به گزارش سینماپرس، مجید مظفری بازیگر سینما و تلویزیون سالهاست از سینما دور شده است و فقط گاهی در آثاری چون «خوب، بد، جلف» پیمان قاسمخانی و «کفشهایم کو؟» کیومرث پوراحمد نقشهای کوتاهی بازی میکند، آخرین کار او در تلویزیون، «انقلاب زیبا» و «سفرسبز» بود و در نمایش خانگی هم «ممنوعه» و «نهنگ آبی» را در کارنامه خودش دارد، البته این روزها جلوی دوربینِ محمدحسین غضنفری نقشی متفاوت را در سریال تلویزیونی "شرق تا بهشت" دارد که قرار است بعد از مجموعه "گاندو" روی آنتن شبکه سه سیما برود.
وی «قلبهای ناآرام» را کارگردانی کرده است و برای بازی در فیلم مسافران (بهرام بیضایی) برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد و برای بازی در فیلمهای سگکشی، جنگ نفتکشها و سایههای هجوم کاندیدای بهترین بازیگری از جشنواره فیلم فجر شد. یکی از خبرهایی که به گوش میرسد بازی او در سریال پُربازیگر "سلمان فارسی" بهکارگردانی داود میرباقری است. او در لابهلای گفتوگویش با تسنیم به این نکته اشاره کرده است که "منتظرم داود میرباقری صدایم کند. "
او چندی پیش در سریال "ایلدا" بهکارگردانی راما قویدل ایفای نقش کرده بود که بسیار در محافل رسانهای مورد نقد قرار گرفت، چرا که آنطور که باید و شاید گویش و لهجه کاراکترهایش ادا نشد. یکی از کسانی که خودش نسبت به این ضعفِ بزرگ، گلایه داشت، مجید مظفری بود که یکی از نقشهای محوری سریال بهنام "صالحخان" را ایفا کرده بود. شتابزدگی و عجله تلویزیون برای ساخت سریالها و رسیدن به آنتن و فقدان حضور تهیهکننده توانمند و بادانش از جمله انتقاداتی بود که این بازیگر قدیمی سینما و تلویزیون نسبت به مدیران و دستاندرکاران مربوطه در صداوسیما داشت.
مظفری همچنین در لابهلای گفتوگویش از مدیران تلویزیون خواست جلوی واسطهگری و واسطهبودن را بهجای تهیهکنندگی بگیرند و توضیح داد: ارتقاء در سریالسازی نیاز به تهیهکنندگان بادانش دارد نه واسطهگری؛ از طرفی هم سینما نیاز به تهیهکننده کاربلد دارد نه سرمایهگذار! من بارها به خودم گفتهام در تلویزیون نباشم و کار نکنم اما این بار هم حضورِ علی پورکیانی تهیهکننده قدیمی که مراقبِ همهچیز در پروژه هست و به بازیگران و عواملش احترام میگذارد و قصه خوبِ "شرق تا بهشت" باعث شد تا دوباره با تلویزیون کار کنم.
دلخوریها، گلایهها و ناراحتیهای مجید مظفری از تلویزیون و وضعیتِ سینما همه بهصورت صریح مطرح شده است و او مثلِ همیشه دغدغهمندانه با تسنیم گفتوگو کرد که مشروح آن را در ادامه میخوانید
* گفتوگو را با طرحِ دلخوریهایش آغاز کرد که چرا نمیخواهد با تلویزیون کار کند ...
من واقعاً از مدیریت و تهیهکنندگی علی پورکیانی لذت بردم؛ واقعاً مواظب همه بود، شاید هم از لحاظ اقتصادی بیشتر فشار رویش بود اما بهسبکِ برخی از تهیهکنندگان رفتار نکرد که بازیگران و عواملش را منتظرِ تلویزیون بگذارد که "هر موقع تلویزیون پول داد پولِ شما را میدهم. "، این کار تهیهکننده نیست بلکه این نوعی واسطهگری است، من برخورد کردم با چنین آدمهایی! واقعاً قبل از این کار سه پیشنهاد داشتم از تلویزیون و قبول نکردم؛ امیدوارم که احتیاج هم نداشته باشم با تلویزیون کار کنم، بهخاطر حضور این تهیهکنندگانی که واسطهاند!
