سینماپرس - سریال تلویزیونی «اولین انتخاب» این روزها از شبکه تهران در حال پخش است. سریالی که در آن بازیگرانی همچون: اکبر عبدی ، مجید مظفری ، شهره لرستانی ، لاله اسکندری، افشین هاشمی، سارا خوئینیها ، مریم امیرجلالی ، زهیر یاری، رامتین خداپناهی، سحر آربین، معصومه بافنده، مصطفی طاری، کاظم افرندنیا، محمدعلی جناب، گیتی معینی، مجتبی طهماسبی، سعید پیردوست و اکبر معززی مقابل دوربین رفته و قصه ای طنز را در قالب سریالی 36 قسمتی به تصویر کشیده اند.
این سریال به کارگردانی مهدی صباغ زاده و تهیه کنندگی " مسعود ردایی " تهیه و تولید شده و در روزهای یکشنبه، سه شنبه، پنجشنبه و جمعه ساعت 23 از شبکه تهران پخش می شود. در مطلبی که می خوانید، جنبه های مختلف این سریال تلویزیونی بررسی و تحلیل شده است.
عشقی ساده در بستر خانواده پزشکان
فیلمنامه این مجموعه روایتگر زندگی پسری به نام مسعود (با نقش آفرینی افشین هاشمی) است که در انتشارات دانشگاه کار می کند و به سوسن ( با نقش آفرینی لاله اسکندری) علاقمند می شود که در همان دانشگاه در رشته پزشکی مشغول به تحصیل است. مسعود خجالتی است و این مساله اجازه ابراز علاقه به سوسن را به او نمی دهد. در این میان کامبیز پسر عمه سوسن (رامتین خدا پناهی) خواستگار سوسن است و جهانگیرخان (با نقش آفرینی مجید مظفری) خلاف میل زری خانم (شهره لرستانی) و خود سوسن با این ازدواج کاملا موافق است چون معتقد است خواهرش حقی بر گردنش دارد. طی این ماجرا زری خانم بدون اطلاع اعضای خانواده اقدام به رفتن به دانشگاه سوسن و در میان گذاشتن این مساله با او می کند و از او می خواهد قبل از برگشت به خانه خودش فکری کند تا پدرش در آن شرایط از تصمیم گرفته شده منصرف شود. در این میان با مسعود آشنا می شود و از خواست او مطلع می شود و از اون می خواهد به خواستگاری سوسن بیاید و مقدمات کار را فراهم می کند .
سوسن، مسعود را برای زمان حضور و خواستگاری توجیه می کند و از او می خواهد که زمانی که به او اطلاع داده شد به سمت خانه آنها حرکت کند.
سوسن وقتی به خانه می رود با صحنه ی روبرو شدن با فرزاد-خواستگار خواهر کوچکش(زهیر یاری) مواجه می شود که به شدت شکه می شود و به همین جهت سریعا از مسعود می خواهد که به خواستگاری او بیاید.
پدر مسعود (اکبر عبدی) راضی به حضور در مراسم خواستگاری پسرش نمی شود و مسعود به تنهایی راهی خانه سوسن می شود و در این بین بر حسب سادگی بیش از حد مسعود اتفاقات ناگواری پیش می آید که از جمله آن می توان به افتادن او از درخت در حین دادن لباس از پنجره پشتی خانه توسط سوسن اشاره کرد که این مسیله منجر به ماندن مسعود در خانه آنها می شود.
خانواده سوسن از خانواده پزشکان هستند و جهانگیر خان معتقد است کسانی که به خواستگاری دخترانش می آیند هم باید دکتر باشند. سوسن برای متعاقد کردن پدرش و کم نیاوردن جلوی خواهرش وانمود می کند که مسعود دکتر است. با ماندن مسعود در خانه آنها و سادگی بیش از حد او، اتفاقاتی رخ می دهد که دکتر نبودن او مشخص می گردد.
از دروازه های بهشت تا اولین انتخاب
نامی که برای این سریال در ابتدا انتخاب شده بود دروازه های بهشت بود که با توافق عوامل سریال و شبکه این عنوان به اولین انتخاب تغییر یافت و شاید این عنوان در نگاه اول تداعی کننده نقش مسعود در سریال باشد در صورتی که با پیشرفت موضوعیت این سریال نقاط برجسته دیگری هم به چشم می خورد که شاید اگر در انتخاب عنوان دقت بیشتری می شد محوریت موضوعی فیلمنامه را بیشتر پوشش می داد.
با دیدن قسمت های ابتدایی این سریال کلیشه ای بودن فیلمانه و همان ماجرای همیشگی علاقمندی پسری از خانواده ای با وضعیت ضعیف مالی به دختری از خانواده ای ثروتمند احساس می شود که با پخش قسمت های بعدی و اتفاقاتی همچون: شخص شدن همکاری فرزاد با باندی خلافکار که با نقشه ی قبلی و به دستور پدرش در خانواده دکتر نفوذ کرده تا حامل پرونده هایی و انجام دهنده کاری باشند، از سفر برگشتن عمه خانم (مریم امیر جلالی) و کامبیز و مشخص شدن فعالیت کامبیز در پلیس اینترپل و اتفاقات ناشی از این وقایع، این کلیشه برطرف شد و مخاطب با وجوه متفاوتی از این فیلم نامه مواجه گردید.
