سید وصال مهدوی / قطعا ماحصل کلان فعالیت های حوزه هـنری سازمان تبلیغات اسلامی تا اوایل دهه ۱۳۸۰ هجری شمسی، که البته پس از دوره مدیریت حجت الاسلام محمدعلی زم نیز تا حدودی ادامه یافت، تولیدات این نهاد را به وضوح از سطح طراز هنر انقلاب اسلامی دور کرد و در این میان اگرچه همچنان هنرمندانی متعهد با این نهاد همکاری کرده و در رشته های گوناگون آثاری ذیل مفاهیم و آرمان های انقلاب اسلامی در این مجموعه تولید گردید؛ اما قطعا نگاه مدیریتی غالب بر حوزه هنری چنین هدفی را دنبال نکرده و به همان مسیری می رفت که مدیران ارشد اجرایی کشور و بالاخص مدیران فرهنگی و متولیان رسمی این حوزه، پیشتر بر عرصه فرهنگ و هنر کشور تحمیل کرده بودند.
در سال ۱۳۸۲ هجری شمسی، مهندس حسن بنیانیان به عنوان جاشین حجت الاسلام محمدعلی زم به حوزه هـنری سازمان تبلیغات اسلامی می رود تـا به بحرانهایی که گریبان حوزه را گرفته بود، خاتمه دهد. در این زمان است که حسن بنیانیان مجموعهای را از محمدعلی زم تحویل گرفت که تا آن روز نه تحویل داده شده و نه تحویل گرفته شده بود و این در حالی بود که حوزه هنری در ایـن سـالها با مدیریت محمدعلی زم خو گرفته و به هر تقدیر به عنوان حامی و تبیین کننده هنر انـقلاب اسلامی شـمرده میشد و محمدعلی زم نیز با منش مدیریتی مشتری مدار خود، تـوانسته بود فعالیتهای هنری جمع و گروه خاصی از هنرمندان عموما نزدیک و همسو به خود را در این مجموعه سـامان داده و ارتزاق ایشان را رقم زند. با رفتن محمدعلی زم، حـسن بـنیانیان ضمن وعده تعطیل کردن فعالیتهای اقـتصادی حوزه، معاونت خودکفایی حوزه هنری را از وارد شـدن بـه این اقدامات برحذر داشت. بـا ایـن حال تا اواخر دهه ۱۳۸۰ هجری شمسی، حوزه هـنری سازمان تبلیغات اسلامی اگرچه از فعالیتهای دُخانیاتی کناره گرفت اما در زمینه تـولید و تـوزیع چای بالاخص برند و نشان چای نمونه، فعالیت مـیکرد، همچنین با شـرکتهای سوره در ارتباط بود و نـمایندگی بـعضی از تجهیزات لوازم التحریر را هم در اختیار داشت. |
به عبارت بهتر غایت تفکر بسیاری از مدیران فرهنگی التقاط اندیش، بر مشتری مداری و تولید آثاری بود که مخاطب را جذب کرده و در بهترین حالت به ایشان محصولی ظاهراً سالم از لحاظ مظاهر هنری ارایه دهد، این مدیران عموما نه افق دید کلان و نه قدرت جریان سازی فرهنگی داشتند و حتی بعضا فاقد توانایی حرکت در مسیر آرمان های انقلاب اسلامی یا فهم تمدن سازی و یا تولید آثار هنری تمدن ساز بودند و از این جهت نه در طراز انقلاب اسلامی که حتی طراز جمهوری اسلامی برای مدیران التقاط اندیش، سطحی دست نیافتنی بود.
در نگاه برخی مدیران فرهنگی، همین که محصولاتی تولید شود که از آثار مستهجن قابل دسترسی برای مردم بهتر باشد کافی بود، گویی هیچگاه چنین افرادی وظیفه و مسئولیت جریان سازی فرهنگی و اعتلای سبک زندگی، باورها و حتی سلیقه و ذائقه فرهنگی و هنری مردم نداشته اند. در این باره کافی است اظهارات یکی از مدیران فرهنگی حوزه هنری در دهه ۱۳۷۰ هجری شمسی، مرور شود تا از یکسو هم راستایی مدیران حوزه هنری با مدیران وقت وزارت ارشاد و سیستم اجرایی کشور در آن ایام و از سوی دیگر سطح افق دید آنها مشخص گردد.
