این منتقد سینمای کشور در گفتگو با خبرنگار سینماپرس افزود: گروه هنر و تجربه همچنان بدون اعتنا به کلیت سینما و سینمای حرفه ای و فیلم ها و حرفه ای های سینما با سماجت و لنگ زنان و گیج و آشفته و به دور از نگاه، سیاست و برنامه های حرفه ای سینمایی فیلم های ضعیف و متوسط و غیر استاندارد را در سوپرمارکت بی شکل و قاعده خود به تماشا می گذارد و برای سرپوش گذاشتن بر ضعف ها و ندانم کاری ها و کارشناسی نبودن ساختار خود گاه برای تزئین و ترکیب اجناس کم و بدون مشتری اش فیلم هایی را هم از میان آثار به نسبت استاندارد گزینش کرده و قاطی فیلم هایش نمایش می دهد.
وی ادامه داد: این گروه که در آغاز به قصد رهانیدن سازمان سینمایی از ازدحام فیلم های تولید شده و پشت در مانده و خوش کردن دل چند سینماگر جوان تجربی به اکران محدود فیلم هایشان تشکیل شده بود و اگر حتی در همین حد هم به کارش ادامه می داد قابل تحمل بود، اکنون به آشفتگ یبیشتر و تبلیغات کاذب و سردرگم تر از قبل به حیات نیم جان خود ادامه می دهد. این گروه معلوم الحال در تازه ترین اقدام خود فیلم های «گاهی»، «بدون مرز»، «خواب است پروانه»، «پات» و «دونده زمین» را به نمایش گذاشته است.
آذین سپس با بیان اینکه در میان این ۵ فیلم «دونده زمین» به دلیل کارگردانی به نسبت حرفه ای و ساختار کم و بیش استاندارد سینمایی از بقیه متمایز است اظهار داشت: گرچه فیلم اندکی با نگاه حرفه ای و تجربی به ساختار و فرم همراه است ولی حضور آن در گروه سینمایی هنر و تجربه صرفاً به دلیل کسب اعتبار برای این گروه است و بقیه فیلم ها با درجاتی از ضعف و قوت محتوا و ساختار در کنار یکدیگر در انتظار تماشاگرند.
وی سپس به نقد فیلم های روی پرده این گروه کم جان سینمایی پرداخت و گفت: فیلم «گاهی» ساخته محمدرضا رحمانی یک اثر اجتماعی سطحی با موضوع های نه چندان تازه و پرداخت سینمایی آماتوری است با آنکه بازیگران مطرحی مانند فریبرز عرب نیا، اندیشه فولادوند و مهدی پاکدل در آن ایفای نقش می کنند ولی به دلیل ضعف های داستان گویی، نبود شخصیت پردازی مناسب و هدایت ضعیف کارگردان بازی هایشان نمود لازم را نیافته و نتوانسته به کیفیت فیلم بیفزاید.
این منتقد سینما ادامه داد: با این همه شیوه خاص و ابتکاری تصویربرداری روی دست توسط بازیگران و تلاش فیلمساز برای ساختارشکنی در روایت سینمایی قابل توجه است. این ابتکار رحمانی گرچه ممکن است خوشایند علاقمندان بازی با فرم باشد ولی تماشگر سینمای ایران را راضی نمی کند و به جز ایجاد سردرگمی و پریشانی مخاطب ثمری ندارد. رحمانی فیلمساز مستعدی نشان می دهد و مستندهای او قابل توجه هستند او اگر ضمن بالا بردن سطح توانایی های سینمایی خود به جای سرگرم شدن با بازی های فرم بکوشد ذوق و سلیقه خود را با خواسته ها و سلایق جامعه هماهنگ کند و فیلم های جذاب اجتماعی بسازد زودتر در سینما ارتقا خواهد یافت.
آذین سپس به مرور یکی دیگر از فیلم های تازه اکران شده در این گروه سینمایی پرداخت و اظهار داشت: کار تجربی دیگر گروه سینمایی هنر و تجربه فیلم از نظر محتوا لطیف و از لحاظ ساختار متوسط «بدون مرز» ساخته امیرحسین عسگری است این سینماگر جوان در این فیلم کوشیده با نگاهی اخلاقی و انسانی تماشاگر را وارد دنیای یک نوجوان کند و تصویرگر افکار و دیدگاه های او باشد و در این مسیر نگاهکی هم به دوران دفاع مقدس داشته است.
وی خاطرنشان کرد: این فیلم گرچه در ساختار و پرداخت خامدستی هایی دارد ولی نشانگر قابلیت های خوب سازنده آن است؛ «بدون مرز» به انسان و مضامین انسانی می پردازد و همین بزرگترین امتیاز آن است. کار رحمانی در بازگویی داستان خود و گرفتن بازی مناسب از بازیگر نقش اصلی فیلم و ساده و صمیمی گویی حرف هایش به نسبت موفق است.
این مدرس سینمای کشور در ادامه نقد شفاهی خود به بررسی تازه ترین ساخته امیر توده روستا پرداخت و گفت: فیلم «پات» را امیر توده روستا با بازی متوسط ساعد سهیلی و جمعی از بازیگران ناشناخته ساخته است؛ «پات» هم به دلیل نوع قصه و محتوا و همچنین ساختار غیر استاندارد سینمایی اش تنها می توانست در گروه هنر و تجربه غیر استاندارد به نمایش درآید. این فیلم گرچه به مضمون و محتوای انسانی نظر دارد و تنهایی و مشکلات آدم هایش را در یک کلانشهر روایت می کند اما در پرداخت موضوع ها تصویرسازی تأثیرگذار و جذاب سینمایی، پردازش باورپذیر شخصیت ها و داستان گویی دراماتیک توفیق چندانی ندارد. این فیلم جدا از علاقمندی توده روستا در توجه به مضامین اجتماعی و فیلمسازی نشانگر دور بودن «پات» از استانداردهای حتی رایج در سینمای ایران است. این سینماگر برای حرفه ای شدن در سینما نیاز به مطالعه و تجربه و نگاه قوی تر اجتماعی دارد.
