به گزارش سینماپرس، تلویزیون امروز آن تلویزیون یکی دو دهه پیش نیست وقتی سریالی بهروی آنتن میرفت از خلوت بودن خیابانها هم میتوانستیم بفهمیم که چقدر آن اثر را باور کردهاند. البته این اقبال با تماشای فوتبال جام جهانی ۲۰۱۸ روسیه دوباره برگشته اما مقطعی است. فضای مجازی، شبکه نمایش خانگی و شبکههای ماهوارهای چه درست و چه غلط مخاطب را با انگارههای متنوع و جذابی مواجه میکنند که در تلویزیون جز یک کنداکتور بیسلیقه چیزی عائدشان نمیشود. اما کماکان برخی از مدیران اصرار دارند بگویند بیش از ۸۰ درصد تلویزیون امروز بیننده دارد. مازیار معاونی کارشناس و منتقد رسانه درباره این نشیبهایی که تلویزیون ما بهلحاظ جذب مخاطب با آن مواجه است گفتگویی انجام داده که مشروح آن را میتوانید در ادامه بخوانید:
آیا الآن این حسّ دلچسبی وجود دارد!؟
مازیار معاونی کارشناس رسانه با ابراز اینکه "امروز تلویزیون ما از خلأ حسّ دلچسبی مخاطب رنج میبرد"، تصریح کرد: امروز میشنویم و میبینیم که برخی از مدیران اعلام میکنند بیش از ۸۰ درصد مردم تلویزیون را دنبال کردهاند. اما انتقادها و گلایهها چیز دیگری میگوید؛ چرا که دهههای پیش همه منتظر قسمت بعدی سریالها بودند و امروز برخی از ژانرها و پرداختها برایشان کسالتآور شده است. روزگاری سریالهای متفاوت متنوع بهروی آنتن میرفتند، برنامهسازیها هدفمند انجام میشد مصداق بارز آن سری اول برنامه "ماه عسل"؛ واقعاً مخاطب از تماشای این برنامهها و سریالها لذت میبرد اما؛ آیا الآن این حسّ دلچسبی وجود دارد!؟ پاسخ منفی است.
تلویزیون، رسانه روز تلقی نمیشود
وی تلویزیون را رسانه روز نمیداند و اعتقاد دارد اپلیکیشنهای اینترنتی، شبکههای نمایش خانگی و ماهوارهای این گوی سبقت را ربودهاند، وی تأکید کرد: اعتقاد دارم تلویزیون را امروز نمیتوانیم رسانه روز تلقی کنیم، همچنان که ۷۰ سال پیش سینما رسانه برتر دنیا بود و تلویزیون ظرف کمتر از ۱۰ سال به امپراطوری بیحدوحصر سینما پایان داد. اما این قدرت مدیوم نمایشی با پررنگ شدن دنیای اپلیکیشنهای اینترنتی، فضای مجازی و رونق شبکههای نمایش خانگی، آثار ویدئویی ایرانی و خارجی و شبکههای ماهوارهای، نزول پیدا کرد. البته این تحتالشعاع قرار گرفتن مختص ایران نیست و در سراسر جهان این اتفاق افتاده است.
امروز شاهد افت جهانی مدیوم تلویزیون هستیم
معاونی با بیان اینکه "چرا آنقدر مسئولین ما در رسانه ملی قصد رقابت با این فضای جدید مدرنیته رسانهای را دارند"، اظهار کرد: بد نیست مسئولین و گردانندگان رسانه ملی این جبر زمانه را درک کنند و درصدد رقابت و بهنوعی مقابله با این پیشرفت تکنولوژی رسانهای امروز نباشند. باید باور کنیم تلویزیون امروز با دو دهه پیش فاصله دارد؛ اگر بیننده آنچنانی نداریم و سریالسازی ما نمیتواند آن اثرگذاری ۱۰ سال پیش را داشته باشد یک بخشی از آن به افت جهانی مدیوم تلویزیون برمیگردد. البته توجه به کمیتها و در عینحال نزول کیفیتها در حوزه سریالسازی هم در این بین حائز اهمیت است که کنار موازین شرعی و عرفی که بایستی بدان توجه کرد یکسری خطوط قرمز ساختگی را هم مدنظر قرار میدهیم که باعث میشود عملکرد حوزه نمایشی ما که بهعنوان ویترین اصلی رسانه ملی بهشمار میرود تحتالشعاع این تحمیلهای سلیقهای برخی از نهادها و سازمانها و حتی افراد قرار بگیرد و مخاطبمان را از دست بدهیم.
سریالها ماندگار ساخته نمیشوند!
