دوشنبه ۵ اسفند ۱۳۹۲ - ۱۰:۴۶

نتایج بررسی سینماپرس درباره ارزیابی منتقدان از جشنواره سی‌ودوم

فیلم فجر؛ از گزینش مصلحتی در داوری تا اکران ضعیف در سال آینده

برج میلاد در جشنواره فیلم فجر

سی و دومین جشنواره فیلم فجر با تمام نقاط قوت و ضعف به کار خود خاتمه داد، اما با رصد فیلم‌ها به غیر از چند فیلم محدود در سال آینده با بحران اکران مواجه خواهیم شد چرا که اکثر فیلم های حاضر در جشنواره بیشتر دغدغه شخصی کارگردان بود تا این که درد مردم در این آثار باشد.

به گزارش خبرنگار سینماپرس، دو هفته از سی‌و‌دومین جشنواره فیلم فجر می گذرد و حرف حدیث در مورد نحوه اجرا، داوری ها و مضمون فیلم های حاضر در این جشن نقل محافل و رسانه های مختلف است. عده ای از نحوه اجرا راضی هستند، عده ای به داوری ها اعتراض دارند و عده ای هم به مضمون فیلم ها ایراداتی را وارد می دانند. تعداد معترضین به انتخاب فیلم «رستاخیز» به اوچ خود رسیده است. همگان انتظار جشنی درخور شان سینمای ایران را داشتند که جشنواره از این نظم خاص مثل همه ساله برخوردار نبود.

همچنین مضمون برخی فیلم ها بسیار ملتهب بود و نشانی از دغدغه مردم در آن وجود نداشت. سینما در جشنواره نیازمند هویتمندی است اما در رصد نهایی به غیر از چند فیلم سایرین چنگی به دل نزد و برآیند حضور کارگردان در نسل های مختلف مجموع انتظارات را برآورده نکرد.

 سینماپرس در هفته گذشته در گفت وگو با پنج منتقد و نویسنده سینمایی به موارد فوق پرداخت.

آذین: فیلم فجر امسال توقف قدیمی‌ها، تحرک فیلمسازان انقلاب و تهور سینماگران جوان بود

جبار آذین، منتقد و مدرس سینما درگفت وگو با خبرنگار سینماپرس در مورد ارزیابی خود از جشنواره سی و دوم فیلم فجر، اظهار داشت: قبل از هر چیز باید به یاد داشت که جشنواره فیلم فجر، جشنواره ای دولتی و رسمی است. از همین رو گزینش مسئولان و فیلم های آن هیچ گاه دور از نگاه و سیاست های دولتی نبوده است.  جشنواره سی و دوم فیلم فجر هم از این قضیه بری نبوده البته با یک جابجایی به اضافه مقداری سهل انگاری، احمال و کم لطفی .

این منتقد و روزنامه نگار در ادامه افزود: اگر در دورهای پیشین ، رفاقت و سیاست در انتخاب ها نقش پررنگی داشت، در سی و دومین جشنواره فیلم فجر مصلحت به جای آن نشسته بود، به گونه ای که هیات های داوران در لحظات بحرانی تصمیم گیری و اعلام آرای خود میان انتخاب شخصی و گزینش مصلحتی به ناچار تصمیم گزینش مصلحتی شده اند. این دشواری تصمیم از یک سو به خاطر تعدد فیلم ها، حضور قابل توجه فیلمسازان از نسل های مختلف و از دیگر سو اعمال نظرهای بیرونی برای حذف فیلم های مرسوم به سیاه نما و آثار به اصطلاح معترض سیاسی و همچنین بعضی کدورت های گذشته و تنگ نظری بود.

این مدرس دانشگاه در ادامه افزود: اینکه این نوع فیلم ها اصولاً چرا در جشنواره حضور داشتند تا به آن شکل در اختتامیه نادیده گرفته شده یا حذف شوند، بزرگترین نقص جشنواره و کار داوران بود. در همین راستا نادیده گرفتن فیلم هایی نظیر «چ» ساخته ابراهیم حاتمی کیا اقدامی بود که توجیه منطقی و هنری و فرهنگی نداشت. به ویژه ابراهیم حاتمی کیا که به خاطر دفاع از فیلم ارزشمند «شیار 143» ساخته نرگس آبیار خود و فیلمش تحریم شد.

