انتظار می رود که اگر آقایان سیاستمدار و برخی جناح ها به منتقدان خود وقعی نمی گذارند و به جای شنیدن صدای شان ، سعی در خاموش کردنش دارند ، حداقل در عرصه فرهنگ و خصوصا هنر هفتم که تریبون نشر و نهادینه کردن فرهنگ نقد پذیری و تحمل چند صدایی است ، برای مخالف خود احترام قایل باشیم .
دوستان متولی برگزاری جشنواره! شما می توانستید در اینجا عملا ثابت کنید که تیتر «زنده باد مخالف من» یک شعار تبلیغاتی نیست بلکه یک رسالت و تعهد در دوران کنونی است . یکبار دیگر نگاهی به فهرست معرفی شده نامزد های سیمرغ جشنواره بیاندازید .
امسال هم خروجی فهرست نامزدهای دریافت سیمرغ جشنواره نشان می دهد که آنچه تعیین کننده بوده است ، بیش از همه مصلحت اندیشی و رعایت دوری و نزدیکی آثار به سیاست های دولتی و دوران جدیداست . متاسفانه همچنان رونق سینما و نقش مردم درنظر گرفته نشده است . وقتی شاهدیم که فیلمی مانند بادیگارد در میان نامزدهای اصلی جایی ندارد (یا حتی فیلمی مانند بارکد) به نقش سلیقه داوران شک می کنیم و حاکمیت اعمال مصلحت را برجسته می بینیم . چطور ممکن است فیلمی مانند بادیگارد نادیده گرفته شود و برخی آثار در مقام بهترین فیلم و بهترین کارگردانی گنجانده شوند که نه مخاطب خواهد داشت و نه در زمره ی فیلم های استراتژیک محسوب می شوند .
فیلم بادیگارد برای پرده سینما ساخته شده است . همه ی عوامل ساختاری و فرمیک تماشاگر پسند را هم دارد . حالا در بحث موضوع و مضمون وارد نمی شویم و فرض را براین می گیریم که آقایان با سوژه های مربوط به گفتمان انقلاب اسلامی میانه ای ندارند و دوران آرمانخواهی و حزب الهی گری را خاتمه یافته تلقی می کنند!! ولی حداقل باید به سرنوشت سینمای ایران که حساس باشند . گیریم که این زمینه مفهومی که بادیگارد نسبت اش با دهه فجر غیرقابل تفکیک است برای برخی ارزش محسوب نشود ولی نسبت فیلم را با سینمای مردمی و تماشاگر پسند که نمی توانیم منکر شویم .
بادیگارد فیلم قصه پرداز و قهرمان محور است . تعلیق و ماجرا دارد . ملودرام اش قابل تحمل و خانواده پسند است . رویکردی آشکار به سبک زندگی ایرانی دارد . آدم هایش در ظاهر و باطن اینجایی هستند . اکشن و عملیات اش برای سالن طراحی و پیاده شده است و ... بنابراین چرا نباید در زمره بهترین های فهرست نامزدها باشد ؟ درحالی که فیلم های معرفی شده در این بخش ، غالبا قاب بندی تا میزانسن آنها مناسب تلویزیون است .
اینکه می بینیم فیلم بادیگارد در میان بهترین های اول فهرست نیست ، تنها دلیل آن را می توان در حضور منتقدانه حاتمی کیا جستجو کرد ، چون دلیل محکم دیگری دیده نمی شود . یعنی چنان سیاست زدگی و سیاسی کاری غالب است که وجوه قوی سینمایی فیلم بادیگارد در نظر گرفته نشده است برعکس به نظر می رسد که سینما محل قدرت نمایی حذف منتقد و مخالف شده است . پایان دولت نزدیک است باید چنان کمر مخالف خم شود که دیگر نتواند در دوران بعد از این بلند شود . شگفت اینکه آرای داوران می توانست خرج دموکرات منشی دولت باشد ولی الان چه نتیجه ای بروز داده است ؟
جشنواره فیلم فجر الزاما باید نگاهی ملی و در نسبت با مردم به خروجی و نتیجه برسد . اینکه آقایان با ملاحظه دولتی بودن جشنواره تمایل و نگاهشان هم به سمت دولت باشد ، ختم به وضعیتی می شود که اولین قربانی اش خود سینما است . امید به درمان سینمایی که همه براین باورند که از کمبود تماشاگر رنج می برد به جز جشنواره فجر کجاست؟
جشنواره فجر محل تساهل و تسامح و وزن کشی جناحی نیست و نباید باشد . اتفاقا اگر نگاه مداراگرانه ای وجود داشته باشد باید به نفع سینمای پر تماشاگر ، بخش خصوصی و ارزش های ایرانی باشد . این میدان نباید محل پزهای هنری و شبه روشنفکرانه باشد . سینمای ایران به اندازه کافی از مصلحت جویی های جشنواره فیلم فجر ضربه خورده است ، تداومش نابودی کامل سینما را در پی دارد .
محمد تقی فهیم
نظرات