تیم میگیرد. فکر میکنید نتیجهاش مثبت خواهد بود؟ من فکر میکنم که دوستان اگر در همین مسیر جلو بروند در حقیقت سر سریالهای خانگی را هم بریدهاند و تماشاگر باید فقط سریالها و فیلمهای خارجی آن هم از طریق غیررسمیاش تماشا کند. ما این سیستم را سر ویدئو و ماهواره تجربه کردهایم و جواب نگرفتهایم. ما اگر نتوانیم خودمان خوراک به مخاطبانمان بدهیم، طبیعتا آنها به شیوههای دیگری تامین میشوند و خوراکدهنده هم در دنیا فراوان است.
فکر میکنید ساترا در دولت بعدی میتواند کار کند؟ یعنی دولت بعدی این اجازه را میدهد که ساترا مجوز بدهد؟
به گمان من جواب این سوال را آقای رئیسی باید جواب بدهند. آقای رئیسی اولین کسی بودند که به عنوان رئیس قوه قضاییه برای پلتفرمها نامه و بخشنامه فرستادند که ما فقط تلویزیون را قبول داریم. البته آن زمان طبیعتا ماجرا حیدری نعمتی بود اما الان که خودشان رئیس جمهور شدند باید ببینیم آیا همچنان موافق هستند که این دوپارگی وجود داشته باشد؟ و قطعا به نفع کار فرهنگی و وظایف ایشان نیست ولی ما تصمیمگیرنده نیستیم و ایشان تصمیمگیری میکنند.
در مورد کارگردان فیلم «رضا» و اعتراضاتی که داشت، شما چقدر او را محق میدانید؟
آقای معتمدی اخیرا درخواست تهیهکنندگی دادهاند نه کارگردانی، او به عنوان تهیهکننده اگر بخواهد مجوزی بگیرد باید مدرک تحصیلی لیسانس ارائه کند. یعنی ما در اتحادیه تهیهکنندگان اولین مدرکی را که در شرایط حاضر نگاه میکنیم، داشتن مدرک لیسانس است، یعنی الان تهیهکنندگان جدیدی که وارد میشوند حداقل باید مدرک لیسانس داشته باشند که البته الان همه دکترا دارند.
مدرک تحصیلی آقای معتمدی مثل بعضیهای دیگر کافی نبود و رسیدگی نشد. به او اعلام شد که مدرک تحصیلی لیسانس خود را بفرستید تا رسیدگی شود. سالهای زیادی هم نبوده و تا جایی که من میدانم ما سوم خرداد به این رسیدگی کردیم. بنابراین به گمان من او ظاهرا فکر کرده در شرایطی که دولت دارد عوض میشود و مسائلی از این قبیل، بد نیست کمی شلوغ کاری کند اما اصلا این حرفها نیست.
ضمن اینکه ما یک شرایط دیگر هم داریم. شرایط دیگر ما این است که وقتی کسی لیسانس ندارد میتواند برود ارشاد و از طریق مصوبهای که وجود دارد، درجه هنری بگیرد. اگر کسی درجه هنری یک بگیرد که مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی است، دکتری محسوب میشود، درجه دو هنری فوق لیسانس و درجه سه لیسانس محسوب میشود. در برخی موارد دوستانی را داریم که به دلایلی نرفتند لیسانس بگیرند، اما این وضعیت را دارند و میتوانند بروند درجه هنری بگیرند. آقای معتمدی بر اساس گزارش منشی اتحادیه تا به حال هیچ مدرکی برای دبیرخانه اتحادیه ارسال نکرده است، بنابراین اینطور نیست که فکر کنید یک مقرراتی وجود دارد که برای همه هست و فقط برای او نبوده، همه باید مدرک تحصیلی را ارائه دهند. ضمن اینکه آقای معتمدی طوری صحبت کرده بود که انگار با فیلمنامهاش مشکلی داشتند، در صورتی که اصلا هیچ مشکلی با فیلمنامه او وجود نداشته و ما در اتحادیه اصلا فیلمنامه نمیخوانیم. او اگر بخواهد به عنوان کارگردان اقدام کند، اصلا نیازی به این نیست که به اتحادیه بیاید و میتواند با هر تهیهکنندهای برود و مجوزش را بگیرد. بنابراین تهیهکنندگیاش باید تایید میشد که به دلیل نداشتن مدرک لیسانس که حداقل مدرک لازم است و برای همه تهیهکنندگان جوانی که طی چند سال گذشته دارند وارد این عرصه میشوند، اعمال میشود، نتوانسته بگیرد.
