به گزارش سینماپرس، یکصدوبیستوپنجمین برنامه سینماروایت که ششمین قسمت از فصل جدید این برنامه نیز بود، به نقد و بررسی مستند «نفوذی» از تولیدات گروه مستند روایت فتح اختصاص داشت. در این برنامه که با استقبال کمنظیر مخاطبان روبرو شد، علاوه بر جواد موگویی نویسنده و کارگردان این مستند، عباس سلیمینمین به عنوان منتقد و محمدمهدی شیخصراف به عنوان مجری – کارشناس حضور داشتند.
حتی یک کپی شناسنامه از کشمیری موجود نیست!
در ابتدای این نشست جواد موگویی کارگردان مستند «نفوذی» در ارتباط با دلیل تصمیمش بر استفاده از شیوه مستندبازسازی در ساخت این اثر گفت: در مورد سوژه این مستند یعنی مسعود کشمیری اطلاعات آرشیوی بسیار کمی وجود دارد به شکلی که از او فقط دوعکس ۳ در ۴ در آرشیوها وجود دارد که یکی که مربوط به قبل از انقلاب و یکی هم مربوط به بعد از انقلاب است و حتی از او یک کپی شناسنامه هم در میان اسناد موجود وجود ندارد و طبیعتا ما نمیتوانستیم صرفا با همین دو عکس درباره او یک مستند بسازیم.
وی افزود: نکته دیگر اینکه ما میخواستیم ابعاد مختلف شخصیت این فرد از جمله پیچیدگی و ریاکاری او را نشان دهیم و در این شرایط ناچار بودیم که به سراغ روش «بازسازی صحنه» برویم و البته درباره شباهت فرمی آن به ماجرای نیمروز هم باید بگویم که وقتی فرم یک کار خوب است، چرا دیگران نباید از آن استفاده کنند؟
«نفوذی» مخاطبش را به جمعبندی نمیرساند
در ادامه این نشست عباس سلیمینمین کارشناس تاریخی که به عنوان منتقد در این برنامه حضور پیدا کرده بود، در ارتباط با این اثر گفت: به نظرم یکی از جدیترین انتقاداتی که میتوان به این اثر وارد دانست این است که وقتی شما وارد ساخت یک اثر مستند میشوید، باید بتوانید مخاطب را به یک جمعبندی برسانید و این مستند متاسفانه دارای تناقضات زیادی است.
وی در ادامه اظهار داشت: این در حالی است که مستند باید بتواند مخاطب را به یک جمعبندی قوی برساند. این فقط درباره اختلاف روایتهای جزئی نیست؛ چرا که مثلا آقای شیخعطار در این مستند ادعا میکند که سازمان منافقین آنقدر نیروی نفوذی داشت که اصلا خودش هم نمیدانست که مسعود کشمیری نیروی نفوذی بوده است!
سلیمینمین با گلایه از اینکه کارگردان اثر باید برای روایت اتفاقات به سراغ منابع معتبرتری میرفت، خاطرنشان کرد: مثلا آقای شیخعطار را به جز عده بسیار محدودی از مخاطبان، کسی نمیشناسد و این نوع مسائل در اثر و روایتهایی متناقضی که از افراد مختلف در ارتباط با یک موضوع گرفته شده، فراوان است.
مستندساز قاضی نیست
پس از این سخنان جواد موگویی نویسنده و کارگردان مستند «نفوذی» در پاسخ به انتقادات طرح شده از سوی منتقد برنامه به این مستند، اظهار کرد: باید بگویم که من هم قبول دارم که این مستند به مخاطبان خود جمعبندی ارائه نمیکند و دلیل آن هم این است که من قاضی نیستم! ما داریم درباره پروندهای صحبت میکنیم که نزدیک چهل سال پیش اتفاق افتاده و هنوز هم بلاتکلیف است پس چطور انتظار دارید من به عنوان مستندساز بتوانم آن را به یک جمعبندی برسانم؟
وی افزود: من به عنوان یک مستندساز فقط میتوانم بگویم که این روایت دو طرف این ماجراست و نمیتوانستم حکمی در این زمینه صادر کنم. من به عنوان مستندساز میتوانم ابهامات را بگویم و یک سری سوال هم برای مخاطب خود ایجاد کنم. البته من ادعایی ندارم که بیطرف هستم ولی به نظرم مستندساز باید منصف باشد. به خاطر همین انصاف هم است که ما سعی کردیم حرف هر دو طرف ماجرا در این مستند روایت کنیم و این به معنای تناقض نیست.
وجود روحیه پاسخگو نبودن در برخی از مسئولان
موگویی همچنین در پاسخ به این انتقاد که چرا به سراغ منابع معتبرتری برای روایت این اتفاقات نرفته است، عنوان کرد: من به سراغ چهرههایی چون بهزاد نبوی، موسوی خوئینیها و خسرو تهرانی که همه از متهمین این پرونده هستند، رفتم؛ ولی هیچکدام حاضر نیستند که در ارتباط با این موضوع صحبت کنند و این دیگر ایراد من به عنوان مستندساز نیست بلکه ایراد از وجود روحیهای در بعضی از مسئولین کشور ماست که هیچگاه حاضر به پاسخگویی نیستند.
