به گزارش سینماپرس، «ترکیب رویایی»، «زوج بینظیر»، «مثلث فوقالعاده موسیقی» و ... هرکسی با یک تعبیری منتظر انتشار آلبوم مشترک همایون شجریان و علیرضا قربانی بود؛ آلبومی که به گفته سازندگانش، تولیدی دوساله داشت و تاخیری پنجساله در انتشار. بارها و در تاریخهای مختلف اخباری درخصوص انتشارش پخش میشد و بعد بدون دلیل خاصی منتشر نمیشد. از یک طرف ایکسویژن حامی رسمی آلبوم «افسانه چشمهایت» میشد و از طرف دیگر کتابخانه لاکچری مجموعه «ایرانمال» در غرب تهران که از مجموعههای وابسته به یکی از سرمایهداران مشهور است، میزبان همایون شجریان و علیرضا قربانی شد. وقتی هم برخی از مردم و گروهی از اهالی فرهنگ اعتراض کردند، واکنش شدید پسر استاد شجریان را در پی داشت. به جرات میتوان گفت هیچیک از آلبومهای فردی علیرضا قربانی و همایون شجریان درمجموع این حجم از حاشیه را نداشته است. البته سابقه همایون شجریان و شخصیت علیرضا قربانی در سالهای فعالیتشان نشان میدهد اهل جنجال و حاشیه نبودهاند.
اشتباه عمیق، اشتباه سطحی
«من فکر نمیکنم اشتباه عمیقی در این حوزه صورت گرفته باشد، اما با توجه به اینکه بعد از بروز حاشیهها دیدم ماجرا اینچنین شده، مراتب عذرخواهیام را اعلام کردم.»صاحب این جملات، مهیار علیزاده، آهنگساز آلبوم «افسانه چشمهایت» است؛ جملاتی که در نشست خبری این آلبوم و در دفاع از انتخاب یک شعر اشتباه گفته شده است. احتمالا دیگر همه میدانند که یک روز پس از انتشار این آلبوم، یلدا، دختر استاد هوشنگ ابتهاج متن قطعه «افسوس» از آلبوم افسانه چشمهایت را در صفحه شخصیاش بازنشر کرد و نوشت: «باز هم بیدقتی! در جایی که کتاب شعر شاعر موجود است، چرا این همه بیدقتی، نمیدانم. این شعر از سایه نیست! دو بیت آن هم از فریدون مشیری است.»قضاوت با مخاطبان این گزارش که چنین اشتباهی برای یک آلبوم که نزدیک به هفت سال روی آن کار شده عمیق بوده یا سطحی، اما سوال اصلی اینجاست که قانون در این مورد کاملا شفاف ورود کرده است. «مدت استفاده از حقوق مادی پدیدآورنده موضوع این قانون که بهموجب وصایت یا وراثت منتقل میشود از تاریخ مرگ پدیدآورنده ۳۰ سال است و اگر وارثی وجود نداشته باشد، یا بر اثر وصایت بهکسی منتقل نشده باشد، برای همان مدت بهمنظور استفاده عمومی در اختیار وزارت فرهنگ و هنر قرار خواهد گرفت.»ماده ۱۲ قانون حمایت حقوق مولفان و مصنفان و هنرمندان صراحتا حرف زده است. البته بدیهی است که وقتی جناب ابتهاج زنده هستند، گشتن در اینترنت بدترین انتخاب ممکن بوده است. باید از آهنگساز محترم این آلبوم پرسید که اگر روزی فردی پیدا شود که بهجای تحقیق اصولی مثلا قطعهای از او را به اسم کارن همایونفر در رسانهاش منتشر کند، باز هم خواهد گفت اشتباه عمیقی نبوده است؟
به خاطر نام پدر