آذین در ادامه تصریح کرد:  جدا از کم و کیف اجرا و انتخاب جشنواره که متاسفانه امسال هم مسئله دار بود. جشنواره امسال به لحاظ محتوا میان امید و نا امیدی نوسان داشت . اکثر فیلم های این دوره با ادعای نقد مشکلات و مسائل اجتماعی به دلیل یکسونگری فیلمسازان تنها تصویرگر تلخی ها و بدبختی ها بودند.

وی در ادامه افزود: قدیمی های سینما دچار توقف شده و فیلم های مسعود کیمیایی و داریوش مهرجویی کلیشه شده نگاه ایستا و محدود به سازندگانشان بودند و بعد فیلمسازان نسل انقلاب نظیر ابراهیم  حاتمی کیا، کمال تبریزی، مسعود ده نمکی و محمد مهدی عسگرپور و ... با آثارشان نشان دادند که همچنان اهل تحرک در سینما هستند. جوانان فیلمساز هم با فیلم هایشان تهور و جسارت خود را به نمایش گذاشتند. تهور در فیلمسازی و توجه به مسائل اجتماعی ، تهوری که گر چه چندان خوب در فیلم هایشان بازتاب نداشت و به صورت اعتراض، انتقاد اجتماعی، سطحی و در قالب نمایشگری تلخی ها خود را نشان داد ولی همین اندازه هم از سوی برخی مسئولان جشنواره تحمل نشد و به شکل غیر اصولی با آن برخورد شد.

این منتقد و روزنامه نگار در پایان این گفت وگو خاطرنشان کرد: در هر حال جشنواره سی و دوم فیلم فجر هم برگزار شد و با تمام افت و خیزها، بساطش را جمع کرد و رفت تا دوره بعد و مسائل و حواشی هایی که گویا بی پایان است. حواشی هایی که اغلب خود متولیان جشنواره با عملکرهای متناقض و غیر حرفه ای و افراط گرایی برخی سینماگران مسبب اصلی آن بودند. جشنواره تمام شد ولی بازار بحث و جدل همچنان داغ است. بسان جشنواره های پیشین و کلیت سینما که به خاطر انواع چالش های مدیریتی و مناسبتی تداوم دارد. امید که کشمکش ها روزی به راستی با تدبیر به امید و روشنی ختم شود و تداوم کارهای و سهل انگاری ها و افراط و تفریط ها مسئله ساز نشود و تن سینمای بیمار ایران پیش از این نلرزاند. سینمای ایران به  حمایت، امید و فردای نیکو نیاز دارد ولی راه آن از سنگلخهای سیاست، مصلحت، سفارش، تحمیل و رفیق بازی نمی گذرد. گذرگاه عبور سینما برای رسیدن به جایگاه مطلوب و معقول، تعامل، همدلی، واقع نگری، سلامت، هدایت و احترام به توانایی های فرهنگ و باورهای مردم سینماگران و اهالی فرهنگ و هنر است. «28 بهمن».

 

به نظر می رسد کشمکش ها سینما روزی به راستی با تدبیر باید به امید و روشنی ختم شود. سینمای ایران به حمایت و فردای نیکو نیاز دارد.

 

خرازی‌ها: کسانی که فقط در طول ده روز فیلم فجر منتقد فیلم می شوند، فضای جشنواره را مسموم کردند

شهرام خرازی ها؛ منتقد سینما در گفت وگو با خبرنگار سینماپرس در مورد ارزیابی خود از فجر و سی دوم، اظهار داشت: جشنواره فیلم فجر امسال به لحاظ اجرا یکی از ضعیف ترین دوران خود را سپری کرد، به خاطر اینکه فیلم ها مشابه هر سال با تاخیر پخش می شدند و جابجایی فیلم ها بدون اطلاع رسانی قبلی صورت می گرفت .

وی در ادامه افزود:  از نظر پذیرایی هم هر چه به روزهای پایانی جشنواره نزدیک می شدیم، از کیفیت و کمیت پذیرایی کم می شد. البته این نکته را هم نباید فراموش کرد که دست اندرکاران و متولیان جشنواره امسال تمام تلاششان را برای برقراری نظم کردند اما متاسفانه این تلاش به ثمر ننشست.

