سه‌شنبه ۱۸ آذر ۱۴۰۴ - ۱۰:۴۰

کارگردان «کج پیله» در گفتگو با «سینماپرس» مطرح کرد:

بهترین تعریف «سینمای شاعرانه» این است که سینما، سینمای «دیدن» باشد نه سینمای «تماشا کردن» / «فیلم‌ساز» وقتی دنبال سینمای «شاعرانه» است نباید دغدغه «جذب مخاطب» را داشته باشد

هاتف علیمردانی

سینماپرس: «هاتف علیمردانی» با بیان این مطلب که سینمای شاعرانه در تعریف کلاسیک نمی‌گنجد، گفت: من معتقدم که یک فیلم‌ساز وقتی دنبال سینمای شاعرانه است، نباید دغدغه جذب مخاطب را داشته باشد. درست مثل حافظ که وقتی شعر می‌نوشت، به مخاطب فکر نمی‌کرد؛ شعر بود و مخاطب بعداً پیدا شد. اگر اثر، فیک یا سطحی نباشد و ساختارمند و هدفمند باشد، بیان احساس درست خودش اتفاق می‌افتد و به نظر من همین تعریف، بدون نیاز به تعریف کلاسیک، می‌شود سینمای شاعرانه.

«هاتف علیمردانی» کارگردان فیلمنامه نویس و تهیه کننده سینما در گفت و گو با خبرنگار سینماپرس در مورد ماهیت و تعریف شاعرانگی در سینمای ایران به عنوان رویکرد جدید متولیان سازمان سینمایی در دولت چهاردهم، اظهار داشت: شاعرانگی در سینما، از نگاه من به عنوان کسی که سال‌ها در حوزه شعر فعالیت کرده و ترانه‌سرایی کرده است، یعنی خودش سال‌ها شعر نوشته و سپس وارد سینما شده، بخشی از روح یک اثر هنری است و ما لازم نیست برای آن یک ساختار و کانسپت مشخص تعریف کنیم! لزوماً یک فیلم سینمایی شاعرانه نباید از لحاظ ساختاری فاصله زیادی با داستان گویی داشته باشد. یا دارای ایهام ها و ایجازهای پیچیده ای باشد.

وی افزود: به نظر من، سینمای شاعرانه در تعریف کلاسیک نمی‌گنجد. بهترین تعریف «سینمای شاعرانه» این است که سینما، سینمای «دیدن» باشد، نه سینمای «تماشا کردن». شاید پلان‌های بلند، نورپردازی‌های خاص، نورهای تاریک و روشن، فضا و ترکیب‌بندی صحنه‌ها بتواند به عمق شاعرانه اثر کمک کند، مثل کلمات در شعر. عمق سینمای شاعرانه نه به پیچیدگی و عجیب و غریب بودن اثر است و نه به کندی یا خسته‌کننده بودن ریتم آن. بلکه به همان حس درونی و تجربه دیدن بازمی‌گردد.

کارگردان فیلم سینمایی «کج پیله» و «ستاره بازی» با بیان این مطلب که من با این نگاه مخالف هستم که سینمای شاعرانه ما به طبع سینمای موج نوی فرانسه شکل بگیرد و به آن اطلاق گردد؛ تصریح نمود: به نظر من بسیاری از سکانس های فیلم ها می‌توانند مثال‌های بزرگی از سینمای شاعرانه باشند، بدون آنکه بخواهیم تعریف کلاسیک و محدود از آن ارائه کنیم. نوع و اتفاقی که در فیلم رخ می‌دهد، خودش می‌تواند تبدیل به یک اثر شاعرانه و خوب شود.

وی در مورد تاثیر سینمای شاعرانه بر وضعیت نامطلوب گیشه سینمای ایران، بیان کرد: من معتقدم که یک فیلم‌ساز وقتی دنبال سینمای شاعرانه است، نباید دغدغه جذب مخاطب را داشته باشد. درست مثل حافظ که وقتی شعر می‌نوشت، به مخاطب فکر نمی‌کرد؛ شعر بود و مخاطب بعداً پیدا شد. اگر اثر، فیک یا سطحی نباشد و ساختارمند و هدفمند باشد، بیان احساس درست خودش اتفاق می‌افتد و به نظر من همین تعریف، بدون نیاز به تعریف کلاسیک، می‌شود سینمای شاعرانه.

او ادامه داد: من معتقدم شعر به خودی خود راه‌حل نیست و نمی‌توان انتظار داشت سینمای شاعرانه به‌صورت مستقیم مخاطب جذب کند. اگر فیلم خوب باشد، مخاطب خود را پیدا می‌کند. به نظر من، شاعرانگی ارتباطی بین کارگردان و بیننده ایجاد می‌کند، درست مثل ارتباط بین خدا و انسان در شعر؛ این ارتباط ساختاری و درونی است و نگاه فیلم را اکسپرسیونیستی و عمیق می‌کند.

«هاتف علیمردانی» در پایان این گفت و گو خاطرنشان ساخت: وقتی نگاه شاعرانه بر یک اثر حاکم شود، حتی مخاطب خارجی هم از سادگی و صداقت آن لذت می‌برد. شاید این رویکرد باعث شود بخشی از مخاطب داخلی کمتر جذب شود، اما جشنواره بین‌المللی فجر فرصت خوبی است تا سینمای شاعرانه را به دنیا نشان دهیم. من معتقدم هر سال جشنواره بعدی باید کانسپت خاص خود را داشته باشد و این انتخاب برای من جذاب است، چون سینمای شاعرانه، تعریف جذابی دارد و شرق دنیا هم به این مفهوم توجه زیادی دارد. انتخاب این رویکرد منطقی است، خصوصاً که تمام بزرگان سینمای ما نیز به نوعی فیلم‌های شاعرانه ساخته‌اند.

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.