به گزارش سینماپرس، لی تاماهوری فیلمساز تحسینشده نیوزیلندی که هم در بخش سینمای هنری و هم خلق بلاکباسترها درخشید، پس از مبارزه با بیماری پارکینسون درگذشت. او ۷۵ ساله بود.
اگرچه تاماهوری در بیشتر دوران حرفهای خود از دید عموم پنهان ماند، اما یک کارنامه پر و پیمان فیلمسازی از خود به جای گذاشته است. او که اولین بار با «روزگاری که جنگجویان بودند» در سال ۱۹۹۴ به شهرت رسید، در این فیلم تصویری سوزناک و به شدت انسانی از زندگی شهری مائوری ارائه کرد. این فیلم که یکی از دستکمگرفتهشدهترین فیلمهای دهه ۹۰ است تاماهوری را به عنوان کارگردانی با نگاهی ویژه و شجاع معرفی کرد.
همین فیلم موجب شد تا هالیوود به سراغش برود و تاماهوری هم به این پیشنهاد همکاری پاسخ مثبت داد. اولین فیلم هالیوودی وی «لبه تیغ» محصول ۱۹۹۷ برمبنای فیلمنامهای از دیوید ممت بود که روایتی مهیج از بقا با بازی آنتونی هاپکینز و الک بالدوین را خلق کرد و قدرت انسان را در طبیعتی وحشی در برابر یک خرس تصویر کرد. سپس «روزی دیگر بمیر» را در سال ۲۰۰۲ ساخت که چهارمین و آخرین فیلم از فیلمهای باند با بازی پیرس برازنان بود و هنوز از بهترین فیلمهای باند محسوب میشود. این فیلم پر بود از بدلکاریهای وحشیانه که شاید جایگزینی برای جذابیت کانری نبود اما فیلمی بود که با کارگردانی تاماهوری یک انرژی هیجانانگیز داشت.
این کارگردان در ژانرهای متفاوت فیلم ساخت و نتایج متفاوتی هم به دست آورد که البته همه آنها ارزش تماشا کردن داشتند: «آبشار مالهالند» (۱۹۹۶) یک فیلم نوآر شیک لسآنجلسی بود، «همراه یک عنکبوت آمد» (۲۰۰۱) یک فیلم مهیج پر زرق و برق هالیوودی بود، «سه ایکس: وضعیت کشور» (۲۰۰۵) یک فیلم اکشن جاسوسی با بازی ساموئل ال جکسون و ویلم دفو و «آینده» (۲۰۰۷) یک فیلم عجیب علمی تخیلی با بازی نیکلاس کیج و جولین مور.
این کارگردان در سال ۲۰۱۱ «بدل شیطان» را ساخت، فیلمی جسورانه که در آن دومینیک کوپر در نقشهای دوگانه عدی حسین - پسر صدام حسین - و بدل او نقشآفرینی کرد.
او سال ۲۰۱۶ با «ماهانا» (پدرسالار) بازگشت که درامی درباره رقابتهای خانوادگی مائوری بود و با استقبال گرمی روبهرو شد و «تبدیلشونده» در سال ۲۰۲۳ یک حماسه تاریخی با بازی گای پیرس نشان میداد یک فیلمساز بالغ در حال بازنگری بر آثار اولیهاش است و به ریشههای نیوزیلندی خود بازگشته است.
در میان همه این آثار، «روزگاری که جنگجویان بودند» ماندگارتر از همه بود؛ فیلمی که سینمای نیوزیلند را تکان داد و با قدرتی که از فضای آشفته، بیرحمانه و کاملاً زنده آن ایجاد میشد، به بهترین فیلم تاماهوری بدل شد.
ارسال نظر