عضو انجمن منتقدان و نویسندگان سینمای ایران در ادامه افزود: جشنواره فیلم فجر همه ساله فقط نام بین المللی را با خود یدک می کشد اما در واقع یک جشنواره بومی و محلی است چرا که هنوز بعد از برگزاری سی و دو دوره هنوز در حد استانداردهای جشنواره های منظم سینمایی مرسوم دنیا نیست، دست اندرکاران، سیاستگذاران و متولیان جشنواره هر وقت توانستند، نظم را در طول برگزاری جشنواره برقرار کنند، آنگاه می توانند ادعای بین المللی بودن جشنواره را مطرح کنند.

این منتقد و روزنامه نگار در ادامه در مورد آثار شرکت کننده در فجر  سی و دوم، اظهار داشت: عمده فیلم ها شرکت کننده در فجر سی و دوم، مناسب تبدیل شدن به یک فیلم کوتاه بود اما متاسفانه به این داستانک های بسیار ضعیف آب بسته بودند تا بتوانند از دل آن ها یک فیلم سینمایی داستانی در زمان استاندارد بیرون بکشند.

خرازی ها در ادامه تصریح کرد: در زمینه سینمای دفاع مقدس و فیلم های تاریخی، مذهبی  هیچکدام فیلم های  خیلی موفق نبودند، این دست فیلم ها گر چه به لحاظ پروداکشن های خاص، قابل قبول بودند اما از لحاظ فیلمنامه ، شخصیت پردازی و سندیت تاریخی اصلا قابل دفاع نبودند.

این منتقد در ادامه خاطرنشان کرد: سینمای اجتماعی ، معترض در فجر سی و دوم  چه به لحاظ ساختار و چه به لحاظ محتوا قابل قبول بودند، همچنین فیلم های ملودرام و خانوادگی هم کارنامه نسبتا قابل قبولی در جشنواره سی و دوم از خود به جای گذاشته اند.

این روزنامه نگار در ادامه در مورد ارزیابی خود از داوری ها جشنواره نیز، اظهار داشت:  داوری مطابق هر دوره به نظر آغشته به مصلحت جویی هایی مرسوم و لحاظ داشتن دیدگاه های رسمی و دولتی بود. در کل داوری فجر سی و دوم، داوری معقولانه و قابل دفاعی نبود، فیلم های متعدد سینمای معترض اجتماعی عملاً از داوری کنار گذاشته بودند.

شهرام خرازی ها در پایان این گفت وگو، خاطرنشان کرد: در زمینه نقد فیلم و فضای بسیار مسمومی در جشنواره سی و دوم حاکم بود و تعدادی آدم ناشناخته که به عنوان منتقد در نشریات روزانه و روزنامه معرفی می‌شدند، نتوانستند ارزیابی و تحلیل قابل دفاعی از فیلم های جشنواره ارائه دهند. این دسته افراد فقط در طول ده روز برگزاری جشنواره فیلم فجر عنوان منتقد سینمایی دارند و در بقیه ایام سال هیچ نام و نشانی از آنان نیست ضمن آنکه آفت از روی دست هم نوشتن همچنان در رسانه‌ها و خبرگزاری ها، جاری و ساری است. «28 بهمن».

 

امیدواریم در فجر سی و سوم شاهد حضور منتقدان برجسته ای در سینمای رسانه باشیم تا با حضور جوانان عرصه نقد فضای رسانه ای جشنواره مسموم نباشد و حاصل اظهار نظرهای معتبرتر به قوام نقد در سینمای ایران بی انجامد.

 

سلطان‌محمدی: این که همه آثار یک فیلمساز باید یک جور باشد تفکر غلطی است/محتوای فیلم‌ها واکنش سینماگران به جامعه‌ است

حسین سلطان محمدی، منتقد سینما در گفت وگو با خبرنگار سینماپرس در مورد ارزیابی خود از فجر سی و دوم، اظهار داشت: بر خلاف نظر بعضی از همکاران و هنرمندان و شاید رسانه ‏ها، جشنواره در مجموع نسبت به سال های گذشته از اجرای بهتری برخوردار بود و برج میلاد نسبت به سال گذشته منظم‏تر شده بود و فشردگی کمتری داشت.

وی در ادامه افزود: در فجر سی و دوم تا حد امکان اعتراض نسبت به فیلم‏ ها کمتر شده بود و ما فقط شاهد چند اعتراض معدود نسبت به فیلم‏ های مسعود کیمیایی یا کیومرث پوراحمد بودیم و چون پالایش سالن میلاد از افراد غیر رسانه ‏ای و هنرمند، به صورت کامل انجام نشده بود، من نمی‏ پذیرم که این اعتراضات هنگام نمایش فیلم، برآمده از اندیشه منتقدانه یا نگاه هنرمندانه بوده است.