آیا همه کسانی که جزو اتحادیه و تصمیمگیرنده هستند هم لیسانس دارند؟ یعنی این شرط در زمان خود شما هم بوده است؟
من مدرک معادل دکتری دارم، ولی بله در شورای هیئت مدیره تا آنجا که میدانم چهار نفر داریم که معادل دکتری دارند. یک عدهای قبلا تهیهکننده شدهاند، مثلا پنج سال یا هفت سال پیش. در آن زمان شاید با دیپلم امکان دریافت مجوز تهیهکنندگی وجود داشته ولی بعد از آن یک شرطی گذاشتند و گفتند تهیهکننده حداقل باید مدرک لیسانس یا معادل آن درجه هنری داشته باشد.
این قانون از چه زمانی اجرایی شده است؟
اگر اشتباه نکنم حدود شش سال است که این قانون اجرا میشود.
آیا تا به حال کسی معترض نبوده است؟
کسی اعتراضی نداشته چون جزو شرایط صنف است. شما میخواهید یک کار جدیدی را انجام دهید و قوانین این کار جدید میگوید شما باید این مدارک را داشته باشید، یعنی حداقل سواد را داشته باشید. ضمن اینکه امکان دارد بیایید بگویید من مثلا بازیگر، منشی صحنه و… بودهام و حالا میخواهم مجوز تهیهکنندگی بگیرم. ما برای این افراد هم شرایط ویژهای داریم. مثلا کارگردانی که سه فیلم ساخته باشد میتواند برای تهیهکنندگی اقدام کند و کارت تهیهکنندگی دریافت کند یا کارگردانی که دو فیلم ساخته باشد و در ۷۰درصد این دو فیلم سهامدار باشد به محض اینکه برای دریافت کارت تهیهکنندگی اقدام کند، به او تعلق میگیرد.
آیا این افراد هم باید مدرک لیسانس را ارائه دهند؟
مدرک تحصیلیشان باید لیسانس باشد، اگر نه میتوانند بروند ارشاد معادل هنری بگیرند و این حق آنها است. معادل هنری بدون هیچ خست و سختگیری به افراد داده میشود، به ما هم ربطی ندارد چون دولتی و مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی است. پای آن را هم چهار وزارتخانه امضا میکنند، یعنی معادلی میدهند که اگر به عنوان مثال آن شخص بخواهد در انتخابات شرکت کند مثلا در انتخابات شورای شهر نامزد شود و برای نامزدی بگویند باید دکتری داشته باشید، میتواند مدرک درجه یک هنری را ارائه دهد و آنها مجبورند طبق مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی بپذیرند.
بنابراین آقای معتمدی نه مدرک تحصیلی لازم را ارائه دادهاند و نه برای معادل آن اقدامی کردهاند؟
آقای معتمدی تا این لحظه هیچ مدرکی به دبیرخانه شورای عالی ارائه نداده است. اگر مدرک دارد ارائه دهد و در این صورت طبیعتا در اولین جلسه به درخواستش رسیدگی میشود. ما اصلا مشکلی با این موارد نداریم و خیلی هم خوشحال میشویم افراد جدیدی وارد این عرصه شوند و به تولید آثار سینمایی کمک کنند. آدمهایی داریم که با مدرک دکتری آمدهاند و درخواست کارت تهیهکنندگی دادهاند. ما مجبوریم داشتن حداقل مدرک لیسانس را به دلیل حفظ شأن صنف رعایت کنیم و مدتهاست که این شرط وجود دارد.
گاه اینطور برداشت میشود که اتحادیه از ورود غیرخودیها به حوزه تهیهکنندگی ممانعت به عمل میآورد و برخی دوست دارند این انجمن در سیطره تعدادی از نامها باقی بماند.
