نمایش فقر و غم و سر در گمی چه نتیجه ای دارد؟ فیلمنامه بجز یک سکانس که پژواک خوبی و بدی را با زیر نویس ارائه داد چه چیزی را به تماشاچی نشان داد؟حال بد بعد از پایان فیلم حس انلاف وقت و هزینه برای من بود . متاسفم

بعد از شک وارده بخاطر دیدن افتضاح کمال تبریزی(ما همه با هم هستیم) اینبار تصمیم گرفتم که به تماشای فیلم "روسی" ساختۀ امیرحسین ثقفی بروم.تصور می کردم که این فیلم یک فیلم هنری زیبا با درون مایه های مالیخولیایی برای سخت پسندها باشد.این فیلم را در سینما ساویز کرج دیدم.چیزی که اول باعث تعجبم شد این بود که با اینکه کمتر از یک هفته از اکران فیلم می گذشت ولی این فیلم در سالن شمارۀ سه سینما ساویز نمایش داده می شد که سالنی بسیار کوچک و نامناسب است و معمولا فیلمهای کم فروش یا آن دسته از فیلمهای پرفروشی که مدت زیادی از اکرانشان گذشته در آن نمایش داده می شود.وقتی وارد سالن شدم با تعجب دیدم که فقط ده-دوازده تماشاگر در سالن سینما حضور دارند و اکثر صندلی های این سالن کوچک خالی هستند.نخست در تحلیلی پیشداورانه و قضاوتی سریع این موضوع را به پای کج سلیقگی مخاطبین ایرانی و علاقه شان به دیدن فیلمهای جلف کمدی و فقدان طبع هنری در آنها گذاشتم لیکن بلافاصله به خود نهیب زدم که نباید انقدر سریع قضاوت کنم.فیلم شروع شد.اول از همه موسیقی متن فیلم بنظرم کمی مسخره ،کلیشه ای و اغراق آمیز رسید.همین حس را هم نسبت به گریم ضعیف هنرپیشگان داشتم.درآغاز،نحوۀ حرکت دوربین و لوکیشن های فیلم و پوشش و نحوۀ بازی هنرپیشگان و وجود بعضی المانها و نمادها (مثل وجود دختری معلول) مرا به یاد شاهکار تارکفسکی-استاکر انداخت و صرف این مسئله باعث شد تا همچنان برای دیدن فیلم مشتاق بمانم.اما نیم ساعتی که از فیلم گذشت فهمیدم که با فیلمی ضعیف و مزخرف طرفم و اینکه دوباره قربانی توهمات ضعیف یک کارگردان متوهم ایرانی شدم که سعی کرده تا در تقلیدی کورکورانه از فیلمهای هنری-مالیخولیایی روسی یک اثر هنری فاخر تولید کند!فیلم "روسی" بنظرم فیلمی بسیار بی معنی با موضوعی بسیار ضعیف رسید.دیالوگهایی که در این فیلم می شنوید بسیار سطحی و کلیشه ای ست و در طول تمام فیلم فقط یک مونولوگ جالب از نقش اول زن شنیدم که می گفت"یکبار فکر کردم که سگی را زیر کردم،وقتی پیاده شدم فهمیدم که قبلا یکی دیگه زیرش کرده بود".در پایان دیدن این فیلم را به هیچ کس توصیه نمی کنم.