یکی از نکات قابل توجه در این سریال داشتن مقدمه ای مرتبط با عنوان فیلم با حضور بازیگران مجموعه و پرداختن به خلاصه قسمت بعدی در انتهای سریال است.
از نکات قابل توجه این سریال لحن کتابی و رسمی صحبت کردن فرزاد برای نشان دادن شخصیتی جنتلمن از خودش در نزد خانواده همسر آینده اش است.در اکثر سریال ها برای نشان دادن چنین شخصیت متشخصی از نوع خاصی از لباس پوشیدن استفاده می شود ولی در این سریال از لحنی متفاوت برای بیان این مساله استفاده گردید که این روند در قسمت های ابتدایی به خوبی نمایان بود و با پیشرفت کار از شدت آن کاسته شد.
نکته دیگری که در خیلی از سریال ها با حضور خانواده دکتر در فیلم نامه ها حس می شود و در این سریال هم به آن پرداخته شده بود ـ و به یک مساله تکراری تبدیل شده است ـ عقیده این خانواده ها به ازدواج دختران خانواده با افرادی با مدرک دکتری است لیکن مساله ای که منجر به اختلاف تعریف خانواده دکتر در این سریال نسبت به سریال های دیگر شده بود، ساده دلی بیش از اندازه خانواده ای با درجه تحصیلات بالا بود که این تناقض به خوبی در این سریال حس می شد.
در این سریال تغییر ناگهانی و سریع افکار و روحیات شخصیت های موجود در سریال به خوبی نشان داده شده بود؛ به طوری که در این زمینه می توان به بی میلی سوسن در ابتدای سریال و علاقه ای که در قسمت های بعدی در او به وجود آمد و یا لحظاتی که خانواده سوسن به خلافکار بودن فرزاد شک می کنند و خیلی سریع به بی گناهی او قانع می شوند، اشاره کرد.
نکته ای که شاید بتوان به عنوان نقطه ی قوت در پرداختن به محوریت طنز سریال اشاره کرد نشان دادن محیط زندان به صورتی است که محیطی مورد پسند و راحت نسبت به خارج از زندان در نظر گرفته شده بود. به طوری که در سکانسی، یکی از بازیگران در زندان به این موضوع اشاره کرد که راهی از زندان تا سوپرمارکت حفر کرده اند و از آن برای خرید روزانه و نه برای فرار کردن استفاده می کنند. همچنین در زندان امکاناتی نظیر داشتن لپ تاب در بین زندانیان جالب بود و این موضوع به خوبی به تصویر کشیده شده بود.
از نکات دیگری که در این سریال مطرح است باردار نشان دادن زری خانم با وجود داشتن دو دختر دم بخت است که با توجه به سن جهانگیر خان این موضوع به خوبی و به صورت ملموس نشان داده نشده بود و جنبه ای غیر واقعی آن به شدت محسوس بود.
ضعف و قوت اولین انتخاب
لاله اسکندری در اولین تجربه طنز خود در یک سریال تلویزیونی حضور قابل قبولی دارد که نشان از توانایی های این بازیگر در این عرصه دارد. همچنین اکبر عبدی با بازی متفاوتی که در این سریال از خود نشان داد، توانایی پرداختن به هر نقشی را در پرونده کاری خود نمایش داد. لیکن این سریال می توانست از توانایی ها و تجارب این هنرمند ارزشمند استفاده بیشتری کند و برای افزایش جنبه طنزسریال، نقش بیشتری را به او اختصاص دهد.
در این سریال نقاط ضعف مختلفی نیز به چشم می خورد. مثلا به موقعیت های مکانی و زمانی که در سریال به آنها اشاره می شود؛ به خوبی پرداخته نشده است. از جمله این ضعف ها می توان به عدم پرداختن به زمانی که سوسن از دانشگاه برگشته و اینکه تا چه زمانی می تواند فارغ از درس باشد و یا عدم پرداختن به اینکه دقیقا کامبیز به عنوان پلیس اینترپل در کدام قسمت این مجموعه کار می کند و از کجا برگشته و تا کی فارغ از کار است، اشاره کرد.
توازن نقش های شخصیت های داستان در طول فیلمنامه مساله ای است که اگر با مدیریت و نظم بیشتری به آن پرداخته می شد شاید می توانست کیفیت مطلوب تر سریال را به همراه داشته باشد به طوری که در برهه های زمانی خاصی به برخی نقش ها بیشتر از بقیه نقش ها اهمیت داده می شود و در آن قسمت ها بقیه نقش ها کنار گذاشته شده و یا به صورت کلیدی ایفای نقش نمی کردند.
انتهای پیام/ م. ع ـ ب.ب
نظرات