آذین در ادامه با بیان اینکه فیلم «خواب است پروانه» ساخته مزدک میرعابدینی نگاهی متفاوت به یک موضوع تکراری دارد اظهار داشت: فیلمساز کوشیده از دریچه نگاه یک روانکاو وارد دنیای ذهنی و شخصی آدم ها شود. انتخاب چنین موضوع و تصویرسازی از ذهنیات انسان ها در قالب فیلم و سینما از جمله موارد سخت و دقیق فیلمسازی است و نیاز به خلاقیت و مشابه سازی تصویری و روایت مناسب داستانی و سینمایی دنیاهای عینی و ذهنی دارد. از همین رو سینمایی کردن تفکرات، تخیلات و مشکلات و خواسته های دور و نزدیک انسان ها به ویژه کسانی که از روانکاو و روانپزشک برای شناخت خود بهره می برند یک داستان قوی و درام روانکاوانه و شخصیت پردازی شاخص نیاز دارد که باید با دکوپاژی حرفه ای و یاری هنرمندان توانا تبدیل به یک اثر سینمایی شود. چیزی که در فیلم میرعابدینی بسیار خام، اندک و ابتدایی است.
وی افزود: اگر این سینماگر جوان «خواب است پروانه» را بعد از ساخت چند فیلم تجربه می کرد شاید می توانست با استفاده و ترکیب مناسب و جذاب فرم و محتوا و استفاده از علائم و نشانه های ملموس سینمایی یک فیلم تأثیرگذار و پر مخاطب بسازد ولی در قد و قواره کنونی فیلم او صرفاً یک اثر تجربه گرا محسوب می شود. اینکه سینماگران جوان مستعد ما برای ساختن آثار سینمایی متفاوت این همه از خود ذوق و شوق نشان می دهند خوب است ولی شتاب و دانش اندک سینمایی و اجتماعی و نشناختن مخاطب مانع پیشرفت آن ها و ارتباط تماشاگر با آثارشان است. امید که میرعابدینی، رحمانی، عسگری و توده روستا به خوبی به این نکته توجه کنند.
این منتقد پیشکسوت سینمای ایران در بخش نهایی نقد شفاهی خود تازه ترین ساخته سینمایی اکران شده کمال تبریزی را مورد بررسی قرار داد و اظهار داشت: حضور کمال تبریزی حرفه ای با فیلم متفاوت «دونده زمین» در گروه سینمایی هنر و تجربه به دلیل صرف حضور او و ساختار به نسبت جمع و جور فیلم قابل تأمل است؛ موضوع و مضمون انسانی فیلم و همچنین ساختار سینمایی «دونده زمین» از امتیازهای اصلی آن است با آنکه واقعی بودن داستان و مقوله های نذر و عهد و تعهد یک بازیگر سینما و دونده و دوندگی به خودی خود موضوعات جذابی اند و در صورت پرداخت جذاب سینمایی می توانستند مخاطب را به تحسین وادارند ولی علیرغم قالب و پردازش کم و بیش سینمایی و حرفه ای این فیلم موضوع های مورد اشاره به درستی در اثر تبریزی پرداخت نشده و قوام داستانی جذاب و لازم را ندارند به اضافه اینکه بازی های سحر دولتشاهی، خسرو احمدی و ناهید مسلمی چندان با نقش های خود هماهنگ و همسو نیست. این اشکال به دلیل ضعف بازی ها نبوده و حاصل نگاه سطحی به شخصیت و حوادث زندگی آن ها است.
آذین تأکید کرد: کمال تبریزی با آنکه سینماگری با تجربه و ممتاز است ولی فیلم های اخیر او و از جمله دونده زمین او را کم حوصله و کم دقت در بازیگیری از بازیگرانش، پرداخت موضوعات و همچنین پردازش شخصیت ها نشان می دهد. این فیلم ظرفیت تبدیل شدن به یک اثر ماندگار را داشته ولی نتوانسته به این مهم دست یابد چرا که موانع صعود فیلم در مقابل امتیازات آن صف کشیده و قابل مشاهده اند. در هر حال علیرغم موضوع و مضمون خوب و توانایی های مسلم تبریزی در کارگردانی «دونده زمین» به دلیل ضعف در پرداخت داستان و باورپذیر نبودن شخصیت ها و عدم ماجراهای مناسب جایگاه مهمی در پرونده هنری و سینمایی این کارگردان و سینمای ایران ندارد.
وی در پایان این گفتگو متذکر شد: گروه هنر و تجربه در حالی افتان و خیزان به راه سلیقه ای متولیان اش ادامه می دهد که فروپاشی روند فکری و اجرایی سازمان سینمایی و بخش های دولتی و نیمه دولتی سینما و سوء استفاده گروهی از سودجویان سینمایی از ندانم کاری و ناتوانی مدیران سینمایی ادامه دارد و سینمای ایران و از جمله گروه هنر و تجربه را بیش از پیش بیمار و نحیف و سردرگم نشان می دهد؛ آیا هنوز هم خود به خواب زدگان سینما و فرهنگ نمی خواهند بیدار شده و برای بهبود و اصلاح اوضاع خود و سینما اقدام کنند؟
ارسال نظر