یکشنبه ۲۰ تیر ۱۳۹۵ - ۱۱:۵۲

درگذشت «کیارستمی» و نمدی كه «ايوبی» از آن كلاه بافت!

حجت اله ایوبی

سینماپرس: آيا هنرمند فقط بايد در زمان مرگش عزيز و محترم شمرده شود و در زمان حيات با بي‌مهري مسئولان مربوطه دق مرگ شود؟ باز گلي به گوشه جمال جواد شمقدري كه پُز روشنفكري نداشت اما مقدمات نمايش فيلم كيارستمي را در ايران فراهم كرد. متأسفانه مسئولان سينمايي كشور به‌ويژه در سه سال اخير بيشترين بي‌مهري را نسبت به هنرمندان داشته‌اند.

باتوجه به آنكه هنرمندان به‌ويژه هنرمندان عرصه سينما هميشه مورد توجه و اقبال عموم جامعه هستند، سياسيون در برهه‌هاي زماني خاصي با مراجعه به هنرمندان درصدد كسب مقبوليت براي خود و جلب توجه اقشار جامعه و ايجاد محبوبيت كاذب با استفاده يا بهتر بگويم با سوءاستفاده از جايگاه هنرمندان براي خود هستند.

اين نوع سوءاستفاده‌ها بعضاً در زمان قبل از برگزاري انتخابات مختلف ديده مي‌شود و در زمان تبليغات انتخاباتي اكثر سياسيون به ياد مطالبات اقشار فرهيخته جامعه به‌ويژه اهالي فرهنگ و هنر مي‌افتند و به قولي تا خرشان از پل گذشت و سوار بر اسب مراد شدند، اولين موضوعي كه فراموش مي‌شود وعده‌هاي داده شده و مطالبات هنرمندان و اصحاب فرهنگ و رسانه است كه بهترين مثال براي آن، توجه ويژه كانديداهاي ليست اميد در زمان تبليغات انتخابات به معضلات موجود در سينما و حضور فله‌اي در جشنواره فيلم فجر و گرفتن عكس يادگاري با هنرمندان بود اما به محض ورود به مجلس و تشكيل كميسيون‌ها، زشت‌ترين نوع برخورد با كميسيون فرهنگي صورت گرفت و تنها فردي كه از ليست اميد از همان ابتدا مردانگي به خرج داد و كميسيون فرهنگي را انتخاب كرد، حجت‌الاسلام احمد مازني در كنار حجت‌الاسلام سالك و پژمان‌فر (رقباي اصولگرا) بود.

اين در حالي است كه بسياري از مشكلات امروز كشور در عرصه‌هاي گوناگون سياسي، اجتماعي، اقتصادي ريشه در فرهنگ دارد و رهبر نظام نيز بارها بر اين نكته تأكيد داشته‌اند.
از ديگر زمان‌هايي كه سياسيون براي چهره‌هاي فرهنگي و هنري احترام خاصي قائل مي‌شوند، زمان مرگ هنرمندان است؛ به‌ويژه آنكه مدير فرهنگي به‌خاطر عملكرد خود زير بار سنگين سؤال و انتقاد نيز باشد و در اين لحظه، مرگ ناگهاني يك هنرمند ولو ناشي از خطاي پزشكي، بهترين فرصت براي آن مدير فرهيخته نماست تا ضمن قرار گرفتن در صدر اخبار و عكس‌ها و جمع‌آوري عكسِ كارهاي جديد، حواس و تمركز ديگران نيز به موضوع عزيز تازه از دست رفته جمع شود و مدير نالايق در غبار اخبار جديد حداقل مدتي به استراحت بپردازد. اتفاقي كه اخيراً با درگذشت عباس كيارستمي كارگردان پرآوازه كشورمان رخ داد و اين مرگ ناگوار اگر براي كسي نان نداشت حداقل براي حجت‌الله ايوبي رئيس سازمان سينمايي آب داشت.

آقاي ايوبي بعد از درگذشت مرحوم كيارستمي افاضه فرموده‌اند كه چرا نبايد فيلم‌هاي كيارستمي در ايران به نمايش درآيد و بايد اين فيلم‌ها در كشور خودش نيز ديده شود! سوال اين است كه بعد از سه سال از رياست فخيمه حجت الله ايوبي و حلقه فرانسه بر سينماي ايران، ايشان تازه به ذهنشان خطور كرده است كه عباس كيارستمي نامي، براي سينماي اين كشور افتخار آفريده است و فيلم‌هايش در كشور خودش با بي‌مهري مديران سينمايي روبه‌رو شده است؟
آيا هنرمند فقط بايد در زمان مرگش عزيز و محترم شمرده شود و در زمان حيات با بي‌مهري مسئولان مربوطه دق مرگ شود؟ باز گلي به گوشه جمال جواد شمقدري كه پُز روشنفكري نداشت اما مقدمات نمايش فيلم كيارستمي را در ايران فراهم كرد. متأسفانه مسئولان سينمايي كشور به‌ويژه در سه سال اخير بيشترين بي‌مهري را نسبت به هنرمندان داشته‌اند و با سياست‌هاي دو بام و دو هواي خود ضمن دلسرد و افسرده ساختن فيلمسازان آنها را به كنج عزلت كشاندند و در زمان مرگ آنها فقط براي تكميل عكسِ كار خود به عنوان سوژه رديف اول كفن و دفن و ارسال پيام تسليت ظاهر مي‌شوند، امري كه تنها ريا و تظاهر است و نمونه‌هاي بسياري از آن را در سه سال اخير ديده‌ايم. از مرگ هادي مشكات، ثريا حكمت تا اين آخري عباس كيارستمي. اين آخري نمدي بود كه ايوبي تلاش داشت از آن براي خود كلاه ببافد؛ آقاي ايوبي پهلوان زنده را عشق است!

صالح دلدم

منبع: روزنامه جوان

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.