فاطمه سادات ناظمی/ فیلم سینمایی «علفزار» از منظر سینمایی تقریبا فیلمی کم اشتباه است که بازیهای روان و تیپ باورپذیر «پژمان جمشیدی» سبب می شود تا مخاطب با اثر همراه شود و اثری را مشاهده کند که در فُرم سینمایی خود به عنوان فیلمی قابل قبول و تکنیکی ظاهر میشود. فیلمی که بخشی سیاسی به نحوی نچسب بر فیلمنامه آن سایه انداخته و این در حالی است که کارگردان فیلم اولی آن با بهرهگیری از فیلمبرداری اندازه و بدون خودنمایی خود موفق شده تا دستاوردهای فنی قابل ملاحضهای را به تصویر بکشد.
فیلم سینمایی «علفزار» بر محور یک بازپرس متعهد و درستکار به نام «امیرحسین بشارتی» اقدام به روایت سه داستان قضایی مینماید. سه داستانی که در طول ۹۰ دقیقه تعریف و به فرجامهایی باز و البته نسبتا مشخص میرسد. در این میان سوای نظر از داستان نخست که با شلیک اشتباه تیرهوایی توسط مامور قضایی و کشته شدن کودکی که در حال تماشای صحنه دستگیری یک مظنون است و ...؛ دو داستان دیگر یکی به طرح موضوع «زنای محصنه» و «تجاوز گروهی به زنان شوهردار» پرداخته و دیگری ماجرای بچه دار شدن نامشروع مرد و زنی معتاد را روایت میکند که حالا با آزمایش تشخیص هویت به دنبال شناسنامه برای دختر ۱۰ ساله خود آمدهاند. |
البته فیلم سینمایی «علفزار» به عنوان یکی از تولیدات به شدت سیاه «جشنواره چهلم» است که در چرکترین صورت ممکن سعی میکند تا «حاکمیت دینی» را آنچنان ناکارآمد و مستاصل در اداره جامعه نشان داده که تقریبا هیچ امیدی به آینده وجود ندارد. اثری که ایران و ایرانی را اسیر در «فلاکتی مطلق» ترسیم میسازد و در طی داستان نشان میدهد که این فلاکت برای نسل آینده دارای تداوم بیشتری است. نسلی که یا وَلدالزنا است و در صورت وضعیت آن دختر بچه خردسال و در جایگاه «مام آینده میهن» پس از متوجه شدن از این ولادت ناپاک است که دارای هویت و شناسنامه میشود و یا همچون پسر بچههای اثر، یا صحنه تجاوز به مادر خود را درک میکند و یا در بستر مریضی و بیماری لاعلاج است و یا با تیر هوایی حاکمیت کشته میشوند و ...
فیلم سینمایی «علفزار» علاوه بر «پژمان جمشیدی» بر یک پدیده بازیگری نیز دارد «صدف اسپهبدی» بازیگر جوان فیلم که برای اولین بار در یک فیلم سینمایی نقشآفرینی میکند با گریمی متفاوت و سخت توانسته به خوبی در نقش یک زن معتاد عرضه اندام کند و به همراه «مهدی زمینپرداز» در سکانسهای معدودی که حضور دارند ریتم فیلم کاظم دانشی را حفظ کنند. از دیگر نکات جالب توجه فیلم سینمایی «علفزار» موقعیت ثابت و زمان واحد فیلم است که به یکپارچگی فضای فیلم کمک میکند و این وحدت زمانی و مکانی امکانهای زیادی به فیلمساز میدهد که یکی از آنها جلب کامل تمرکز مخاطبان بر روی قصه است. |
فیلم سینمایی «علفزار» ساختار حاکمیت را فاسد و معیوب نشان میدهد و اگر چه سعی دارد تا با اعمال اصلاحات ابلاغی و حتی با آوردن یک جمله آن هم به صورت نریشن و در پایان اثر، از غلظت میزان سیستماتیک این فساد بکاهد؛ اما این تک جمله نمیتواند تغییری در ذهنیت شکل گرفته در طی ۹۰ دقیقه فیلم نماید. ذهنیتی که رسما برخی احکام اسلام را سوری و غیرکاربردی و عامل بدبختی معرفی میکند. اثری که میتوان تولید آن را مصداقی برای سخنان هفت تیر ۱۳۹۹ هجری شمسی مقام معظم رهبری و «غفلت متولیان سینمایی کشور» به جهت صدور مجوز برای تولید آن ارزیابی نمود. اثری به شدت هتاک که نه تنها به قباحتزدایی از بیان داستان «زنای محصنه» و «تجاوز دسته جمعی» و نمایش «فرزند حرامزاده» و ... و بیان آن به شکلی کاملا شفاف و واضح بر پرده نقرهای سینما مبادرت میورزد؛ بلکه جامعه ایران را به صورت «علفزاری» به تصویر میکشد که پُراست از آلودگی و معضلات گوناگون اجتماعی!
فیلم سینمایی «علفزار» ضمن تحقیر ملت ایران و نشان دادن وضعیت در حال فروپاشی جامعه، سعی میکند تا حیثیت دستگاه قضایی را نیز به چالش بکشد و این در حالی است که اگر نهادی مسئول در «قوه قضاییه» وجود داشت که سوای نظر از بررسی محتوای حقوقی و مشاورههای معمول قضایی به تولیدات سینمایی و ...؛ از هوشمندی لازم برای فهم خروجی این تولیدات، آن هم در قالب «فیلمنامه» برخوردار بود، قطعا این حجم از پردهدری و وقاحت در یک اثر سینمایی جای نمیگرفت و فیلمی پدید نمیآمد که اساس و مبانی قضایی جمهوری اسلامی را این چنین زیر سؤال برد.
پس «قوه قضاییه» را میبایست نخستین متهم در تولید اثر مجعولی همچون فیلم سینمایی «علفزار» قلمداد نمود. زیرا توقع بر آن بود که این نهاد مهم و تاثیر گذار حاکمیتی، در راستای تحقق فرمایشات «امام خامنهای» اقدام به تشکیل فوری و سریع «کارگروه فرهنگی» در سطح ریاست و یا معاون اول قوه قضاییه و یا دادستان کل کشور مینمود و محصول این اقدام در طی بیش از یکسال و نیم گذشته، منجر به تاسیس و تشکیل «سازمان فرهنگی قوه قضاییه» آن هم متشکل از طیف نخبگان فرهنگی و هنری متعهدی میشد که با مشورتهای خود به اصلاح محتوای اثر خوش ساختی همچون «علفزار» مبادرت میورزیدند. موضوعی که متاسفانه نه تنها تحقق نیافته بلکه حرکت به سمت آن نیز مشاهده نمی شود.
ارسال نظر