عضو انجمن منتقدان و نویسندگان سینمای ایران در ادامه خاطرنشان کرد: حالا که ما کم‏کم به فرم جشنواره‏ های دیگر نزدیک می‏شویم و برداشت ابتدایی «فرش قرمز» را نشان دادیم، به فیلم بسیار جامعه‏ شناسانه «رد کارپت» ساخته رضا عطاران هم توجه کنیم که در ساختاری چون جشنواره کن، افراد معمولی در فاصله خاصی از هنرمندان قرار دارند و مانند برج میلاد ما نبود که مثلا در هنگام نمایش فیلم سینمایی «خانه پدری» ساخته کیانوش عیاری شاهد دیدن بچه همراه والدین بودیم یا نقل شده که برای فیلم سینمایی «معراجی ها» ساخته مسعود ده نمکی انبوه جمعیت در سالن بودند. برای این موارد، باید نگرش اجرایی جشنواره اصلاح شود.

این منتقد و روزنامه نگار در ادامه در مورد ارزیابی خود از داوری‏های فجر نیز ، اظهار داشت: انتخاب داوران در بخش ‏های مختلف حرفه ای  بود و شاهد داوران شناخته شده‏ای از هر گونه تخصص بودیم، برای نمونه هوشنگ گلمکانی و اکبر نبوی، دو منتقد شناخته ‏شده هستند و حضور محمد داوودی به عنوان فیلمبردار، فرامرز قریبیان به عنوان بازیگر و دیگر داوران نتایج مثبتی دربر داشت و با شناختی که ما از داوران داشتیم، این نتایج پذیرفتنی است. حالا ما از انتخاب آنان خوشمان بیاید یا نه، مهم نیست، نتیجه اعلام ‏شده و باید دید پیامد این انتخابات چه بوده است. البته در عالم عمومی که امام جمعه مشهد آن ها را مطلوب دانست و ختم بخیر نامید. اگر چه همانند خیلی از دوستان معتقدم باید رأی فیلم «عصبانی نیستم» ساخته رضا درمیشیان خوانده می‏ شد.

سلطان محمدی در ادامه در مورد ارزیابی خود از فیلم‏ های جشنواره نیز، اظهار داشت: از آنجا که فیلم‏ ها حاصل دو دوره مدیریت گذشته و جدید بود، باید قبول کنیم که در ضوابط یکسان اما با سلایق مختلف مجوز تولید این فیلم‏ ها صادر شده است. اما خود فیلم ‏ها فارغ از واکنش‏های تند و کند خیلی از صاحبان نگرش ‏ها، به زعم من، واکنشی به رویدادهای جامعه بوده است. با نامیدن فیلم‏ ها در پوشش عناوینی چون فتنه یا سیاه‏ نمایی یا سایر صفاتی که در رسانه‏ ها می‏بینیم، نمی ‏توان از پذیرش این موضوع که اینها برداشت کارگردانان متناسب با احوالات خودشان از رویدادهای پیرامونی بود، استنکاف جست. البته در خیلی از فیلم ‏ها نجابت، سلامت و تلاش برای درست زیستن و اجتماعی زیستن را دیدیم. حتی در فیلمی مانند «همه چیز برای فروش» به کارگردانی امیر حسین ثقفی با نقطه محرک غلط و نتیجه ‏گیری غلط ‏‏تر، باز هم شاهد تلاش برای زیست اجتماعی بودیم.

وی در ادامه افزود: خواست فیلمسازان در فیلم ‏هایی چون «امروز» ساخته رضا میرکریمی، یا «طبقه حساس» ساخته کمال تبریزی و حتی «فصل فراموشی فریبا» ساخته عباس رافعی ، در توجه به خانواده، درستی، توبه کردن و پوشاندن خطای گذشته و تلاش برای آبرومندی متجلی بود. در «عصبانی نیستم» ساخته رضا درمیشیان ، فیلمساز جوان به بازتاب نگاه خود به وقایع چند سال گذشته پرداخته بود و نه نگاه بعضی دوستان که به آن حمله ‏ور شده بودند. این عالم، عالم سینماست و هر فیلمی حوزه تأثیر مشخصی دارد. نباید با استفاده از رسانه ‏ها، اندازه هر پدیده اجتماعی را فراتر از آن دید و فراموش کرد که نگاه اسلامی بر سلامت و نجابت است و متأثر از نگاه بزرگان سیاست و دیانت جامعه، باید همه را با هم دید. من بر این باورم که همه فیلمسازان با هر درجه از قوت و ضعف اثر خود، باز هم ایرانی متأثر از تربیت اسلامی و علاقه ‏مند به ایران بودند.