فرمایشات دوستان خیلی منطقی نیست به این دلیل که اصلا اطلاع ندارند. محض اطلاع میگویم که سال گذشته به نزدیک به ۳۷ تا ۳۸ نفر تهیهکننده اول مجوز دادیم. برخی از این افراد فیلم هم ساختهاند و شما دیدهاید. نمونه آن هم این بود که بیش از ۲۰ فیلم با تهیهکننده اول تولید شده بود. بعضی دیگر هم مجوز را گرفتند ولی هنوز فیلمی نساختهاند، اجباری هم ندارند. بر اساس مصوبه خانه سینما در زمانی که مرحوم سیفالله داد معاون وزیر و پیش از آن رئیس هیئت مدیره خانه سینما بودند، اصناف مکلف هستند به اندازه ۱۰٪ تولید هر سال، آدمهای جدید را بپذیرند. در سال گذشته حدود ۵۰ فیلم تولید شده است و ما باید ۵ نفر را میپذیرفتیم، ولی بیش از ۳۰ نفر را پذیرفتیم.
فقط در جشنواره ملی و جشنواره بینالمللی فجر بررسی کنید که چند اسم به عنوان کسانی که تهیهکننده اول بودند، داشتیم. قاعدهاش این بود در سال ۱۳۹۸ مثلا ۱۰۰ فیلم تولید شده ۱۰ نفر را به عنوان تهیهکننده جدید بپذیریم اما هرکس آمده و شرایطش را داشته در را برایش باز گذاشتیم و گفتیم بروید کار کنید برای اینکه اعتقاد داریم کسی که حرفهاش با او همراه باشد و بلد باشد ماندگار است و کسی هم که کار را بلد نباشد، نخواهند ماند، این تقصیر ما و شانس او نیست، باید کاربلد باشد تا بتواند بماند. بنابراین ما جلوی ورود آدمها را نگرفتیم، اما اگر مدارکی ندارند یا نمیتوانند امتیاز لازم را کسب کنند، تقصیر ما نیست. حتی امکان دارد لیسانس هم داشته باشند اما امتیاز لازم را نداشته باشند. باید این افراد در دو الی سه فیلم سرمایهگذاری کرده باشند که ما مطمئن باشیم کاربلد هستند، لااقل بدانیم کارنامه کارگردانی دارند یا کارنامه فیلمنامهنویسی دارند یا سابقه حضور در فیلم دارند. هر کسی از راه برسد و مدرک لیسانس داشته باشد که نمیتواند برود کارت تهیهکنندگی بگیرد، باید بدانیم او بلد است.
یکی از مشکلاتی که داریم این است که تهیهکنندههای اول اگر ناشی باشند، تمام سیستم را به هم میریزند، هم سیستم اقتصادی و هم سیستم شرایط شأن حرفهای، چون خیلی از این افراد برای چیز دیگری میآیند و به عنوان حرفه به این کار نگاه نمیکنند. باید بدانیم افرادی که میآیند حرفه را میشناسند یا نه. یک امتیازاتی است که این امتیازات در ارشاد هم تصویب شده و معمولا همکاران ما با واقعا با غمض عین روبهرو میشوند، یعنی خیلی مواقع شخصی مثلا باید ۳۰ امتیاز کتبی بیاورد و ۳۰ امتیاز را نمیآورد، ولی به او ارفاق میکنند یا در مصاحبه باید به ۶۰ امتیاز برسد، اگر امتیاز کتبی کم آورده باشد به او اضافه میکنند. اتفاقا ما یکی از مسائلی که داریم و بعضی از دوستان هم از بیرون انتقاد میکنند، این است که میگویند شما زیادی در را باز گذاشتهاید و ما میگوییم هرکس میآید بیاید یا این کاره است و حرفه را بلد است و میماند و اگر هم حرفهای نباشد خودش ضرر میدهد و میرود، بنابراین اگر کسی مدارک را داشته باشد به شدت با او همکاری میکنیم.
ارسال نظر