البته در همین ایام است که رئیس سازمان توسعه سینمایی سوره در مصاحبه ای با نشریه نقد سینما در زمستان ۱۳۷۸ هجری شمسی، می گوید: «یـک بـار یکی از دوستان راجع به فیلم مرد عوضی اظهار میکرد که فیلم بسیار مخربی است و موارد زیادی دارد و من به او گفتم که آیا شما میدانید کـه الان مـیلیونها نفر در ایران در حال دیـدن چـه چیزهایی هستند و اگر بدانی که چه میبینید نتیجه میگیری که مرد عوضی خیلی بهتر از آن چیزهایی است که میبینید. در نتیجه تولید مرد عوضی با توجه به واقعیت میتواند بسیار مفید بـاشد، حـداقل آنکه کنترل شده است و از یک سری فیلترها گذشته و مجوز گرفته و در اختیار مخاطب قرار گرفته است. ما میتوانیم در صنعت ویدئو هم همین کار را بکنیم، یعنی فیلمهای ویدئویی که مخاطب خوشش بـیاید بـسازیم. فیلمهایی کـه هم برای تفریح، آموزش و آگاهی مفید باشد. و اگر این کار را نکنیم آن مخاطب بیکار نمینشیند و از راههای دیگر بـرای پرکردن اوقات فراعت و تفریح و آگاهی خودش استفاده میکند. »
بنابراین با چنین نگاهی عجیب نیست که خروجی حوزه هنری پس از دو دهه تصدی گری محمدعلی زم بر آن، اگرچه بعضا حاصل تلاش هنرمندان متعهد انقلابی بود اما از هنر طراز انقلاب اسلامی به خصوص در عرصه هنرهای نمایشی و بویژه سینما فاصله زیادی داشت.
البته بـعضی از اهالی فرهنگ و هنر، دوران مدیریت محمدعلی زم بـر حـوزه هنری را از دوران مدیریت حسن بنیانیان موفقتر میدانند و در همین حال عدم توجه کلان به فرهنگ، کارمندسازی، مدیریت نـابجا و عدم وقوف مدیران بخشهای مختلف به کارهای هنری و ... از جمله نقدهایی است که ایشان به دوران مدیریت حسن بنیانیان وارد می سازند و در این میان حتی برخی عقیده دارند که بنیانیان پس از مدتی هـمان سیاستهای محمدعلی زم را با طعمی جدید، در اولویت حوزه هـنری سازمان تبلیغات اسلامی قرار داد. |
در این دوره کار ویژه ی اصلی حوزه هنری، بر محور شعر و ادبیات قرار می گیرد و در این میان تاسیس انتشارات سوره مهر با پیکره ای جوان و پیشرو را می توان اصلی ترین محصول دوران مدیریت حسن بنیانیان بر این نهاد فرهنگی مهم انقلاب اسلامی قلمداد نمود.
حسن بنیانیان که معتقد بود «فلسفه وجودی حوزه هنری شفافسازی رابـطه دیـن و هنر است»، درباره فعالیتهای اقتصادی حـوزه کـه هنگام انـتصاب خود، وعـده تـعطیلی آنها را داده بود، میگوید: «مـن ناچارم برای پر کردن هزینههای حوزه هنری به بخشی از فعالیتهای گذشته ادامه بدهم و این یک بـحث عـقلی است». |
سرانجام در سال ۱۳۸۸ هجری شمسی، دوران رکود و انفعال حوزه هـنری به سرآمده و با رفتن حسن بنیانیان از مجموعه مدیریتی این نهاد تاثیرگذار فرهنگی، نیروی جوان و نسبتا ناشناخته ای به نام محسن مومنی شریف جایگزین او می گردد؛ جوانی با سابقه ی نویسندگی محدود که پیش از این تنها تجریه ی مدیریتی خود را به عنوان مسئول در مرکز آفرینش های ادبی حوزه پشت سرگذاشته و اکنون با اعتماد ویژه سید مهدی خاموشی، عهده دار مدیریت حوزه هـنری سازمان تبلیغات اسلامی می گردد.