موگویی در ادامه با بیان اینکه اساسا این پرونده به واسطه تناقضهای بسیاری که داشته، هیچوقت به نتیجه نرسیده، اظهار کرد: باور کنید به قدری روایتهای متفاوت در ارتباط با کشمیری وجود دارد که خود من هم نمیدانم که مثلا کشمیری نماینده رکن دوم ارتش در شورای عالی امنیت ملی بود یا نماینده نخستوزیری! یعنی میخواهم بگویم که پرداختن به چنین سوژهای بعد از چهل سال محدودیتهای بسیاری دارد و نمیتوان به راحتی به همه اطلاعات مربوط به چنین سوژههایی دست پیدا کرد.
مستند سوم کشمیری هم در راه است
وی خاطرنشان کرد: ما پیش از این یک مستند دیگر هم در ارتباط با پرونده انفجار نخستوزیری و نقش کشمیری در آن ساخته بودیم که با اسم «پرونده ناتمام» منتشر شد و به امید خدا یک مستند سومی هم قرار است در ارتباط با کشمیری بسازیم که در آن توضیح خواهیم داد که کشمیری بعد از اتفاقات نخستوزیری و فرار از این در طی این سالها چه میکرده و دچار چه سرنوشتی شده است.
گلایه از کمکاری سینماگران و مستندسازان در پرداخت به زندگی شهیدان رجایی و باهنر
این تاریخپژوه و مستندساز کشورمان همچنین در ادامه با گلایه از کمکاری صورت گرفته در زمینه ساخت آثاری سینمایی و مستند در ارتباط با شهادت شهید رجایی و باهنر اظهار کرد: در حالی که دهها فیلم در ارتباط کشته شدن جان. اف.کندی رئیس جمهور آمریکا ساخته شده ما فقط دو اثر در ارتباط با ماجرای شهادت شهیدان رجایی و باهنر تولید کردیم.
وی افزود: در این شرایط چگونه انتظار دارید که با این سواد تاریخی پایینی که در میان طیف گستردهای از جامعه ایرانی وجود دارد که گروهی حتی نمیدانند که شهید باهنر نخستوزیر بود یا شهید رجایی، یک مستندساز بتواند به همه ابعاد پیچیده این پرونده بپردازد و به همه سوالات آن پاسخ بدهد؟
بیش از اندازه بزرگ نشان دادن سازمان منافقین درست نیست
در ادامه این برنامه عباس سلیمینمین با بیان اینکه همچنان که سازمان منافقین در میان نیروهای انقلابی نیروی نفوذی داشت این ماجرا به شکل عکس هم وجود داشت، گفت: روایت یکی از راویان مستند یعنی آقای شیخعطار خلاف این موضوع است و به نظرم این روایت متناقض منجر به بیش از اندازه بزرگ نشان دادن سازمان منافقین برای مخاطبان میشود و این از مظلومیتهای انقلاب اسلامی است.
نگاه انسانی انقلاب اسلامی به توابین
وی افزود: برخلاف آنچه که امروز بسیاری در ارتباط با سختگیری با سازمان منافقین به جمهوری اسلامی نسبت میدهند، اصلا فضا به این شکل نبود. اتفاقا انتقاد من به این مستند این است که وقتی شما میخواهید به این موضوع بپردازید، نباید اینگونه نشان دهید که منافقین خیلی زیرک بودند و توانستند نیروهای نفوذی خود را با زیرکی تا ردههای بالا برسانند؛ بلکه این به خاطر آن بود که امثال شهید رجایی نگاهی انسانی داشتند و به توابین از سازمان مجاهدین خلق، اعتماد میکردند.
سلیمینمین خاطرنشان کرد: این اتفاقا بحثی است که باید امروز هم به آن پرداخت که آیا آنچه که در ابتدای انقلاب اسلامی صورت گرفت که ما به راحتی توابین را پذیرفتیم، دور از عقل بود یا انسانیت انقلاب اسلامی را نشان میدهد؟ درست است که منافقین از این موضوع سواستفاده کردند اما ما امروز باید این را به جوانان خودمان منتقل کنیم که انقلاب اسلامی تا این اندازه به انسانها احترام میگذاشت حتی با اینکه میدانست ممکن است عدهای از این رفتار سواستفاده کنند.
بخشی از هدف «نفوذی» آسیبشناسی امنیتی دهه ۶۰ است
موگویی در ادامه سخنان سلیمینمین اظهار کرد: من هم به معتقدم رفتار انقلاب اسلامی با توابین رفتاری انسانی و ارزشمند بوده ولی بخشی از هدف ما ساخت چنین مستندی، آسیبشناسی امنیتی دهه ۶۰ هم بوده است. همچنان که ما در دهه ۹۰ هم شاهد نفوذ جاسوسان در برخی از جایگاههای حساس کشور بودیم که خبرهای آن در چند سال گذشته منتشر شده است.
لازم به ذکر است مستند «نفوذی» تازهترین ساخته جواد موگویی مستندساز و تاریخپژوه کشورمان است که روایتگر گوشهای از زندگی «مسعود کشمیری» عامل ترور شهیدان رجایی و باهنر است. این مستند با تهیهکنندگی گروه مستند روایت فتح تولید شده است.
ارسال نظر