«درخواست دارم موسیقی سنتی را با سایر موسیقیها آمیخته نکنید. صد نوع موسیقی را به نام موسیقی سنتی عنوان میکنند، بعد یک روز میبینیم نوشتهاند از موسیقی سنتی استقبال شده و یک روز میبینیم نوشتهاند از موسیقی سنتی استقبال نشده است. بسیاری از این موسیقیها پاپ هستند. بهعنوان نمونه، همایون شجریان پاپ اجرا میکند. اینکه فرزند محمدرضا شجریان است که بهمعنای اجرای سنتی نیست. با بسیاری از سازهای قدیمی مثل کمانچه نیز میتوان موسیقی پاپ اجرا کرد.» این صحبتهای استاد حسین علیزاده در سال ۹۳ است. میلاد عظیمی، از اساتید دانشگاه و پژوهشگر زبان فارسی در صفحه مجازیاش نوشت: «... بیشتر به این موضوع پرداخته شده که چرا از شاعر اجازه گرفته نشده و چرا در نسبت دادن شعر به شاعر به منابع موثق مراجعه نشده است. من اما میخواهم به نکته دیگری توجه دهم. همایون شجریان میراثدار پدر نامدارش است. استاد شجریان سالها او را کنار خود نشاند و دستش بگرفت و پابهپا برد تا فرزندش کارآزموده گردد و خلف صالح او باشد، در نتیجه انتظارها از همایون شجریان بسیار است. سخن این است که آیا چون اکنون همایون شجریان هواخواه فراوان دارد، خیال میکند دیگر خرش از پل گذشته و نباید مراقب هنرش باشد؟ آیا هر شعری را که به دستش میدهند باید بخواند؟ این شعر کذایی اگر زبانم لال از سایه هم بود، همایون نباید آن را میخواند. چون سست بود، ناتندرست بود ... از همایون شجریان انتظار میرود قدر خود را بداند، به هنرش احترام بگذارد، به مخاطبش احترام بگذارد و حرمت شعر فارسی را نگه دارد؛ به این معنا که در انتخاب شعر دقت داشته باشد، شعر خوب و درخشان انتخاب کند، شعر خوب را خوب و درست بخواند و برای انتخاب شعر و درک زیروبم عاطفی کلمات و شیوه ادای آن با اهل فن مشورت کند. انتظار نیست که همایون شجریان شعرشناس مبرز و درجهیک باشد، اما قطعا این توقع هست که با بهترین ادیبان و برجستهترین شعرشناسان زمانه مشورت کند ...»
آنطور که خبرگزاری ایرنا در گزارشی آورده، یکبار هم مرحوم حسین آهی به بهانه انتشار قطعه «ابر میبارد» در مصرعی که همایون اینگونه اجرا کرده است که: «ابر و باران و من و یار ستاده به وداع» نقد جدی به همایون شجریان وارد کرد که درست این مصرع این است: «ابر، باران و من و یار ستاده به وداع» و در صورت اول معنای درستی نخواهد داشت. آهی آن روزها به همایون توصیه کرده بود برای دریافت طرز دقیق و صحیح خواندن اشعار با اساتیدی مانند شفیعی کدکنی مشورت کند. این نمونهها تنها گوشهای از حجم بالای واکنشها به آلبومها و انتخابهای همایون شجریان در سالهای اخیر است. شاید اکثر آنها بیشتر بهخاطر پدر او دلواپسند، اما رفتار همایون در چند اتفاق اخیر نشان از خامی و البته پرادعایی وی دارد. یک روز خبرنگاران را «قلمکش» میداند و روز دیگر میگوید منظورش فقط خبرنگاران نبوده است. انصافا عنوان «ژن خوب» را نمیتوان به همایون اطلاق کرد، زیرا خودش از کودکی استعدادهایش را نشان داده، اما توقع اینکه بهواسطه اسم پدر از شنیدن انتقادات از هر فردی مصون باشد، انتظار بیجایی است. این راهی که همایون میرود، فقط به تخریب شخصیت و عملکرد خودش ختم نمیشود، بلکه ممکن است میراث باارزش پدر را هم به باد دهد.