در مجموع حوزه هـنری سازمان تبلیغات اسلامی تا به امروز توسط هنرمندان مدیریت شده و می شود و در این میان حوزه هـنری امروز هرچه هست حاصل مدیریت نویسندگان و شاعران است؛ از محسن مومنی شریف تا مدیریت پر سر و صدای فاضل نظری و مدیریت هنرمندانی همچون علیرضا قزوه، محمد سرشار و ...
با این وجود این شیوه، یعنی مدیریت هنرمندان بر حوزه هـنری، ضعف و قوت های خود را دارد اما مهمترین نمود این روش، توسعه ی نامتوازن بخش هاست و در این راستا عمده هزینه ها در تولیدات و محافل و جشنواره ها هزینه می شود و کمترین بودجه ها به سمت آموزش و پژوهش اختصاص می یابد و حتی گاهی فضا به صورتی ویژه سلبریتی زده می شود و البته در برخی موراد نیز امور هنری به روال دُرست و قابل قبول از برای اهالی فرهنگ و هنر اداره می شود.
البته دامنه فعالیت حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی گسترده بوده و این نهاد رشته های گوناگون هنری را از بدو تأسیس تحت پوشش قرار داده است، به خصوص آنکه تشکیل دهندگان هسته اولیه حوزه از رشته های مختلف به ویژه از میان شعرا، نقاشان و هنرمندان تجمسی بوده اند.
حوزه ادبیات و شعر:
شاخص ترین عرصه ای که حوزه هنری به آن شناخته می شود، حوزه شعر و ادبیات است. برگزاری مجامع متعدد شاعرانه و نشست سالیانه ی ماه مبارک رمضان این مجموعه با امامت فرهنگی جامعه و انتشار کتب فراوان در عرصه شعر، این رشته را به جبین و پیشانی بُلند فعالیت های حوزه هنری و این نهاد را به خانه ی اول شاعران متعهد و انقلابی تبدیل کرده است و در این شرایط است که موجه می سازد تا شاعران در حوزه هنری مناصب مدیریتی هم اختیار نمایند که این فقره شاید از منظر بسیاری تجربه ی چندان خوش آیندی به همراه نداشته و ندارد.
به این ترتیب تباید فراموش کنیم که امروزه در زمینه ی ادبیات، حوزه هنری صاحب یکی از پرافتخارترین و شناخته شده ترین دفاتر نشر ایران، یعنی سوره ی مهر است و سالانه عناوین قابل توجهی رمان، داستان و غیره منتشر می کند.
بر این اساس در ده ساله ی اخیر، کارویژه حوزه هنری در زمینه ی ادبیات معاصر و به خصوص رمان ها و خاطره نگاشت های دفاع مقدس، عمارت لایقی از ادبیات جنگ بوجود آورده است و در مجموع این حرکت بی شک یکی از موثرترین اقدامات فرهنگی و هنری پس از انقلاب بوده و از افتخارات حوزه هـنری سازمان تبلیغات اسلامی به شمار می رود، به طوری که می توان گفت در چند سال اخیر پرقدرت ترین و موفق ترین بخش حوزه هنری بخش انتشارات آن است که کتب متعددی ذیل ادبیات انقلاب اسلامی با حضور چهره هایی مانند مرحوم امیرحسین فردی تولید کرده است که الحق جلوه ای ویژه به دستاوردهای انقلاب اسلامی دادند.
حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی در سال های اخیر در راستای توصیه و پیگیری های مکرر مقام معظم رهبری روی به نشر و تولید کتاب های دفاع مقدس به خصوص در گونه ی خاطرات آورد و موفقیتی ویژه را در حوزه ادبیات انقلاب اسلامی به ارمغان آورد که ای کاش در سایر بخش های هنری حوزه نیز مورد توجه قرار گرفته و اقدامات گوناگون این بخش ها نیز مانند بخش تولید و نشرکتاب موثر و در مسیر آرمان های انقلاب اسلامی واقع می شدند. |
ادامه دارد...
ارسال نظر