من با امثالِ تهیهکنندگانی مثلِ مجید اوجی کار کردم اصلاً چنین چیزهایی مطرح نبود که "هر موقع تلویزیون پول داد دستمزد شما را میدهم". من پیشنهاد میکنم به مسئولان تلویزیون که این واسطهها را کم کنند و بهجای آن تهیهکننده سر کار بیاورند. من سرِ این کار آمدم بهخاطر امثال آقای پورکیانی که اینکارهاند وگرنه نه تلویزیون از ما حمایت میکند دربرابرِ این واسطهها و نه سیمافیلم و نه دفتر حقوقی صداوسیما برای ما کاری میکند.
نگاه متفاوتِ سریال جدید شبکه سه
* از قصه سریال "شرق تا بهشت" بگویید که باعث شد شما جلوی دوربینِ محمدحسین غضنفری کارگردان قرار بگیرید؟
بعد از اینکه با تهیهکننده خوبی مثل علی پورکیانی صحبت کردم و اکیپ بازیگران و عوامل را دیدم بهسراغِ قصه رفتم و دیدم حرف جدیدی دارد. نگاه جدیدِ "شرق تا بهشت" به خانواده و چالشهایی که مطرح میکند را در کارهای امروز ندیدم. این سریال به انسانیت تأکید دارد و خط درامِ خوبی را جلو میبرد، از طرفی هم کار من زیاد نبود و وقت مرا زیاد نمیگرفت، با اینکه بارها پروژه بهعلت کرونایی شدنِ همکاران تعطیل شد اما زیاد اذیت نشدم، مثل کار قبلی نبود که مشکلات زیادی به وجود آید.
* امروز در شرایطی جلوی دوربین قرار میگیرید که بسیاری سعی میکنند کار نکنند تا شرایط عادیتر شود؟
هیچکدام نمیدانیم شرایط چهزمانی عادی میشود؛ دو سال درگیر کروناییم، نمیتوانیم بگوییم بایستیم شرایط بهتر شود. تهیهکنندگانی مثلِ علی پورکیانی که مواظب عوامل و گروهِ کاریشان هستند باعث میشوند کار کنیم، یک همچنین کارهایی پیش آید باز هم کار میکنیم و هیچ مشکلی هم ندارد.
نمایی از فیلم "جنگ نفتکشها"
مشکل فقط تلویزیون نیست!
* آقای مظفری! شما در "سفر سبز" ایفای نقش کردید و "قلبهای ناآرام" را در کارنامه کارگردانی بهجا گذاشتید؛ کارهایی که هرکدام امروز نوستالژیاند، بهنظر شما تلویزیون چطور باید قدم بردارد که سریالهای امروزش هم نوستالژی شوند در حالی که بیشتر این سریالها امروز به مجموعههایی تبدیل شدهاند که میآیند و میروند و اتفاقی هم نمیافتد؟
مشکل فقط تلویزیون نیست بلکه مشکل در ادبیات نمایشی ایران است. وقتی افراد عوض میشوند سلیقهها و نگاهها و نوعِ ممیزیها هم تغییر میکنند. هیچ کجای دنیا این طور نیست و باید دفترچه و چارچوب و ضوابطی تدوین شوند و در اختیار تهیهکنندگان، کارگردانان و بازیگران قرار دهند و با آمدنِ فرد یا افراد جدید هم چیزی تغییر نکند، چرا که عوامل و تماشاگران به چارچوب و روند و نوعِ ادبیات نمایشی عادت میکنند بهیکباره بعد از ۴ سال دوباره حالت جدیدی سر راهشان قرار میگیرد.
متأسفانه تلویزیون ایران و وزارت ارشاد این قدم را برنداشت
یک مدتی در دهههای ۱۳۶۰، ۱۳۷۰، ۱۳۸۰ همهچیز خوب بود؛ یعنی تمام کسانی که میآمدند یک اتوبوس همراه با خودشان نمیآوردند و همهچیز را تغییر بدهند، ما هم کار خودمان را میکردیم و اتفاقاً سریالها هم عین فیلمها به خارج از کشور میرفت اما الآن همه کشورها در فکر آنند سریال بسازند برای ملت خودشان و همچنین به کشورهای دیگر بفرستند و متأسفانه تلویزیون ایران و وزارت ارشاد این قدم را برنداشت و این حرکت را نکردند. چرا ما نباید در کشورهای مختلف، سینمایی داشته باشیم که فیلمهای ایرانی را پخش کند؟ سفارتخانهها باید این کار را میکردند و جشنواره برگزار میکردند که چنین اتفاقاتی هم نیفتاد.