عطر تجارت، بوی پول
عکسهایی که از مراسم رونمایی «افسانه چشمهایت» پخش شد، بیشتر شبیه عروسیهای مجلل بود. جایگاه موسیقی سنتی در طول تاریخ مشخص بوده و حتی حاکمان هم نتوانستهاند به آن خدشه وارد کنند. اینکه سلبریتیهای اینستاگرام در جشن رونمایی بیایند و با این و آن عکس بگیرند، قطعهای از پازل تبلیغات و تلاشهای رسانهای است؟ آیا همایون شجریان و علیرضا قربانی برای فروش بیشتر آلبومشان نیاز به حضور سهیل مستجابیان و الناز حبیبی در مراسم رونمایی دارند؟ از چیدن کنار هم قطعات رسانهای این آلبوم به نتایج خوبی نمیرسیم؛ «ایکسویژن»، «شعر ابتهاج»، «ایرانمال» و کیفیت برگزاری مراسم رونمایی نشان میدهد یا تفکر عمیقی پشت ساخت این آلبوم مشترک نبوده و نیست یا اساسا قرار است این اثر پرهزینه هنری با همین فرمان مشتریهایش را جمع کند. اینکه عوامل تولید این آلبوم از اصلاح اشتباهشان در چاپ دوم خبر میدهند، یعنی میدانند تعداد زیادی از مردم با آگاهی از اینهمه گاف باز هم آن را میخرند و میشنوند. به این جمله رامین حیدری فاروقی، مشاور هنری این اثر درباره انتخاب مجموعه «ایرانمال» برای لوکیشن ساخت تیزرهای تبلیغاتی آلبوم «افسانه چشمهایت» دقت کنید؛ «ما به همین سادگی دنبال کتابخانهای بودیم که بتوان در آن فیلمبرداری و عکاسی کرد و اصلا هم بنا نبود در این مکان کنسرت یا برنامه دیگری اجرا شود. آنچه انجام شد، فقط تلاش برای انتخاب مکانی بود که کتابخانه و پلهای با چشمانداز خوب در آنجا باشد، فقط همین.» یعنی باور کنیم انتخاب ایرانمال فقط به همین دلایل بوده است؟ یعنی تا قبل از ساخت این مالها، کسی کلیپ با چشمانداز خوب نمیساخت؟ تنها جایی که کتابخانه و پله دارد، ایرانمال است؟ وقتی همایون شجریان در مراسم رونمایی، از تداوم همکاریاش با ایکسویژن خبر میدهد و میگوید از شرایط راضی است، یعنی زندهباد پول.
معروف یا ماندگار
از شنوندگان معمولی تا مخاطبان جدی موسیقی در فضاهای مجازی و رسانهها درباره «افسانه چشمهایت» اظهارنظر کردهاند. عدهای با تمجید فراوان از لذت بالای شنیدنش گفتند و گروه مقابل صراحتا اعلام کردند ارزش اینهمه انتظار و حاشیه را نداشت و از همنشینی قربانی و شجریان توقع بیشتری میرود. حتی در نشست خبری این آلبوم که با حضور جمعی از رسانههای موافق این دو خواننده در تالار وحدت برگزار شد، هر دو خواننده تلویحا از تنظیم موسیقی انتقاد کردند. تناقض عجیب درباره این آلبوم این است که با وجود تاخیر یا فرصت پنجساله اما شتابزدگی غیرقابل کتمانی در آن به چشم میخورد. نکته جالب دیگر اینجاست که آلبومی در سال ۹۳ و با هزینههای بسیار کمتر از الان ساخته شده است و در سال ۹۸ و در فضای هیجانی رسانهای با قیمت ۳۰ هزارتومان به فروش میرسد. ادعای مردمی بودن و برای مردم خواندن را حتی خوانندههای دستچندم لسآنجلسی هم مطرح میکنند، اما واقعیت جایی است که یک خواننده بزرگزاده از کنسرت خیابانی و رایگان خواندن برای مردم میرسد به دفاع آشکار از ایرانمال و ایکسویژن. حتما این دو موضع با هم تفاوت زمین تا آسمان دارند، حتی اگر توسط همفکران رسانهای و موسیقی حمایت تام و تمام شوی. این آلبوم فدای تجارت شد. «افسانه چشمهایت» قربانی شد؛ قربانی تجارت همایونی.
*فرهیختگان
ارسال نظر