به گزارش سینماپرس، متن یادداشت محمد خزاعی به شرح زیر است:
ارزیابی به عنوان یک فرآیند ذهنی در طول تاریخ، همواره با انسان بوده و هدف عمده آن، بررسی میزان وصول به اهداف است و بهار چه خجسته فصلی است که انسان را به همزادی از طبیعت تبدیل میکند و هرلحظهاش مرگ را به سبزی حیات گره میزند و شکوفه را به خشکی ساقهها مهمان میکند و پند میدهد و پند میدهد و معلمی بی تکلف و دلسوز میشود بر فرزند آدم.
در بهار بیش از فصلهای دیگر به سرانجام کارها، تکالیف و اهدافمان میاندیشیم، به آنچه گذشت واقف اگر باشیم لاجرم چراغی بر آینده افروختهایم. خودارزیابی و روشنبینی نسبت به وضعیت کمک میکند تا نقاط ضعف و قوت شناسایی و تکالیف به درستی شناخته شوند. خانواده سینما سالی سرشار از تلاش و تکاپو را با فراز و نشیبی منحصربفرد پشت سر گذاشت. سینمایی که از بحران کرونا عبور کرده و به سختی اما به سلامت دوران نقاهت را گذراند، سرانجام به وصال چشمان منتظر و مشتاق مخاطبانش رسید و شوری در خور فیلمهای ایرانی و تماشاچیان همیشه حاضر و شفیقش در سرسرای سینماها پدیدار شد. لیکن در بزنگاهی تاریخی نغمه این ساز نیز فرود آمد.
سالی که گذشت سال امتحانهای سخت، سال تصمیمات تاثیر گذار و سال اتفاقات بی مانند در این حوزه بود. سالی که درخت تنومند سینمای ایران در برابر تبر به دستان بدخواه، عزتمندانه و شریف به رستن و بالندگی اصرار ورزید و سرانجام با همه مرارتها و زخمهایی که بر تن داشت به بهار لبخند زد.
سال ۱۴۰۱ برای سینمای ایران، سالی غریب و عبرت انگیز بود. در تاریخ سینما قهرمانان بسیاری به دست فیلمسازان متولد شدهاند. سینما پرده نقرهای قهرمانها و چه بسا ابرقهرمانان بی شماری بوده است. هیجان انگیزترین لحظات فیلمها صحنههایی بوده که قهرمان فیلم برای نیل به اهدافی آرمانی، ارزشمند و باشکوه جان خود را به خطر انداخته و به آب و آتش زده تا جهان قصه را به جای بهتری برای انسانها تبدیل کند.
اما امسال سال متفاوتی برای سینمای ایران بود. سالی که سینما دیگر قهرمان نداشت و قهرمانان اصلی فیلمها در خارج از قاب برای حیات سینما نه تنها مجدانه کوشیدند بلکه شجاعانه جنگیدند. سالی که سینمای شریف و مظلوم ایران در برابر موریانههای مهاجم اتاق فکرهای رنگارنگ یک تنه ایستاد و مقاومت کرد، سرمای خزان را تاب آورد و به بهار سلامی دوباره داد.
همه میدانیم سینمای ایران، آبروی سینمای منطقه و پرچمدار سینمای نجیب جهان است. سینمایی که طی سالهای متوالی، زیبایی و وجاهتش چشم بسیاری را در منطقه و جهان خیره کرده است. سینمایی که هدفش کشف و شهود است. سینمای باورمندی که میکوشد دایره معارف انسانی را گسترش دهد. این سینما در چهار دهه گذشته مانند نهالی نو رَس که در جستجوی نور و حقیقت و روشنایی بوده، در اطراف شاخه گسترانیده و اکنون به درخت پر بار و پر هیبتی تبدیل شده که همه را از میوههای شیرینش نصیبی رسیده است.
سینمای ایران، اخلاق را خوب میشناسد و به اهمیت جایگاه خانواده واقف است. رکن اساسی این سینما احترام به انسان و اخلاقیات است. سینمای شکوهمندی که در همه این سالها تلاش کرده تا گوشهای از تاریخ، فرهنگ، هنر و ادب این مرز و بوم را منعکس کند و خواسته یا ناخواسته به تعریف فرهنگ ایرانی - اسلامی مردم این دیار همت گمارده است.
سینمای ایران با وجود همه درخشش و توانمندیها نیازمند توجه و حمایت تمامی هنرمندان، مخاطبین، مدیران و دست اندرکاران است تا سینما را جزئی جدا نشدنی از این جامعه متمدن و رو به پیشرفت بدانند و همچون دوندهای که با پیوستگی مسیری ناهموار را طی میکند بی آنکه حتی یک لحظه، از حفظ شعله مشعل غافل شود، یادمان باشد که میبایست این پرده نقرهای با همان درخشش همیشگی، پرصلابت و پر طنین به تصویرگری و روایت بپردازد. سینمای ایران در حالی به استقبال سال نو میرود که در همه این سالها نشان داده، مجموعهای همراه، همدل و همپای مردم و آیینهی تمام نمای ارزشها و آرمانهای انقلاب شکوهمند اسلامی است. سینمای ما، سینمایی مردمی مبتنی بر سلائق و علایق آنان است لذا از هر منظری که نگریسته شود، شایسته تقدیر و احترامی عمیق است.
در آستانه حلول سال نو، بهار برترین بهانه است برای کاشتن دانههای امید در قلب سینما دوستان ایران، برای ترسیم شروع فصلی سرشار از خیر و برکت در نهاد خانواده سینما به یمن نیایش گردش سال و برای قدردانی و ستایش از همراهان و یاوران پردههای نقرهای در سراسر ایران زمین.
در سال جدید، باید بیش از همیشه به گفتمان همدلی و همگرایی در زیر پرچم جمهوری اسلامی برای تقویت اقتصاد سینمای ملی و ارتقای معیشت و رفاه خانواده سینما توجه کنیم. بهار، تابستان، پاییز، زمستان و دوباره بهار! خداوند بزرگ را شاکریم که این “دوباره بهار” به ما نوید روزهای رستن و بالندگی دوبارهی سینما پس از پاییز و زمستانی سخت را میدهد.
یا مقلّب الْقلوب و الْأبْصار یا مدبّر اللّیْل و النّهار یا محوّل الْحوْل و الْأحْوال حوّلْ حالنا إلی أحْسن الْحال.
ارسال نظر