چرا ما نباید در کشورهای مختلف، سینمایی داشته باشیم که فیلمهای ایرانی را پخش کند؟ سفارتخانهها باید این کار را میکردند و جشنواره برگزار میکردند که چنین اتفاقاتی هم نیفتاد.
مدتی آقای ضرغامی در مسندِ معاونت سینمایی ارشاد هر سال یکی دو جشنواره برای شهرستانها برگزار میکرد و این تعامل و رفتوآمدها و نمایش فیلمها باعث میشد مردم عاشق سینما بشوند و مسئولین بیشتر با سینما آشنا شوند. مسئولین بهتر فیلمها را ببینند و با هنرمندان تعامل داشه باشند؛ نه مثل الآن! من میرفتم با مسئولی درباره مشکلات سینما و مسائل خودم صحبت میکردم، با آدمی که ادبیات، سینما و نمایش را میشناخت، الآن اینطور نیست، الآن نمیتوانند تصمیم بگیرند که برای سینما با این وضعیت چهکار کنند. همهجای دنیا آرام آرام سینما، تئاتر و موسیقیشان باز میشود و رونق میگیرند اما ما نمیدانیم چه کنیم.
طرح "پدرسالار" و "شاهگوش" را من نوشتم
* شما اشاره کردید که "شرق تا بهشت" از دریچه جدیدی به خانواده نگاه میکند، فکر میکنید مخاطب با دیدن این سریال، چه اتفاقی برایش رخ میدهد؟
در سریال "شرق تا بهشت" تقریباً بزرگ خانوادهام؛ خانوادهای که خواهرم همسرش را از دست داده است، پسر و دختری دارد و زیر پر و بال خودم گرفتم تا در زندگیهایشان آدمهای موفقی باشند. یکسری مسائلی در این سریال عنوان میشود چالشهایی که الآن موجودند و با آنها درگیرند، چیزهایی که عنوان میکند و راهحلهایی نشان میدهد که بهنظرمن درست است. این سریال مخاطب خودش را پیدا میکند؛ احتمالاً یکی از سریالهایی باشد که بیننده خودش را خواهد داشت.
یک زمانی طرح سناریو مینوشتم؛ مثلاً سریال "پدرسالار" طرحش برای من است و در تیتراژ هم نامم آمده است، یا مثلاً سریال "شاهگوش" که دوباره نامم در تیتراژ بهعنوان طراح سناریو و فیلمنامه آمده است. وقتی این سریال را خواندم یکطوری اشتیاق پیدا کردم که طرح نو، نگاه جدید به خانوادهها و دغدغهها و مسائلشان دارد، نمیگویم تکراری نیست و نمیگویم تکراری هست؛ و یک زاویههایی نگاه شده که این زاویه بسیار درست بوده است.
نمایی از سریال "ایلدا"
چرا تلویزیون بچههای نمایش خانگی را جذب نمیکند؟
* مدیران تلویزیون هم از دلخوریها و گلایهها خبر دارند؛ میخواهند با شبکههای ماهوارهای و نمایش خانگی رقابت کنند و یک درگیریها و چالشهایی در این بین وجود دارد، بهنظر شما مشکلِ اصلی تلویزیون از کجاست؟
مشکل از خود تلویزیون است. تلویزیون چرا نباید تمام بچههایی را که در نمایش خانگی کار میکنند جذب کند؟ میتواند خیلی راحت این کار را بکند. یک تهیهکننده خوب و باسواد، یک گروه سناریست خوب؛ یک زمانی مهدی فرجی مدیر شبکه یک بود. من فکر میکنم دو سریال زمان ایشان کار کردم. وقتی ایشان میآمد سر کار بهعنوان مدیر شبکه، من مینشستم راجع به شخصیتی که خودم بازی میکنم راجع به آن با او مشورت میکردم، یعنی اینکه این مدیر شبکه، سعی میکرد در جریانِ جزئیات سریال قرار بگیرد.
میدانست چهچیزی میخواهد ساخته شود. فکر نمیکنم مدیر شبکهای امروز بنشیند سناریو بخواند و شخصیتهای داستان را تجزیه و تحلیل کند و بعد با سازندهها درباره جزئیات سریال صحبت کند. باید کسانی سر کار بیایند که این مقوله و مدیوم (تلویزیون) را بشناسند؛ سناریو را بشناسند، خط درام بدانند و ادبیات نمایشی را بشناسند. اگر اینگونه افراد سر کار باشند بر خواهیم گشت به زمانی مثل دهههای ۱۳۶۰ و ۱۳۷۰ سریال خوب بسازیم.