وی با اظهار اینکه "چند سالی است دیگر الگویی در سریالها نداریم که برای مخاطب ماندگار باشد"، اذعان کرد: امسال هم مثل چند سال اخیر مخاطب سریال ماندگاری در ویترین رمضان پیدا نکرد. اینکه میگوییم ماندگار، منظورم سریالهایی است که بهمثابه سریالهای مناسبتی دهه ۷۰ و ۸۰ بتوانند رد و اثر ماندگاری در ذهن مخاطب ایجاد کنند و معیاری برای قیاس آثار دیگر به منصه ظهور برسند. مصداق بارز آن سریال "سرّ دلبران" بود که یک مجموعهساز قدرتمندی مثل لطیفی آن را کارگردانی کرد اما همچون چند اثر اخیر او، این کار هم با شکست بیاستقبالی مخاطب مواجه شد. شاید بعدها کسی بهخاطر نیاورد کاری با این مشخصات در ماه مبارک رمضان ساخته شده است اما مخاطب ما وفا، سفر سبز یا صاحبدلان را فراموش نمیکند، چون این آثار موضوعات نو و بدیعی داشتند و فیلم با یک نوع پویایی در ساخت مواجه میشود. اما در "سرّ دلبران" شاهد این اتفاق نیستیم و نویسنده ناپخته آن مخاطب را با یکسری داستانک بیانتها و غیرقابل باور مواجه میکند. البته تنها نکته مثبت این سریال، حضور بازیگران خاطرهانگیز دهه شصتی تلویزیون بود که عدم استفاده مناسب از این هنرمندان به معجون ضعیف "سرّ دلبران" افزود.
مخاطب برای ماندن نیاز به تنوع و جذابیت دارد
این منتقد و کارشناس رسانه در ادامه اضافه کرد: "رهایم نکن" هم بیسلیقگی دیگری بود که چندی است در چیدمان کنداکتور تلویزیون شاهد آن هستیم. شبکه سه سیما بهتازگی "آنام" را به پایان رسانده بود و بهیکباره یک ملودرام اجتماعی دیگر بهروی آنتن میرود. "رهایم نکن" عسگرپور با ضربآهنگهای کشدار و بیحادثه حوصله مخاطب را سر میبرد؛ بهگونهای که مخاطب مجبور است به دیدن بازپخشها تن دهد. نمیدانم چرا آنقدر رسانه ملی اصرار دارد هنوز به این جنس کارگردانانی که در این سالها اقبالی برای جذب مخاطب نداشتهاند اثری برای کارگردانی واگذار کند. چرا نباید از جوانان این عرصه بهره ببریم؛ جوانانی که میتوانند خلاقیت و ایدهپردازی را ضمیمه کارشان کنند یا مجموعهسازان خلاقی که در گذشته کارهای مخاطبپسندی را ارائه کردهاند اما بهدلایلی امروز در این مدیوم حضور ندارند؟ مخاطب ما امروز برای ماندن و جذب شدن نیاز به تنوع و جذابیت دارد. روزگاری در کنداکتور تلویزیون کارهایی اخلاقی با چاشنی دینی و مذهبی و آثار طنز به جذب مخاطب رونق میدادند اما امروز همه ژانرها منحصر به ملودرام اجتماعی شدهاند. مگر مخاطب ما چقدر حوصله تماشای این ژانر نمایشی خاص را دارد!؟ کنار این انتقادات "بچه مهندس" البته یک تنوعی به تماشای مخاطب تلویزیون داد. آنها هنرنمایی کودکانی را دیدند در یک داستان نو، که جریانها و اتفاقاتی را پدید میآوردند که یک نوستالژی بهحساب میآمد.
باور جبر زمانه و خروج از تلهسریال هر شبی به ارتقاء تلویزیون کمک میکند
معاونی در پاسخ به این سؤال تلویزیون باید چه رویکردی را دنبال کند که بتواند مخاطب خودش را برگرداند، تصریح کرد: تلویزیون باید جبر زمانه را باور کند و بهجای رقابت کردن با شبکه نمایش خانگی و صدها هزار سریال ویدئویی که از طریق دانلود کردن بهراحتی قابل دسترس هستند، خودش را خلاص کند. آنگاه میتواند با خیالی آسوده و طمأنینه کارهایی در شأن خانوادههای ایرانی تولید کند. یادمان نمیرود تلویزیون روزگاری سریالهای هفتگی باکیفیتی را میساخت که مردم برای دیدن قسمتهایش انتظار میکشیدند و حتی اتفاقات را گمانهزنی میکردند اما امروز قاب تلویزیون را در اختیار یکسری سریال پیشپاافتاده و بیارزش هر شبی قرار دادهایم. این را بدانید که باارزشترین سریالها هم در معرض روتین قرار بگیرند، جایگاهشان نزول پیدا میکند. رسانه ملی بایستی خودش را از این رقابت نابرابر با مدرنیته رسانه و افتادن در تلهسریال هر شبی خارج کند.
سعی نکنیم هر روز خط قرمزی جدید بسازیم
وی در خاتمه خاطرنشان کرد: باور کنیم پخش اینگونه سریالها و اتکا به کمیت و دوری از کیفیت ما را زمین زده است. تلویزیون از طرفی دیگر مجموعهسازان معتبر و داشتههای ارزشمند خودش را که بهدلایلی یا خودشان رغبت به کار ندارند و یا سوء تفاهماتی میان آنها و مدیران ما وجود دارد، آنها برگردانده شوند. سعی نکنیم هر روز خط قرمزی جدید بسازیم که خودش معضلآفرین است؛ البته ما یکسری خطوط قرمز و موازین و مبانی اصولی داریم بایستی به آنها پایبند باشیم. فضای بازتری را در اختیار دوستان مجموعهساز قرار دهیم و بگذاریم چهرههای جوان هم وارد میدان شوند.
*تسنیم
ارسال نظر