حسین سلطان محمدی در پایان این گفت وگو در  مورد ارزیابی خود از فیلمسازان نسل قدیمی سینما نیز، اظهار داشت: درباره این فیلمسازان، انگاره غلطی در میان بعضی همکاران منتقد وجود دارد و آن این است که این دوستان می اندیشند که هر فیلمسازی اگر با یک فیلم شاخص شد، همه فیلم‏ هایش باید در همان زاویه و نگاه باشد. در حالی که در جهان پرتلاطم امروزی، هم در حوزه تصویر و هم ادبیات و هم سایر علوم انسانی، تحولات شتابنده ‏ای وجود دارد و خواهد داشت. باید این فیلمسازان در بستر گذر عمر و افزایش اندیشه و همراهی با زبان امروزی محک بخورند و نه در جمود خود ساخته ما. به طور مثال چرا باید انتظار داشته باشیم داریوش مهرجویی همواره باید هامون، سارا، پری، لیلا و ... بسازد، در حالی که خود او هم معتقد است اجتماع عوض شده، شرایط تغییر کرده و باید او را در فرمت جدیدی دید. من معنی این جمله را نمی ‏فهمم که «توقع ما از استاد بیش از این بود». این حرف ‏ها یعنی انسان باید متوقف باشد. ویژگی جشنواره این است که واکنش‏ ها آنی و از روی احساسات و خام است و باید منتظر بود و در زمان اکران فیلمی را نقد یا حمایت کرد. «30 بهمن»

 

به نظر می رسد آثار حاضر در فجر سی و دوم واکنش سینماگران به جامعه معاصر است و باید از کارگردانان پیشکسوت انتظار نداشت که همواره فیلم های خوب و عالی بسازند چرا که جامعه همواره دچار تغییر است و کارگردانان هم با شرایط روز فیلم می سازنند.

 

اکبرلو: داوران جشنواره‌های دولتی مثل فیلم فجر تحت تاثیر جو حاکم قرار می‌گیرند

منوچهر اکبرلو، منتقد سینما در گفت وگو با خبرنگار سینماپرس در مورد ارزیابی خود از سی و دومین جشنواره فیلم فجر، اظهار داشت: جشنواره فیلم فجر ساختاری دارد که از پیش تعیین شده است و با تغییر مدیریت یا دبیرها امکان تغییر آن وجود ندارد، بنابراین شتابزدگی در رساندن فیلم ها، جابجایی برنامه ها، شلوغی و ایجاد بی نظمی ها همواره وجود خواهد داشت همچنین حظور تعداد بسیار زیاد تولیدات سبب این شلوغی، کاهش کیفیت و استاندارد جشنواره می شود.

عضو انجمن منتقدان و نویسندگان سینمای ایران در ادامه در مورد ارزیابی خود از آثار شرکت کننده در فجر سی و دوم، اظهار داشت: از آنجایی که حجم عمده تولیدات جدید سینما در جشنواره یکجا عرضه می شود، می توان چشم انداز کلی از اکران سال آینده داشت گر چه بسیاری کارگردانان ابراز می کنند که به دلیل شتابزدگی آنچه در جشنواره می بینیم، نسخه نهایی فیلم نیست و بسیاری تغییرات خواهند داشت.

اکبرلو در ادامه تصریح کرد: در مجموع می توان فیلم های موجود در فجر سی و دوم را به سه دسته تقسیم کرد. دسته اول فیلم هایی  که اکران موفقی دارند که متاسفانه به نظر می رسد تعداد آن ها محدود است،  دسته دوم فیلم های پرهزینه با اصلاح غلط فاخرهستند که تجربه نشان داده هیچ گاه بخش قابل توجه از هزینه خود را در فروش باز نمی گردانند، دسته سوم فیلم هایی که با شرایط کنونی سینمای ما هیچ سینما داری تمایلی به اکران آن ندارند یا نهایتاً اکرانی محدود خواهند داشت یا مستقیماً در تیراژ پایین راهی شبکه نمایش خانگی می شوند و دسته آخر فیلم هایی که با فروش پایین اکران می شوند اما به دلیل کم هزینه بودن خرج خود را تامین خواهند کرد.