تهیهکنندگانی که تهیهکننده نیستند و واسطهاند!
* شما به تهیهکنندههایی اشاره کردید که واسطهاند؛ آیا مشکل تلویزیون در همین ضعف بزرگ یعنی تهیهکننده کارنابلد است؟
مشکل تلویزیون فقط تهیهکننده نیست بلکه مدیران هم هستند، مدیر تهیهکنندهای را انتخاب میکند که آن در واقع نقش تهیهکننده ایفا نمیکند و فقط واسطه است. جای تهیهکنندگانی مثل حسن بشکوفه، بهروز خوشرزم، مرحوم حسن فلاح، اسماعیل عفیفه، مجید اوجی و خیلی از تهیهکنندگان دیگر در تلویزیون خالی است. شما خودتان ببینید که الآن سریالهای قدیمی بیشتر بیننده دارد تا سریالهایی که الآن پخش میشود.
نمایی از فیلم "کوچه ژاپنیها"
مجید مظفری بازیگر سریال "سلمان فارسی" میشود؟
* شنیدهایم که قرار است در سریال "سلمان فارسی" داود میرباقری هم نقش ایفا کنید؟
هنوز خبری نیست و به من هم خبری ندادند، منتظرم آقای میرباقری صدایم بزنند و خبرم کنند. با من درباره نقش تعیینکننده و حسّاسی در سریال "سلمان فارسی" صحبت شده است، درباره جزئیات نقش نمیتوانم نکتهای بگویم اما یکی از شخصیتهای اصلی سریال است یک سال و نیم، دو سال است ایشان را ندیدم و تماسی هم با هم نداشتیم.
* نمایش خانگی کار نمیکنید؟
یکی دو کار پیشنهاد شده است و انشاءالله کار میکنیم، آنجا تکلیفمان روشن است و از بازیگر و عوامل کارها حمایت میشود و در واقع به تو بیاحترامی نمیشود. تهیهکنندگان تلویزیون؛ اینهایی که واسطهاند، ارث پدرشان را از آدم میخواهند. من خیلی متأسفم که رفتم سریال "ایلدا" را با چنین تهیهکنندهای کار کردم. من عکس و مدرک و فیلم دارم؛ پذیرایی غذا را ببینید چطور است و رفتوآمد چطور است و جایی که زندگی میکردید. من از سر کار میآمدم باید میرفتم حمام، برای خودم غذا درست کنم و خیلی از مسائل و مشکلات دیگر.
نمایی از ملاقات مجید مظفری از داود میرباقری
شخصیتهای شاهنامه را دوست دارم
* و شخصیتی هست که آرزو داشته باشید کار کنید؟
هر شخصیتی که تا به حال بازی نکردم پیشنهاد شود، آرزوست. خیلی از شخصیتها هست من دوست دارم بازی کنم مثلاً از شخصیتهای شاهنامه دوست دارم.
* ژانری بوده تجربه نکرده باشید؟
الآن فیلم سینمایی با امیرحسین ثقفی بهنام "کوچه ژاپنیها"در نوبت اکران دارم، یادم نمیآید چنین شخصیتی در سینمای ایران بازی شده باشد و یادم نمیآید تا به حال من بازی کرده باشم؛ بسیار شخصیت جدیدی است و بابی در سینمای ایران باز میکند.
تعداد انگشتشماری تهیهکننده در سینما و تلویزیون داریم/ یا سرمایهگذارند یا واسطه!
* بهعنوان سؤال پایانی؛ چرا بازیگران امروز از راهش وارد بازیگری نمیشوند؟
یکی از دلایلش این است که در سینمای ایران تعداد انگشتشماری تهیهکننده داریم و بیشتر سرمایهگذارند؛ در تلویزیون هم همینطور، انگشتشمار تهیهکننده داریم و بقیه واسطهاند و واسطهگری میکنند، به همین دلیل است من الآن دوباره بگویم، من تهیهکننده سراغ دارم از طرف پول گرفته است که نقش به او بدهد پولش را خورده و نقش به او نداده است. جالب است که به او گفته است سیمافیلم ممنوعالتصویرش کرده. هنوز طرف جلوی دوربین نیامده است و میگوید "مرا ممنوع التصویر کردهاید، حداقل پولم را پس بدهید! " تهیهکننده هم میگوید "دیگر برنمیگردانم. "
من تهیهکننده سراغ دارم از طرف پول گرفته است که نقش به او بدهد، پولش را خورده و نقش به او نداده است
ارسال نظر