«راضیه تجار» نویسنده پیشکسوت و عضو هیأت موسس انجمن قلم ایران در گفت و گو با خبرنگار سینماپرس در پاسخ به این پرسش که آیا هنوز امکان تولید داستانهای خوب و جذاب وجود دارد، بیان داشت: به نظر من، این ادعا که «همه چیز گفته شده» یا «همه چیز کلیشهای شده» کاملاً نادرست است.
وی افزود: یک هنرمند واقعی میتواند از زاویهای جدید به یک سوژهی تکراری نگاه کند، چیزی را کشف کند و به شیوهای بیان کند که از دید دیگران پنهان مانده است. همین نگاه نوآورانه میتواند به یک اثر تازگی ببخشد و آن را از سایر آثار متمایز کند.
نویسنده کتاب های «بانوی رنگین کمان» و «شعله و شب» با بیان این مطلب که مشکل اصلی اینجاست که در سینمای امروز، توجه بیش از حد به گیشه و درآمد، جایگزین نگاه هنری شده است. تصریح کرد: اما این مسئله به این معنا نیست که تولید آثار ارزشمند ناممکن است. داستانگویی و فیلمنامهنویسی دو مقولهی متفاوت هستند و باید به دست افرادی سپرده شوند که هم در این زمینه مهارت دارند و هم هنر آن را میشناسند.
مدرس خانه داستان فرهنگسرای انقلاب متذکر شد: نباید صرفاً گروهی از سرمایهگذاران دور هم جمع شوند و بدون شناخت صحیح از داستانپردازی، مسیر یک فیلمنامه را تعیین کنند. نویسندهی فیلمنامه باید اختیار و خلاقیت لازم را برای هدایت داستان داشته باشد، نه اینکه صرفاً تابع خواستههای دیگران باشد.
تجار دلیل اینکه مخاطب ایرانی بیشتر با داستان های رئال ارتباط برقرار می کند و کمتر سراغ داستان های خیال انگیز و سورئال می رود را این چنین بیان کرد: واقعیت این است که اگر اثری دارای ساختاری محکم، قصهای قوی، فضاسازی مناسب، شخصیتپردازی دقیق، دیالوگهای تأثیرگذار و پیامی دلنشین باشد، قطعاً راه خود را به سمت مخاطب باز خواهد کرد.
وی ادامه داد: البته ممکن است برخی افراد رویکرد قویتری نسبت به داستانهای غیررئال داشته باشند و برخی کمتر. اما یک مسئلهی دیگر هم وجود دارد: داستانهای رئال معمولاً سادهتر و زودبازدهتر هستند. به همین دلیل، بسیاری از نویسندگان در این حوزه فعالیت میکنند، در حالی که نویسندگانی که بتوانند داستانهای پلیسی قوی یا آثار علمیتخیلی جذاب بنویسند، در کشور ما بسیار کماند.
این نویسنده پیسکوت در پاسخ به این پرسش که چرا این ژانرها در ایران کمتر مورد توجه قرار گرفتهاند؟ و آیا این مسئله به فرهنگ ما مربوط است یا صرفاً به علایق نویسندگان؟ بیان داشت: پاسخ به این سؤال نیاز به بررسی دقیق دارد. من به یاد دارم که در یک مجلهی ادبی، قصد داشتیم ویژهنامهای را به معرفی نویسندگان ژانرهای پلیسی و علمیتخیلی اختصاص دهیم. اما در عمل، متوجه شدیم که افراد کمی در این حوزه فعالیت دارند و واقعاً کمبود نویسندهی متخصص در این ژانرها محسوس است.
او ادامه داد: این موضوع نشان میدهد که بسیاری از نویسندگان ایرانی، به دلیل علاقهی شخصی یا عدم آشنایی، ترجیح میدهند در حوزههایی مانند داستانهای خانوادگی، اجتماعی یا مذهبی بنویسند. در حالی که در کشورهای دیگر، آثار پلیسی و علمیتخیلی با کیفیت بالایی تولید میشوند و به فارسی هم ترجمه شدهاند. اما در ایران، این ژانرها هنوز جایگاه قابل توجهی ندارند.
عضو هیأت موسسه انجمن قلم ایران با بیان این مطلب که برخی از روزنامهنگاران یا نویسندگانی که در حوزهی قضایی فعالیت میکنند، گاهی از پروندههای واقعی الهام میگیرند و آنها را بهصورت روایتهای ساده بازنویسی میکنند. اظهار داشت: اما این کار با نگارش داستانهای پلیسی خلاقانه و پیچیده تفاوت زیادی دارد. متأسفانه، ما نویسندگان برجسته و متخصصی در این ژانرها نداریم و امیدوارم که این خلأ بهمرور پر شود، چون ادبیات ما به چنین آثاری نیاز دارد.
وی تاکید کرد: حتی در مواردی که داستانهای خوبی در ژانرهای مختلف نوشته میشوند، متأسفانه جامعهی سینمایی کمتر به سراغ آنها میرود. بسیاری از فیلمسازان ترجیح میدهند خودشان نویسندهی فیلمنامه باشند، در حالی که آثار داستانی ارزشمندی در ادبیات کهن و معاصر ما وجود دارد که قابلیت اقتباس دارند. نمونهاش داستان حضرت موسی که همه پایانش را میدانند، اما همچنان فیلمهای موفقی از آن ساخته میشود که حتی در گیشه هم موفق هستند.
«راضیه تجار» در پایان این گفتگو با انتقاد نسبت به فضای عمومی تولیدات سینمایی کشور خاطرنشان ساخت: مشکل اصلی این است که پل ارتباطی میان نویسندگان و سینماگران ضعیف است. نویسندگی فیلمنامه نیازمند قصهپردازی قوی است، اما بسیاری از فیلمنامههایی که تولید میشوند، فاقد داستان منسجم و تأثیرگذارند و صرفاً مجموعهای از شوخیهای سطحی و دیالوگهای کلیشهای هستند. امیدوارم که در آینده، این وضعیت تغییر کند و نویسندگانی که واقعاً به این کار تسلط دارند، بیشتر وارد عرصهی سینما شوند.
ارسال نظر