این منتقد و روزنامه نگار در ادامه در مورد ارزیابی خود از داوری ها جشنواره سی و دوم نیز، اظهار داشت: همیشه داوری ها سلیقه گروه داوری است و البته از آنجایی که خودم تجربه داوری داشته ام، می دانم که در جشنواره های دولتی داوران بسیار تحت تاثیر جو حاکم قرار می گیرند  در نتیجه بدون تماشای فیلم ها نیز می شد تصور کرد که دو فیلم سینمایی «چ» ساخته ابراهیم حاتمی کیا و «رستاخیز» ساخته احمد رضا درویش بیشترین جوایز را از آن خود کنند حتی اگر مدیریت سینما تغییر نمی کرد به نظر من این دو فیلم باز هم اکثر جایزها را می گرفتند ، بنابراین جشنواره به این شکل کار خود را می کند و راه خود را می رود و ابراز نظر منتقدان، مردم یا کارشناسان هیچ تاثیری در انتخاب ها ندارد.

وی در پایان این گفت وگو، خاطرنشان کرد: همچنین ترکیب هیئت داوران  چه فیلمساز باشند یا مدیر تاثیر چندانی در کلیت داوری ها نخواهد داشت. در نهایت چاره ایی جز این نیست که نظر داوران را بپذیریم و البته داوری نهایی با اکران فیلم و حضور مردم شکل خواهد گرفت چرا که حتی انتخاب های مردمی در جشنواره به معنای واقعی مردمی نیست چون تماشاگران جشنواره در نهایت فیلم بین های حرفه ای هستند و مخاطب عام سلیقه و نظری دیگری دارد و داوری در جشنواره دولتی همواره حرف و حدیث ها و مصلحت های خود را خواهد داشت. مشابه آنچه امسال در مورد فیلم سینمایی «عصبانی نیستم» ساخته رضا درمیشیان رخ داد در همه دوره ها به شکل های مختلف وجود داشته است تا تغییر ساختار جشنواره روال به همین صورت خواهد بود. «2 اسفند ماه».

 

به نظر می رسد رای مردمی جشنواره هم رای واقعی نیست، چون تماشاگران جشنواره در نهایت فیلم بین های حرفه ای هستند و مخاطب عام سلیقه و نظری دیگری دارد.

 

صائمی: در سال آینده با بحران اکران مواجهیم

 

سید رضا صائمی، منتقد سینما در گفت وگو با خبرنگار سینماپرس در مورد ارزیابی خود از فجر سی و دوم ، اظهار داشت: به هر حال همه ساله با تغییر مدیریت یا حضور کارگردانان صاحب نام همواره منتظر جشنواره پرباری هستیم اما همه ساله با تعداد معدودی فیلم خوب، تعدادی فیلم متوسط و تعداد زیادی فیلم ضعیف مواجه هستیم و انگار این به قاعده جشنواره بدل شده است.

 

وی در ادامه افزود: امسال جشنواره از نظم خوبی برخوردار بود و شاهد جشنواره منظم تری نسبت به سال های پیشین بودیم اما با اکران «معراجی ها» و حضور افراد غیر معمول در جشنواره یک دفعه نظم جشنواره در روزهای آتی به هم خورد.ده نمکی با رانتی که داشت ساختار شکنی کرد و همه چیز را در هم شکست.

این منتقد و روزنامه نگار در ادامه افزود: اکثر فیلم های جشنواره به لحاظ مضمونی تلخ بودند اما تلخی با سیاه نمایی کاملا فرق دارد، انگار در برخی فیلم های تلخی به فیلم الصاق شده بود و با ذات دراماتیک درام ارتباط منطقی یا روانشناختی نداشت. از سوی دیگر سایه فرهادی و سینمای او نیز در بسیاری از فیلم ها مشهود بود و خیلی ها تلاش کردند تا حجت جدایی نادر از سیمین را به نوعی در آثار خود بازتولید کنند.

صائمی ادامه داد: اکثر فیلم ها در فرم دچار مشکل بودند و فیلم های دارای ریتم کشش دار بودند و سکانس های های اضافیزیاد داشت و برای همین بود که بعد از سه روز که ما فیلم «خط ویژه» را دیدم که به واسطه ریتم و ضرباهنگ مناسب خستگی از تنمان رفع شد.

این منتقد در ادامه افزود: در جشنواره امسال شاهد فیلم هایی بودیم که نشان م یدهد دچار بحران در اکران سال آینده خواهیم شد و به غیر از چند فیلم «خط ویژه»، «طبقه حساس» و ... فیلم های دارای گیشه مناسبی نخواهند بود.

صائمی در ادامه به داوری ها اشاره کرد و افزود: در بخش داوری امسال شاهد مسائل عجیب و غریبی بودیم و استقلال داوران خدشه دار شد. فیلمی مثل:« آشغال های دوست داشتنی» که از هزار فیلتر می گذرد در جشنواره حضور ندارد اما فیلم «عصبانی نیستم» در جشنواره حضور دارد در لحظات آخر مانده به اعلام آرا داوران از داوری حذف می شود. از این بدتر به دو فیلم جایزه کارگردانی و فیلمنامه را می د دهند تا دل همه را بدست بیاورند در نتیجه، نتیجه های داوری خوب نیست و اشکالت زیادی بر این بخش وارد است. جشنواره یک رقایت است یک نفر برنده می شود نه دو نفر.وقتی نمی توان دل همه را به دست آور فضا غیر حرفه ای می شود و داوری نتایج معقولی ندارد.

وی در پایان اظهار داشت: در مجموع نمی توان گفت شاهد جشنواره بدی بودیم تماشای فیلم «خانه پدری» کیانوش عیاری برای خاطره خوش ما از این جشنواره کافی بود. ضمن اینکه بار دیگر ثابت شد این نسل جدید فیلمسازان هستند که هنوز ما را به سینمایی آینده ایران امیدوار می کنند.

بنابراین گزارش، به هر حال جشنواره با تمام ضعف ها و قوت ها به اتمام رسیده و به نظر می رسد با رصد فیلم های جشنواره در سال آینده به غیر از چند فیلم محدود دچار بحران در اکران باشیم چرا که اکثر فیلم های حاضر در این جشن بیشتر دغدغه های شخصی کارگردانان بود و از درد مردم در فیلم ها خبری نبود، بیشتر درد خود فیلمسازان بود در صورتی که سینما به تنوع ژانر نیازمند است و باید به فکر آشتی مخاطب با سینما باشیم تا بتوانیم ذائقه مخاطب را ارتقاء بخشیم و مردم را با سینما آشتی دهیم.

 همواره داوری های این جشن نیز مورد بحث قرار دارد ، نتایج داوری جشنواره به هیچ وجه حرفه ای نبود و همواره این جشن باید یک برگزیده داشته باشد اما باید برای سال بعد جشنواره بتوانند با ساخت فیلم های متنوع و متناسب با نیاز جامعه پاسخگوی همه اغشار باشد و شاهد کمتر تنشی در سالن رسانه باشیم.  جشنواره فیلم فجر بیشتر از همه به برقراری نظم احتیاج دارد و امیدواریم در اهدای جوایز حق به حقدار برسد تا همه ساله دچار تنش در این بخش نباشیم. اگر جوایز عادلانه باشد دیگر اینقدر دچار جنجال نخواهیم بود. سینما نیازمند فضای آرام است تا بتوان برای سال های آتی با ساخت فیلم های متنوع آرامش را در بدنه سینما ایجاد کرد. آرامشی که در فیلم های جشنواره یافت نشد و همگان براین باورند که سینما در جشنواره خیلی حرف جدیدی برای گفتن نداشت به طور مثال هیچ اثر کودکی در جشنواره نداشتیم و اکثر کارگردان این حرفه دوست داشتند فیلم هایی شبیه به آثار اصغر فرهادی باسزند که در این امر تقلید صرف اصلا خوب و مناسب نیست. سینما با ایده های جدید می تواند جریان ساز باشد در این مسیر جوانان خلاق بدون چشم داشت به جشنواره های خارجی با در نظر داشتن دغدغه های مردم می توانند سینما را از این رکود نجات دهند.

گزارشی از  سعید مهرپور

برچسب‌ها

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.